تنها به بهشت نمیروم
معرفی کتاب
رهاد و راحیل خواهر و برادر نوجوانی هستند که رفتن به سفر اربعین آرزویشان شده است. حتی این بار که خانوادگی به قصد این سفر از خانه خارج شدهاند هم آنقدر اتفاقات و مشکلات مخلف سر راهشان سبز میشود که نمیدانند آخر به آرزویشان میرسند یا همچنان باید منتظر سالهای بعد باشند. با این حال چون به مادربزرگ قول داده بودند که خاطرات این سفر را بنویسند، از همان قدمهای اول شروع به نوشتن خاطراتشان کردند. بیایید کمی به دفتر آنها سرک بکشیم! البته با کسب اجازه از این خواهر و برادر! رهاد: طرفداران عزیزم اگر شما مادربزرگی مثل «عزیز» من ندارید که با شما زندگی کند، هرگز موهای خواهرتان را با گواش قرمز، رنگی نکنید. چون پدرتان سر میرسد و در اولین اقدام، موبایلتان را توقیف و شما را از تمام تفریحات موبایلی محروم میکند. راحیل: از دست رهاد. دوست دارم همهی موهایش را از ته بکَنم. صورتش را با ماژیک سیاه، خطخطی کنم. آن لباسهای آویزانش را با قیچی تکهتکه کنم. مامان هی میگوید: «مگه مسافر کربلا نیستین؟ مهربونتر باشین.»
هفتخوان تماشا: روایتهایی از پیادهروی اربعین1402
معرفی کتاب
کتاب حاضر دربرگیرندهی خاطرات کسانی است که در راهپیمایی اربعین شرکت کردهاند. از مهمترین ویژگیهای آن جنبههای احساسی، تاریخی ـ داستانی آن است که این مکتب را از ورود و به صحنه آمدن فرد جستوجوگرِ حقیقت تا رسیدن به هدف که دیدن گنبد مقدس و زیبای حرم حضرت امام حسین (ع) و زیارت ایشان است را تعریف میکند. تنوع در زاویه دید هر یک از افراد در روایتگری داستانها، بر جذابیت روایتها افزوده است.
ده روایت از یک واقعه: تصویر روز عاشورا در برخی آئینهای ایرانی
معرفی کتاب
کتاب پیش رو ده متن از ده نقطه ایران عزیز است که هریک گنجی در دل دارند. هر گنج نمایندهی آیینی است برای یک واقعه که روزگار بیش از هزار سال از آن عبور کرده است. آیین دههی محرم روایت شده در این صفحات در عین شباهت، تفاوتها و خلاقیتهای شگفت برخاسته از بوم دارند. همه این روایتها بیانگر این هستند که حسین (ع) و عاشورایش با زندگی مردم عجین شده است. مردم همه سراسر احترام قائلاند برای این آیین، برای امام، برای عزای حسین(ع)، برای عاشورا و برای این غم...
آینه در کربلاست: پژوهش و نگارشی نو در بازشناخت نهضت عاشورا
معرفی کتاب
پژوهش و نگارشی نو در بازشناخت نهضت عاشورا» ترکیبی از روایت، تطبیق، تحلیل و تذکر، سیر تاریخی حوادث و رویدادهای واقعه کربلا است. این اثر، هم چگونگی این واقعه را بیان می کند و هم دلیل آن را. این کتاب در 41 بخش تنظیم شده است. در پایان هر بخش، نکته ها و آموزه هایی ارائه شده اند که فرصتی برای عبرت آموزی و تنبیه و تذکر است؛ نویسنده این روش نگارش را مبتنی بر روش قرآن عنوان کرده است چرا که قرآن در طرح قصص و سرگذشت اقوام و تمدن ها و رویدادها همواره به عبرت و تذکر و موعظه توجه دارد. «زمینه های نهضت»، «در آستانه حرکت به سرزمین عراق»، «کاروان در کربلا»، «آغاز نبرد عاشورا»، «نماز ظهر عاشورا»، «به میدان رفتن امام»، «رویدادهای پس از شهادت»، «غارت و آتش زدن خیمه ها»، «دفن شهیدان کربلا»، «خرابه شام» و «بازگشت کاروان» عناوین برخی از بخش های 41 گانه این اثر را تشکیل می دهند.
حسینعلیهالسلام مظهر عقل و عشق
معرفی کتاب
این کتاب با نگاهی متفاوت به واقعه عاشورا، شکلگیری این واقعه و نقش امام حسین(ع) را شرح داده است و قصد دارد مرتبه عقلی ساحت سید الشهدا را برای مخاطب نمایان کند تا عشق و ارادت به این حضرت در وجود او عمیقتر ایجاد شود. در میان فصلهای کتاب حاضر، نقلهای گوناگونی نیز از افرادی که زمان واقعه عاشورا در قید حیات بودند، با ذکر منبع روایت شدهاست.
در انتهای کتاب، زیارتنامه امام حسین(ع) و سپس شعری در وصف مظلومیتهای حضرت ارائه شدهاند.
در انتهای کتاب، زیارتنامه امام حسین(ع) و سپس شعری در وصف مظلومیتهای حضرت ارائه شدهاند.
اولین گفتنیهای عاشورا برای من
معرفی کتاب
این کتاب ماجرای به شهادت رسیدن امام حسین(ع) و یاران ایشان را با زبانی ساده و در قالب داستانی روایت میکند. آغاز داستان مربوط به زمانی است که یزید پس از پدرش معاویه، حاکم شده و در پی گرفتن بیعت با امام حسین(ع) است. نویسنده داستان را پس از روایتِ شهیدشدن امام حسین(ع) نیز ادامه میدهد و وقایعی که در دوران مختار ثقفی و اسارت حضرت زینب(س) و کودکان شهدا رخ داد را نیز بازگو میکند.
در انتهای کتاب، موضوعاتی مانند روضهخوانی، شأن نزول زیارت عاشورا، علت پوشیدن لباس سیاه در ایام محرم و... شرح داده شدهاند.
در انتهای کتاب، موضوعاتی مانند روضهخوانی، شأن نزول زیارت عاشورا، علت پوشیدن لباس سیاه در ایام محرم و... شرح داده شدهاند.
اسبی که دو بال داشت
معرفی کتاب
زمان وقایع این کتاب در روز عاشورا و کربلا میگذرد. داستان درباره مردی به نام حارث است که از سوی عمر بن سعد قول گرفته تا اگر اسب امام حسین(ع) را پس از به شهادت رسیدن ایشان سالم و زنده نزد سپاه یزید ببرد، هدیه بزرگی دریافت میکند. حارث در طول نبرد نمیتوانست باور کند فردی که میان میدان است امام حسین(ع) و نوه پیامبر است. در انتهای جنگ و پس از شهادت امام حسین(ع)، حارث تلاش کرد تا اسب را به چنگ بیاورد اما اسب به طرف خیمه خانواده شهدای کربلا رفت و حارث از میان حرفهای خانوادهها متوجه شد فردی که شهید شده است امام حسین(ع) است و اسب ایشان، اسب پیامبر(ص) است.
شب آفتابی
معرفی کتاب
این کتاب درباره شخصیت «حر بن یزید ریاحی» است؛ فرماندهای که به دستور «یزید بن معاویه» برای سد کردن راه سپاه امام حسین (ع) عازم شد و همانطورکه دستور داشت، پیش از رسیدن کاروان امام (ع) به کوفه، با سپاه خود راه را بر ایشان بست. اما حر هنگام حرکت و اعزام به این مأموریت، ندایی غیبی شنید که او را به بهشت نوید میداد و وقتی راه کاروان امام حسین (ع) را سد کرده بود، معنای آن ندای غیبی را نمیفهمید. حر با دمیدن آفتاب صبح عاشورا، باور کرد که جنگ با حسین بن علی (ع) جدّی است و بناست امام و یارانش در جنگی نابرابر کشته شوند؛ بنابراین از لشکر «عمر بن سعد» که فرماندهی سربازان کوفی و شامی را برعهده داشت، کناره گرفت و خود را به امام حسین (ع) رساند تا جزو سپاهیان دوزخی نباشد... .