مبانی روانشناختی انتخاب همسر دلآرام و ازدواج ماندگار
معرفی کتاب
ازدواج زیباترین گلواژه هستی است، ازدواج نیاز فطری و ضرورت حیات اجتماعی است. غایت ازدواج نیل به ساحل آرامش و تجربه خوشبختی حقیقی است. مثبت اندیشی، امید آفرینی، بخشایشگری، تألیف قلوب، خیرآفرینی، تلاشمداری و توکل به خالق هستی بخش از مهمترین صفات همسران دل آرام و آرامشگر و لازمه ازدواج ماندگار است. اثر حاضر که بر پایه دانش تخصصی و تجارب حرفهای مؤلف در حوزه روانشناسی ازدواج ماندگار تدوین شده است، میتواند برای انتخاب همسر مطلوب و ازدواج ماندگار راهنمای ارزشمندی باشد.
درباره خوبیها
معرفی کتاب
همه کودکان اهل کنجکاوی و سؤال پرسیدن هستند. آنها میخواهند که درباره خیلی چیزها اطلاعات بهدست آورند. برخی از سؤالات بچهها درباره مسائل اعتقادی و اخلاقی است. والدین و مربیان باید برای سؤالهای گاه بیانتهای کودک پاسخی درخور و مناسب داشته باشند. اما واقعاً گاهی اوقات جواب دادن به برخی از سؤالات بچهها سخت است! مجموعه حاضر با هدف آموزش مسائل اعتقادی و اخلاقی و پاسخ به سؤالهای احتمالی کودکان در این حوزهها آماده شده است. لازم به ذکر است که در کنار این پرسش و پاسخها احادیث، آیات و روایتی کوتاه از انبیا و معصومین (ع) درج شده است که با موضوع مورد پرسش در ارتباط است. در این جلد از مجموعه کودکان میپرسند به برخی از آداب و اخلاقهای پسندیدهای که لازم است هر مؤمنی از آنها برخوردار باشد اشاره شده است. امین بودن، کمک به فقرا، تمیز بودن، احترام به والدین و لزوم رعایت بهداشت فردی از جمله مواردی است که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
تنگه سیاهگرگ
معرفی کتاب
«پدرام» و «پیام» دو برادر هستند که پدرشان پس از گرفتن کارنامه تحصیلی و دیدن نمرههای پایینشان تصمیم میگیرد آنها را به خانه خاله «منیر»شان بفرستد، یک روز پدرام و پیام به همراه «حسین آقا» به بیرون از باغ خاله منیر میروند و مجبور میشوند با اتفاقی که برای حسین آقا شوهرِ خاله منیر رخ میدهد شبی را در تنگهای بهنام «تنگه سیاهگرگ»، صبح کنند. وقتی افسانهها رنگ حقیقت به خود میگیرند دیگر جرئت و جسارت به تنهایی برای رویارویی با آنها کافی نیست، با وجود این آیا اندوختهها و تجربیات پدرام و پیام آنها را از این مهلکه نجات میدهد؟
پرنده تنها بود!
معرفی کتاب
نویسنده در حال نوشتن داستانی درباره تنهایی است. تنهایی درخت، تنهایی پرنده و تنهایی آسمان؛ اما وقتی پرنده روی شاخه درخت مینشیند، پرنده و درخت دیگر تنها نیستند و وقتی آسمان بالای درخت خیمه میزند، دیگر هیچکس تنها نیست تا اینکه شکارچی از راه میرسد و... . نویسنده داستان، خودش تنهاست و در آرزوی اینکه کاش میتوانست به جایی، به کسی، چیزی یا آدمی تکیه کند!