رنگ

خانه‌ی ماهر و لینا کنار دریا است و یک روز یک گردباد به رنگ زرد و قرمز وارد خانه‌ی آن‌ها می‌شود. این گردباد، معمولی نبود و داخل گردباد خرچنگ‌ها و مرغ‌های دریایی بودند که با هم دعوا می‌کردند و هر کدام می‌خواستند رنگ دریا را به رنگ خودشان یعنی قرمز و زرد دربیاورند. مرغ‌های دریایی با عصبانیت بال‌هایشان را به‌هم می‌زدند و خرچنگ‌ها چنگال‌هایشان را باز و بسته می‌کردند و چق‌چق‌کنان خط و نشان می‌کشیدند. هر دو گروه سطل‌ها را برداشتند و شروع کردند به پاشیدن رنگ زرد و قرمز به طرف یکدیگر. لینا و ماهر وارد دعوای آن‌ها می‌شوند تا اختلاف را حل کنند. صورت ماهر تبدیل شد به یک گوجه‌فرنگی قرمز و گیسوی بافته‌ی لینا هم شبیه یک موز زرد شد.

مجموعه «درپاییز» در هر جلد به یکی از ویژگی‌های فصل پاییز اشاره می‌کند. این کتاب «برگ‌ها»: تا به‌حال به مناظر طبیعی در فصل پاییز دقت کرده‌اید؟ با شروع فصل پاییز همه‌چیز تغییر می‌کند. برگ‌های درختان که تا چند روز قبل سبز بودند، تغییر رنگ می‌دهند و در آخر، از روی شاخه‌‌ها به زمین می‌افتند. این برگ‌ها رنگ‌های گوناگون و خیلی قشنگی دارند؛ بعضی زردند، بعضی نارنجی‌‌رنگ‌اند و بعضی قرمزند. راه رفتن روی برگ‌ها حس خوبی دارد و بچه‌ها دوست دارند در کوچه‌ها بدوبدو کنند تا صدای خش‌خش برگ‌های خشک پاییزی را بشنوند. اما چگونه این اتفاق می‌افتد؟ چرا برگ‌هایی که در فصل بهار و تابستان سرسبز و شاداب‌اند، در فصل پاییز خشک می‌شوند و از شاخه‌ها به زمین می‌افتند؟ برای پیدا کردن جواب این سؤال، با برگ کوچولو همراه می‌شویم و کتاب حاضر را ورق می‌زنیم تا جواب سؤالات‌مان را پیدا کنیم.

مجموعه حاضر به نام (‌داداشی)، شامل داستان‌هایی مصور با موضوعات متنوع و زندگی روزمره کودکان است. (روز داداشی)، (‌خانه‌ی داداشی)، (دوستان دادشی)، (اسباب‌بازی‌های داداشی)، (رنگ‌های دادشی) و (گردش داداشی) عنوان شش داستان تصویری است که به شعر سروده شده‌اند و تصاویر مصوری دارند. شخصیت اصلی راوی ماجراهای این کتاب (‌دادشی) است که در هر کدا‌م از داستان‌ها به تجربیات و ماجراهای خود پرداخته و زندگی‌اش را با کودکانه‌ترین شیوه‌ی ممکن بیان می‌کند.

در این کتاب کودک با دست‌ کشیدن روی لکه‌های رنگی کتاب و چرخاندن آن به راست و چپ و پایین و بالا با ترکیب رنگ‌ها و جهت‌ها آشنا می‌شود و بازی‌های متنوعی با رنگ‌ها را یاد می‌گیرد. پس گواش یا آب‌رنگتان را بردارید و روی کاغذی جدید، بازی با رنگ‌های خودتان را به راه بیندازید.

این کتاب درباره گفت‌گویی نه چندان دوستانه بین مدادهای جعبه شش‌تایی مدادرنگی است. داستان حاضر از نگاه یک کودک روایت و نکات اخلاقی و انسانی از دیدگاه آن کودک بیان می‌شوند.
آغاز داستان با این پرسش است که :«تا به حال فکر کرده‌اید مهم‌ترین رنگ دنیا چه رنگی است؟ » و باقی داستان براساس این سؤال جلو می‌رود.

شکل‌های هندسی سازنده اشکال گوناگون و طرح‌های متعدد هستند. این کتاب نیز در تلاش است تا با کنارهم‌گذاشتن اشکال هندسی، شکلی خلاقانه و تجسمی برای کودکان بسازد. به طور مثال، با کنارهم‌ قرار‌گرفتن دو مثلث و یک دایره، با نظم و ترتیبی خاص، شکل یک ماهی درست می‌شود.
نویسنده در تلاش است تا قدرت خیال‌پردازی و تفکر انتزاعی کودکان را پرورش دهد.

این کتاب با کمک تصویرهای فانتزی خمیر بازی‌‌های رنگارنگ به خردسالان کمک می‌کند تا چیزهای متضاد مثل گرما و سرما، سبک و سنگین، بلند و کوتاه و... را بشناسند. با کمک این تصویرها کودکان می‌توانند به درک بهتری از رنگ‌ها و مفهوم چیزهای متضاد و مخالف دست بیابند.

کتاب «من می‌گم، تو می‌گی... رنگ‌ها» از مجموعه کتاب‌های دالی بازی مناسب گروه سنی نوپا (0 تا 3 سال) است. طراحی کتاب به شیوه‌ای است که دارای صفحات پنهانی است. کودک با کمک تصاویر پنهان به جواب سؤال‌های پرسیده شده در شعرها می‌رسد. این روند پرسش و پاسخ باعث بازی و سرگرمی کودک می‌شود؛ در حالی که در هر جلد کتاب به آموزش موضوعی خاص پرداخته می‌شود. در این جلد کودک با رنگ‌ها آشنا می‌شود: من می‌گم: «سیب رو درخته چیدنش وای چه سخته!» تو میگی: «‌قرمزه لپ‌هاش کی اونو می‌چینه از جاش؟ ‌» و...

داستان از زبان بوم نقاشی روایت می شود. پیرمرد نقاش، به طبیعت رفته و نقاشی می کشد اما فراموش کرده رنگ هایش را بیاورد.هر کدام از عناصر نقاشی، مثل کلاغ، ماهی قرمز، رودخانه، گیاهان، خورشید و آسمان، به بوم نقاشی کمک کرده و آن را رنگ می کنند.فقط سنگ بزرگ خواب است و نقاشی ناتمام می ماند و ....

این کتاب از محموعه چهارجلدی «من بلدم» می‌باشد که در قالب شعر، بچه‌ها را با مفاهیم تربیتی و آموزشی آشنا می‌سازدو در این جلد از آن مجموعه بچه‌ها با رنگ‌های مختلف همچون زرد، قرمز و ... آشنا می‌شوند.