شهرزاد، دخترشرقی: نامه آرزوها
معرفی کتاب
نامه آرزوها، ششمین جلد از مجموعه 15 جلدی داستانهای «شهرزاد، دخترشرقی» است. هر جلد شامل سه داستان است و به بررسی ماجراهای شگفتانگیز سفرهای دریایی ناخدا «شایان» و خانوادهاش برای رسیدن به جزیره «نگین» میپردازد. این کتاب، داستان هیجانانگیز تهیه یک کادوی تولد و برآورده کردن آرزوی بچهها میباشد. آیا نامه آرزوها به مقصد میرسد؟ آیا آرزوها برآورده میشود؟ ...
آرزوهای بزرگ
معرفی کتاب
«قصههای کلاسیک» برداشتی جدید ولی وفادار از کتابهای ماندگار هستند که با نگاهی تازه، مخاطب امروز را نیز جذب خواهد کرد و با تصویرگری هنرمندانه، رنگارنگ و تازهای که دارند، داستان را دوباره به مخاطب معرفی میکند و قوهی تخیلش را تقویت میکند. در داستان «آرزوهای بزرگ» پسرک یتیمی به نام پیپ است که در انگلستان قرن هجدهم، با عشق، نفرت، ثروت، هویت و طبقهی اجتماعی خودش کلنجار میرود و بهنوعی کتاب از وضعیت اجتماعی و انسانی آن دوران گزارشی داستانوار روایت میکند.
یکی دو آرزو
معرفی کتاب
کتاب «یکی دو آرزو» داستان مردمانی است که بدون امید شده بودند و برای آرزوها و اهدافشان برنامهای نداشتند. تا اینکه یک روز بچهای پیدا میشود و شروع میکند به فروختن آرزوها. آرزوها باعث شد تا مردم روستا تلاششان را بیشتر کنند. در این داستان سرچشمههای آرزو برای کودکان معرفی میشود؛ شجاعت، ایمان، خوش بینی، پشتکار و تلاش.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «در روستای «پسته» تاجر باهوش و زیرکی است که مغازهای بزرگ پر از چیزهای زیبا، عجیب و غریب و وسوسهانگیز دارد. او آنها را از کشورهای دور و نزدیک خریده است. مثل کفشهای برّاق و بلندی که هنگام راهرفتن در شب روشن میشود و مسیر را به صاحبش نشان میدهد! یا شیای جیبی که برای مردم تئاتر پخش میکند!...»
در بخشی از کتاب میخوانیم: «در روستای «پسته» تاجر باهوش و زیرکی است که مغازهای بزرگ پر از چیزهای زیبا، عجیب و غریب و وسوسهانگیز دارد. او آنها را از کشورهای دور و نزدیک خریده است. مثل کفشهای برّاق و بلندی که هنگام راهرفتن در شب روشن میشود و مسیر را به صاحبش نشان میدهد! یا شیای جیبی که برای مردم تئاتر پخش میکند!...»
غولغولک و ریزغولک
معرفی کتاب
غول غولک و ریزغولک کتابی از مجموعه من و مغز بادام میباشد. سالمندان سرمایهی عظیم اجتماعی هستند که تجربیاتشان میتواند به خوبی راهنمای زندگی فرزندان باشد. در مقابل، ایشان از فرزندان خود انتظار توجه، احترام و همدلی دارند. مجموعهی «من و مغز بادام» با هدف توجه به نحوهی تعامل با سالمندان نگارش یافته است. این مجموعه از طریق شعر و داستان این مهم را به کودکان آموزش میدهد که باید به دور از نگاه ترحمآمیز، عزت نفس بزرگان را حفظ کنند. البته این نکته را بچهها بیشتر از نحوهی رفتار پدر و مادر خویش با والدینشان میآموزند. در این کتاب میخوانیم: یک روز گرم تابستانی علی وارد زیرزمین شد، مادرش از او خواسته بود از زیرزمین یک شیشه سرکه برایش بیاورد. علی یک شیشه بزرگ سرکه را برداشت اما ناگهان سایهای را دید که پشت کمد قدیمیِ مادر پنهان شد.
نام تشکیلاتیام پروانه
معرفی کتاب
کتاب درباره دختری است که در یک روستای فلسطینی زندگی میکند. او مثل همه دختران میخواهد زندگیاش متفاوت باشد و اگر بتواند ازآنجا برود. اما با اتفاقاتی که در اطرافش میافتد، مخصوصاً شهادت پسری که دوستش دارد، همهچیز تغییر میکند و نام و هویت تازهای مییابد.
احلام بشارت در این کتاب زندگی یک دختر نوجوان را واکاوی میکند. بلوغ و رشدش را نشان میدهد و اینکه چگونه این بلوغ و رشد با سرزمینش یعنی فلسطین پیوندی ناگسستنی دارد.
احلام بشارت در این کتاب زندگی یک دختر نوجوان را واکاوی میکند. بلوغ و رشدش را نشان میدهد و اینکه چگونه این بلوغ و رشد با سرزمینش یعنی فلسطین پیوندی ناگسستنی دارد.
گردشگر رؤیا
معرفی کتاب
هر کودکی رؤیایی دارد یا بهتر است بگوییم رؤیاهایی در سر دارد. مثل کودک این قصه که گاهی دوست دارد با شمشیرش سوار اسب شود یا بتواند بهموقع تیراندازی کند. فضانوردی را هم دوست دارد. حتی جهانگردی را، خلاصه اینکه او هدفها و آرزوهای زیادی دارد اما آیا میتواند همه آنها را به دست بیاورد؟ هنگامیکه کودک سراغ پدرش میرود او چیزی میگوید که تمامکننده قصه است و به کودک قصه ما کمک زیادی می کند. به نظر شما پدر چه چیزی گفته است؟
استخوانهای آبنباتی
معرفی کتاب
کتاب استخوانهای آبنباتی داستان زندگی دختر دوازدهسالهی دوستداشتنی و با اعتمادبهنفسی را روایت میکند که به معلولیت خاصی دچار شده و به همین دلیل با چالشها و مشکلات بخصوصی دستوپنجه نرم میکند. آلیو دختر دوازده سالهای است که با تمام دخترهای دوازده سالهی جهان تفاوت چندانی ندارد. آلیو از کودکی با بیماری جسمیای دستوپنجه نرم میکند که باعث ضعف و شکنندگی استخوانهایش میشود. او میتواند اکثر کارهایش را خودش انجام بدهد، از پس خودش برمیآید و به ترحم و کمک دیگران احتیاجی ندارد، اما گاهی از اینکه دیگران احساس میکنند با یک دینامیت یا موجودی شکستنی طرفاند خسته میشود. او سرزنده، باهوش، بامزه و کنجکاو است و بزرگترین آرزویش این است که بالاخره یک دوست صمیمی برای خودش پیدا کند. آلیو تابهحال در عمرش یک دوست صمیمی نداشته اما خوب میداند دوستش جایی در این جهان منتظرش است و بهمحض اینکه همدیگر را ببینند اوضاع درست میشود. آیا آلیو به آرزویش میرسد؟ ...
ستاره دنبالهدار
معرفی کتاب
دخترک داستان به دلایلی نمیتواند صاحب عروسکی شود که آن را پشت ویترین مغازهای دیده، پس آرزو میکند و به عالم خیال پناه میبرد. او با پناهبردن به یک افسانه که ستارههای دنبالهدار آرزوها را برآورده میکنند در انتظار میماند. داشتن آرزو که معمولاً از خیال ما سرچشمه میگیرد نهتنها بد نیست که حتی لازم است. اصلاً اگر کسی آرزویی نداشته باشد نمیتواند برای آینده خود برنامهریزی کند و حتی ممکن است زندگی او پوچ و بیمعنی شود. اما اینکه چه آرزوی کنیم و سازوکار برآورده شدن آرزو چگونه باشد هم خیلی مهم است. آیا همانطور که در عالم خیال آرزو میکنیم باید برآورده شدن آن را هم در همان عالم خیال ببینیم؟
کرم پیله چه آرزویی دارد؟
معرفی کتاب
کتاب پیله چه آرزویی دارد؟ از مجموعه کتابهای کودک و صفاتخدا است که بر موضوع بخشندگی، سخاوتمندی و شادکردن دیگران تأکید دارد. این کتاب در قالب داستانی شیرین و ملموس به کودکان نکات مهمی را درباره امید و آرزو و برآورنده آرزوها(خدا) منتقل میکند. کودک با خواندن این داستان زیبا، یاد میگیرد که هر آرزو مانند پیلهای در دلش ایجاد میشود و برای پروانه شدن به سوی خدا اوج میگیرد. او به روش غیر مستقیم اما خلاقانه صبر و انتظار را تمرین میکند و میفهمد برای رسیدن به آرزوهایش باید صبور باشد تا زمان مناسبش فرا برسد.
کرم پیله از گیرافتادن در پیله خسته شده است و آرزو دارد زودتر بیرون بیاید. توکا به کمکش میآید و با نوکش به پیله میزند تا او را به آرزویش برساند. اما کرم به شدت میترسد و ماجراهایی اتفاق میافتد...
کرم پیله از گیرافتادن در پیله خسته شده است و آرزو دارد زودتر بیرون بیاید. توکا به کمکش میآید و با نوکش به پیله میزند تا او را به آرزویش برساند. اما کرم به شدت میترسد و ماجراهایی اتفاق میافتد...
بابا لنگدراز
معرفی کتاب
رمان «بابا لنگدراز»، داستان جذاب و دلنشین دختر یتیمی بهنام «جروشا ابوت» یا «جودی» را روایت میکند که با حمایت یک ناشناس خیرخواه به تحصیل میپردازد. این داستان از زبان جودی در قالب نامههایی به این خیرخواه که او را «بابا لنگدراز» مینامد، روایت میشود. داستان «بابا لنگدراز» با زندگی جروشا ابوت یا جودی در پرورشگاه «جان گریر» آغاز میشود. جودی که از کودکی در این پرورشگاه زندگی کرده، درحالیکه با کارهای روزمره و وظایف طاقتفرسا سروکار دارد، آرزوهای بزرگی در سر میپروراند. او دختری باهوش، پرانرژی و مشتاق به یادگیری است که همیشه تلاش میکند تا از محدودیتهای زندگیاش فراتر رود... .