معرفی کتاب
پیرمرد خیاطی نزدیک قبرستان مغازه داشت و هروقت کسی از دنیا میرفت، باخبر میشد. او همیشه به این موضوع فکر میکرد که از آدمها هیچچیزی به غیر خوبی و بدی نمیماند و دلش میخواست کاری بکند تا مردم متوجه این موضوع بشوند و اینقدر حرص مال دنیا را نداشته باشند. برای همین کوزهای را به دیوار آویزان کرد و هرکسی از دنیا میرفت، سنگی در کوزه میانداخت و میگفت فلانی در کوزه افتاد! خیاط هر ماه کوزه را خالی میکرد و سنگها را میشمرد تا اینکه روزی... .
مجموع صفحات
16
سال چاپ
1398
اطلاعات شناسنامه ای
نام مجموعه
قصههای تصویری از قابوسنامه
مولف
شیخی، مژگان
ناشر
شابک
9786002518828
نوع کتاب
تربیتی
قطع کتاب
وزیری
نتیجه داوری کتاب
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی
درجه 2
اطلاعات کتابشناختی
پایه
سوم
چهارم
پنجم
ششم
مخاطب
دانشآموز