مترسک
معرفی کتاب
در دنیای کودکان، مفاهیمی همچون ترس از تنهایی، ترس از دستدادن تکیهگاه و حمایتکننده، نحوه برقراری تعامل صحیح و اثرگذار با دیگران، همواره ذهن آنها را به خود مشغول کرده و ذهن کنجکاو آنان را به سوی حل این مسائل سوق میدهد. کتاب «مترسک» با ادبیات داستانی ساده و روان و تصاویر زیبا و جذاب، مفاهیمی مانند حسنخلق، صداقت و پذیرش تفاوتهای دیگر مخلوقات را به کودکان میآموزد. داستان پیرامون زندگی مترسکی است که با بسندهکردن به آنچه به او تلقین شده است، در تنهایی به سر میبرد، تا اینکه با دوستی جوجهکلاغی درمییابد برای رهایی از این تنهایی و دوستی با دیگران، باید حُسن خلق و رفتار داشته باشد.
مهمانی سوپ قرمز
معرفی کتاب
همهی اهالی محل، آرزوی چشیدن سوپ آمو را دارند! آنها یکییکی بهسمت رایحهی دلپذیر سوپ حرکت میکنند و آمو از غذای خودش به تکتک آنها تعارف میکند. قابلمه خیلی زود خالی میشود. یعنی بخشندگی آمو باعث شده برای خودش چیزی باقی نماند؟
نویسنده، داستانی دلگرمکننده دربارهی تقسیمکردن و دور هم جمع شدن را پدید آورده است. داستانی به خوشمزگی سوپ آمو با یک پرس اضافه عشق، که تصاویرش با تکههای رنگارنگ کاغذ طراحی شده است.
نویسنده، داستانی دلگرمکننده دربارهی تقسیمکردن و دور هم جمع شدن را پدید آورده است. داستانی به خوشمزگی سوپ آمو با یک پرس اضافه عشق، که تصاویرش با تکههای رنگارنگ کاغذ طراحی شده است.
قصههای تصویری از لطایفالطوایف: مشهورترین خسیس شهر
معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفهپردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر میسرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایتهایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایتها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایتها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. وحید مرد خسیسی بود اما روزی شنید که در بصره مردی به نام حسام زندگی میکند که در خسیسی زبانزد است. وحید که دلش میخواست بداند راز کار حسام چیست به منزل او رفت و صادقانه از او پرسید که چگونه در خسیسی شهر خاص و عام شده است؟
خوشه طلایی
معرفی کتاب
این داستان درباره بخشندگی و مهربانی است. قصه از جایی آغاز میشود که خوشه گندم کوچک مزرعه بعد از چند ماه صبرکردن برای آسیابشدن و تبدیلشدن به نان، از خواب بیدار میشود و میبیند که تنها مانده و همه خوشهها زودتر از او به آسیاب رفتهاند. گندم باید به تنهایی خودش را به آسیاب برساند. او در این مسیر با حیوانات گوناگونی مواجه میشود که از او کمک میخواهند. گندم باید در این وضعیت چه کار کند؟ از دانههایش قرض بدهد یا آنها را برای آسیابشدن نگه دارد؟ ماجرای این سفر را در کتاب حاضر خواهید خواند.
خرگوش خانم و کت جادویی
معرفی کتاب
همه حیوانات با خوشحالی در برف بازی میکردند. اما خرگوش خانم بین آنها نبود. او از این همه بخشیدن موهایش به بقیه خیلی خسته شده بود. هنگامی که به حوض نزدیک شد، انعکاس تصویر خود را در آب دید. فریاد زد: «وای نه! چه بلایی سر خودم آوردهام؟ من دوست دارم موهایم را با بقیه قسمت کنم. اما انگار در این کار زیادهروی کردهام. حالا چطور خودم را گرم نگه دارم؟ »
دنیا بدون درخت
معرفی کتاب
درخت خسیس نه به گنجشکها اجازه میداد که روی شاخههایش بنشینند و آواز بخوانند نه به گوسفندها که زیر سایهاش استراحت کنند. او به پیرمرد خسته هم اجازه نداد که میوهای بچیند و بخورد و حتی کرم کوچولو هم نتوانست زیر پوستش لانهای بسازد. درعوض، چشمه زیر درخت، همه آنها را کنار خودش جای داد. چشمه فکر میکرد که دنیا بدون گنجشکها، گوسفندها، انسانها و کرمها، جای زیبایی نیست. درخت از چشمه هم خواست که از آنجا برود و... .