معرفی کتاب:
وقتی آب روستا خشک شد، مردم ذرهذره آب را در بشکه و دبه ذخیره کردند، «مِردِل»، مادرچاه را کشف کرده بود. مادر چاه، مادرِ قناتها بود. بعد از آن روستا رونق گرفت و گردشگرهای زیادی به آنجا آمدند و مردل هم نگهبان قنات شد. او هرروز، به قنات میرفت و آنجا را جارو میزد، راهآب را تمیز میکرد و زبالهها و قوطیهایی که مردم ریخته بودند، جمع میکرد و هربار همه ماهیها دورش جمع میشدند. ماهیها مردل را خیلی دوست داشتند؛ اما آن روز هوای قنات سنگین بود، خبری از ماهیها نبود و انگار مادرچاه ناراحت بود! چه اتفاقی افتاده بود؟
سال چاپ:
1398
ناشر:
مؤلف:
یزدانی، مریا
قطع کتاب:
خشتی
نوع کتاب:
تربیتی
مجموع صفحات:
24ص.
شابک:
9786003206984
کلمات کلیدی:
پایه:
سوم
چهارم
پنجم
ششم
مخاطب:
دانشآموز
نتیجه داوری کتاب:
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی:
درجه 2