Skip to main content

قارقالاردا اؤلورلر!

معرفی کتاب
این داستان صحبت‌های پدر و پسری است که با هم به کوه‌پیمایی رفته‌اند. پدر، قهرمان بازنشسته‌ کُشتی است و پسر می‎داند که پدر غمی پنهانی دارد و چیزی او را می‌آزارد؛ اما او هیچ‌گاه راز درونش را برای کسی برملا نکرده است. به گفته‌ خودش، او مثل کبک می‌خرامید، مانند طاووس پر می‌آراست و مثل عقاب شکار می‌کرد. پدر می‌گوید کلاغ‌ها را دوست دارد، چون نه کسی را گول می‌زنند و نه به دام کسی می‌افتند. پدر از این که جوانان را به میان جمعیت و به تشک می‌کشاند و با خفت بر زمینشان می‌کوبید، دچار عذاب وجدان شده است!

حسین(ع) اوجالیغیندا زینب‌(س) حماسیه‌سی

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه ای است از اشعار ترکی در مدح و منقبت اهل بیت (ع)، دفاع مقدس، صلح جهانی، وضعیت امروزی جهان بشر و نیز اشعاری درباره مناظر طبیعت به همراه ترجمه فارسی آنها.