کارگرهای فقیر
معرفی کتاب
این داستان سومین دفتر از مجموعه دفترهای «یک کار خوب» است. این قصه درباره چند کارگر فقیر است که غذایشان نان خشک است. آنها آرزو دارند یک روز غذای خوب و گرم بخورند. در نزدیکی محل کار آنها امام حسین(ع) رفتوآمد میکرد. کارگرها از امام(ع) دعوت کردند که سر سفره آنها بیاید. امام حسین(ع) بر سر سفره آنها نشست و زمانی که شرمندگی کارگران را دید، آنها را به خانهاش دعوت کرد...
معدن زغال سنگ کجاست؟
معرفی کتاب
در روایتی خیالانگیز «مهتاب» دختری که پدرش در معدن کار میکند، قصد دارد مقداری غذا برای پدرش ببرد. او در راه با باد، خورشید، رودخانه، ستاره، درخت و... صحبت میکند و قسمتی از هر کدام را به همراه غذا برای پدرش میبرد. هدف نویسنده آشنایی کودکان با زندگی کارگران معدن و دشواریهای این شغل بوده، همچنین سپاسی از رنج و فداکاری این افراد است.