معرفی کتاب:
داستان این کتاب درباره دوستی، بخشش و مهربانی است. روزی توپ پشمی بزرگی خیلی آرام آمد و روی تیغهای جوجهتیغی نشست و... . عنکبوت به جوجهتیغی بافتن را یاد داد و جوجهتیغی برای موش یک ژاکت بافت؛ ولی ژاکت به پنیر توپی بزرگ تبدیل شد! موشکوچولو پنیر را از هرچیزی بیشتر دوست داشت. جوجهتیغی برای قورباغه دستکش بافت؛ ولی دستکشها به آینه تبدیل شدند، چیزی که قورباغه آرزویش را داشت! جوجهتیغی برای خرسی، هزارپا و حلزون هم چیزهایی بافت؛ ولی هرکدام به چیزی تبدیل شدند که آنها آرزویش را داشتند. روزی خرچنگ به خانه جوجه تیغی آمد و خواست برایش طناب بلند و محکمی ببافد تا بتواند نهنگی را که در ساحل گیر افتاده بود، نجات دهد؛ اما از توپ پشمی فقط یک تکه خیلی کوچک باقی مانده بود و... .
سال چاپ:
1397
ناشر:
مؤلف:
ایسرن، سوزانا
قطع کتاب:
خشتی
نوع کتاب:
تربیتی
مترجم یا مترجمان:
مینا پورشعبانی
مجموع صفحات:
36ص.
شابک:
9786009783243
کلمات کلیدی:
پایه:
سوم
چهارم
پنجم
ششم
مخاطب:
دانشآموز
نتیجه داوری کتاب:
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی:
درجه 3