یک لاکپشت واقعی
معرفی کتاب
این داستان مجموعهای دربارهی خانوادهای شاد و صمیمی است که سه فرزند به نامهای مریم، سارا و امین دارند. روزی، امین یک عروسک لاکپشت زیبا به مریم هدیه میدهد و او روزهای خوبی را با این عروسک سپری میکند. اما خواهرش سارا هم دلش میخواهد با آن بازی کند. مریم تصمیم میگیرد یک روز فرصت داشته باشد تا با لاکپشتش خداحافظی کند، اما حتی با تلاش فراوان نمیتواند دل بکند. در پایان، پدر با مهربانی به او میگوید که اگر از این عروسک بگذرد، چیزهای ارزشمندتری به دست خواهد آورد. مریم با شنیدن این حرف، آرام میشود و میفهمد که مهربانی، رضایت و شادی پدر و خواهرش برایش مهمتر از نگه داشتن عروسک برای خود است. در پایان کتاب، حدیثی از پیامبر اسلام (ص) درباره اطاعت از پدر و مادر و گشایش دربهای بهشت به روی او آمده است.
فیگو
معرفی کتاب
فیگو اصلاً قرار نبود به دنیا بیاید یا دستکم قرار نبود اینجوری به دنیا بیاید. ولی وقتی بچهای سفارش بدهد: «مامان! لطفاً زودتر خواهرم را به دنیا بیاور!» ممکن است اتفاقهای عجیبوغریبی بیفتد؛ مثل به دنیا آمدن یک فیگو! دوست داری قصهاش را خودت تعریف کنی؟ فیگو ماجرایی باورنکردنی است که ذهن کودکان را قلقلک میدهد برای خیالپردازی و قصهگویی…
اولین نماز من
معرفی کتاب
کودکان موضوعات مختلف را با شعر بهتر میآموزند و یادگیری برای آنها شیرینتر و آسانتر میشود. در این مجموعه سعی شده است تا کودکان به این وسیله آموزههای نماز و مسائل مربوط به آن را با رغبت و نشاط بیشتری بیاموزند. در کتاب میخوانیم: کودکی ایرانی/ و مسلمان هستم/ از اذان مسجد/ شاد و خندان هستم/ لحظهی خوب نماز/ باز از راه رسید/ نور ایمان به خدا/ توی قلبم تابید
فوتوالیبال
معرفی کتاب
در داستان «فوتوالیبال» خانواده آسوده بعد از ازدواج دختر بزرگتر، تصمیم به تغییر محل زندگی خود میگیرند. مریم که دانشآموز کلاس هشتم است، در محله و مدرسه جدید دچار مشکلاتی میشود و تصمیم میگیرد شرایط را به نفع خود تغییر دهد. او با ایجاد یک تیم والیبال وارد رقابت با معلم ورزش و تیم فوتبال مدرسه میشود. این رقابت پر از چالشهای شیرینی است که مریم و دوستانش با کمک هم آنها را حل میکنند. در بخشی از کتاب میخوانیم: «روز سوم بازارچه بود و من از دیروز یخم باز شده بود و از دمدمای ظهر، خجالت را کنار گذاشته بودم و عین شاگرد میوهفروشهای یکشنبه بازار، هر چند دقیقه یک بار دستم را محکم به هم میکوبیدم و ...»
قدرشناسی قدرت من است
معرفی کتاب
مجموعه کتاب «قدرت جادویی»، کتابهایی در حوزه روانشناسی و توسعه فردی هستند که با هدف کمک به افراد برای شناخت و بهرهگیری از قدرت درونشان منتشر شدهاند. این مجموعه به موضوعاتی مانند افزایش اعتمادبهنفس، مدیریت احساسات و دستیابی به موفقیت میپردازد. کتاب «قدرشناسی قدرت من است»، بیا یک بازی کنیم؛ من اسمش را بازی قدرشناسی میگذارم. حالا به من بگو برای چه چیزهایی قدرشناس و سپاسگزار هستی. بیا با هم بشمریم: برای خورشید که به دنیای ما نور و گرما میبخشد، برای پرندههایی که آواز میخوانند، برای خانواده و دوستانی که دوستمان دارند و از ما حمایت میکنند، برای روزهای بارانی و رنگینکمان زیبای بعدش، برای... میبینید، چیزهای زیادی هستند که هر روز میتوانیم به خاطرشان خوشحال و قدرشناس باشیم. بعدی را شما بگویید و بازی را ادامه بدهید...
هزار تو: روایت دختران ایران
معرفی کتاب
دنیای دختران و زنان، سادگی و پیچیدگی را توأمان دارد. درست مانند دالانی با هزار راهرو و دروازه که در هر یک، شخصیت والایی حضور دارد که خالق هستیبخش فطرتش را انسانساز و آرامشبخش آفریده است. در میان این دالان قلبی متصل به نور الهی نهفته است که هر که را با پای دل وارد این دالان و راهرو شود، میتواند امید داشته باشد قلب آن را لمس کند. کتاب «هزار تو» روایت زنان و دختران ایران اسلامیست که با حفظ روحیه زنانه، در راه هدف خلقت خود که همان تربیت جامعه است، مقاومت عظیم داشتهاند.
چای با طعم جادو
معرفی کتاب
کتاب «چای با طعم جادو» داستان نینگ، دختری معمولی از روستایی در استان سو را روایت میکند. مادر نینگ استاد دمکردن چای جادویی بوده و به اشتباه چای مسموم برای او دم میکند. نینگ برای نجات جان خواهرش که در آستانه مرگ است، تصمیم میگیرد در مسابقه انتخاب شنونگ شی دربار شرکت کند تا به داروهای سلطنتی دسترسی پیدا کند. در این میان، رقابت در پایتخت بیرحمانه است و نینگ با نیرنگهای مختلفی روبرو میشود. این کتاب برای دختران نوجوان کتابی الهامبخش است.
فرمانروای شلوارچپکی
معرفی کتاب
کتاب «فرمانروای شلوارچپکی»، این کتاب ادامهی ماجراهای ماندل، دختری که به طور ناگهانی فرمانروای دنیا میشود، را روایت میکند. در این جلد، ماندل با چالشهای جدیدی در قدرت خود روبرو میشود و باید با مشکلات و اتفاقات غیرمنتظرهای دست و پنجه نرم کند. در جلد اول، «فرمانروای لبقیچکی»، ماندل به طور اتفاقی و با کمک موجودی به نام «مراد» به قدرت میرسد. او که قبلاً در مسابقات استعدادیابی موفق نبوده، حالا به عنوان فرمانروای دنیا انتخاب شده است. شاید قدیمیترین آرزوی انسانها فرمانروایی بر کل دنیا باشد. چه جنگها که برای همین آرزو به راه نیفتاده است! حالا فکر کن اگر دو تا قورباغهی معمولی فرمانروای کل دنیا بشوند چطور از قدرتشان استفاده میکنند و چه بلاهایی سر آدمها میآورند؟ قورباغهها چطور از قدرت برترشان استفاده میکنند؟ آیا دنیا را جای بهتری میکنند یا دردسرهای تازهای برای همه درست میکنند؟ شرتی و پرتی همان قورباغههایی هستند که دنیا را مثل شلوارهایشان چپکی میکنند!
فرمانروای لبقیچکی
معرفی کتاب
کتاب «فرمانروای لبقیچکی»، یک داستان نوجوانانه است که در آن دختری به نام ماندل که توانایی نواختن آهنگ با لبهایش را دارد، به عنوان بزرگترین قدرت دنیا انتخاب میشود. این کتاب به بررسی این موضوع میپردازد که با چنین قدرتی چه کارهایی میتوان انجام داد. چه آرزویی بهاندازهی آرزوی حکومت بر دنیا جذاب است؟ دلیل بیشتر جنگهای تاریخی یک آرزو بوده است: فرمانروایی بر کل دنیا! حالا فکر کن خیلی راحت و بیدردسر بهعنوان بزرگترین قدرت دنیا انتخاب بشوی! با قدرتت چهکار میکنی؟ این شانس به ماندل داده میشود. دختری که میتواند با لبهایش آهنگ بزند. او چند بار در مسابقهی استعدادیابی شرکت کرده بود اما موفق نشده بود رتبهای به دست بیاورد. با ظاهرشدن موجودی به اسم «مراد» زندگی ماندل تغییر میکند. ماندل فرمانروای دنیا میشود اما آیا میتواند برندهی مسابقهی استعدادیابی بشود؟
دایناسور سواری با دایی ناصر
معرفی کتاب
مجموعه «نرگس پرماجرا» یک مجموعه داستان چهار جلدی است که مخاطبان را با نرگس کوچولو همراه میکند و در ماجراهای جالبی با او شریک میکند. در این جلد با عنوان «دایناسورسواری با دایی ناصر» سه داستان از ماجراهای مختلف نرگس کوچولو برای کودکان روایت شده است. در داستان اول کتاب، نرگس سرگرم بازیای به نام «نقطه پلو» است که او خود آن را ساخته و آن را به یک بازی جذاب تبدیل کرده است. این بازی به کودکان فرصتی میدهد تا با خوراکی مفید و نکات قرآنی آشنا شوند. در ادامه، در داستانهای بعدی، نرگس وارد ماجراهایی میشود، از جمله دایناسورسواری با دایی ناصر که دایی ناصر نقش مهمی در شکلگیری اتفاقات و پیشرفت داستان دارد. نرگس در این بخش به یک دایناسور سواری میرود که در پایان داستان، جایزهای در انتظارش است. در یکی از داستانها به نام دست پشمکی، نرگس کوچولو با شجاعت و دلیری در برابر ترسهایش ایستادگی میکند. او وقتی از سایهای در تاریکی میترسد، به یاد حرفهای باباحسن میافتد که همیشه به او میگفت: «نرگس شجاع شجاع!» و تصمیم میگیرد تا به مامانش خبر دهد. در تمام این داستانها، تلاش شده است تا نرگس را نه تنها به عنوان یک شخصیت شجاع و مثبت، بلکه به عنوان دختری واقعی با تمام ویژگیهای انسانی از جمله گریه، لجبازی و حتی گاهی بیتوجهی نشان دهد. این امر باعث میشود که کودکان بتوانند خود را در موقعیتهای مشابه با نرگس تصور کرده و از داستانهای او مهارتهای رفتاری مختلف را یاد بگیرند.