مرگ

کتاب «طعم زندگی» اثری کودکانه‌است که نوری برای تأمل در مسائل بزرگ زندگی می‌تاباند. این کتاب داستان پسر کوچکی را در خود جای داده است که هر روز صبح از خواب بیدار می‌شود و کارهایش را انجام می‌دهد، او تلاش می‌کند تا روز خود را خوب آغاز کند، زیرا این مسئله مهم است، حتی اگر کسانی که دوست‌شان داریم دیگر پیشمان نباشند. خاطره‌ آن‌ها همیشه در قلب ما می‌ماند و ما می‌توانیم هر چقدر که بخواهیم به آن‌ها فکر کنیم.

داستان «رؤیاهایی که با هم ساختیم» درباره رابطه عمیق یک دختر کوچولو و پدرش است که با هم رؤیاهای‌شان را می‌سازند. وقتی پدر دیگر کنارش نیست، دخترک با کمک خاطرات و رؤیاها یاد می‌گیرد چگونه با غم کنار بیاید و امید را در قلبش زنده نگه دارد. آن‌ها هر شب با هم رؤیاهای‌شان را با کاغذ، مقوا، قیچی و چسب می‌سازند و پروژه‌های خلاقانه‌ای خلق می‌کنند که نشان‌دهنده‌ پیوند عمیق بین آن‌هاست. دخترک کوچولو عاشق این لحظات است و آرزو می‌کند که پدرش همیشه کنارش باشد. او حتی از پدرش می‌خواهد که او را با خود به سر کار ببرد، اما پدر با مهربانی توضیح می‌دهد که نمی‌تواند این کار را انجام دهد و از دخترش می‌خواهد که به ساختن رؤیاهای‌شان ادامه دهد تا زمانی که او برگردد.

کتاب «سگ خندان و ماجرای باغ اکرم»، به بررسی جایگاه سگ در زندگی انسان‌ها و مسائل مرتبط با آن می‌پردازد. این کتاب به صورت داستانی، تجربیات برزخی شخصیت‌های داستان را روایت می‌کند و در خلال آن، مسائل مربوط به سگ و مسائل بهداشتی، محیط‌زیست، تعامل با دوستداران سگ، سگ‌گردانی و نگاه دین و فقه به سگ را بررسی می‌کند. در این داستان، نویسنده با استفاده از روایتی جذاب و برگرفته از واقعیت، به تجربیات برزخی شخصیت‌های داستان می‌پردازد. این خاطرات بر پایه واقعیات مستندی است که به کتاب، جنبه‌ای فراتر از تخیل صرف می‌بخشد. جمعی از دوستان در مهمانی که در باغ عمو اکرم داشتند، هنگام شنا اتفاقی برای یکی از مهمانان می‌افتد و برای مدت کوتاهی روحش از بدنش جدا می‌شود. بعد از احیا و بازگشت روح، اتفاقاتی که در آن لحظات تجربه کرده را برای دیگران بیان می‌کند.

این کتاب به بررسی وضعیت انسان در مراحل احتضار و ورود به عالم برزخ می‌پردازد و با استناد به منابع دینی، حالات روح در لحظه مرگ، شرایط پس از جدا شدن از بدن، و عوامل مؤثر بر آرامش یا عذاب در برزخ را شرح می‌دهد. مطالب کتاب شامل توصیف تجربه‌های روح در این مرحله، تأثیر اعمال دنیوی بر وضعیت برزخی و ارتباط میان مرگ و ادامه حیات غیرمادی است.

«سه‌شنبه‌ها با موری» داستانی است واقعی و تکان‌دهنده از ملاقات‌های میچ، نویسنده‌ای جوان و موفق، با استاد پیر و بیمارش، موری شوارتز. موری، که به بیماری ALS مبتلا شده است، در روزهای سه‌شنبه با میچ دیدار می‌کند و درس‌های ارزشمندی در مورد زندگی، مرگ، عشق و معنای واقعی خوشبختی به او می‌آموزد. کتاب داستان امید، ایثار و عشق بی‌قید و شرط را به تصویر می‌کشد و به ما یادآوری می‌کند که چگونه از لحظات زندگی خود به بهترین شکل استفاده کنیم. این کتاب، برای نوجوانان که در ابتدای راه زندگی خود هستند، می‌تواند راهنمایی ارزشمند باشد و به آن‌ها کمک کند تا ارزش‌های واقعی زندگی را بشناسند.

کتاب «گلی پسرک مو وزوزی» داستانی متفاوت است. این کتاب با زبانی کودکانه به موضوع سوگ (از دست دادن نزدیکان) می‌پردازد. موضوعی که درک آن برای کودکان مشکل است. در این کتاب به این مسئله مهم از زاویه دید کودک آن نگاه می‌کند. در کتاب می‌خوانیم: «اصلاً دوست ندارم خانم معلم بفهمد که نامه می‌نویسم. این‌بار که بروم برایش ماست بخرم باید بیشتر توی آن نمک بریزم تا حواسش را جمع کند و توی کار من فضولی نکند. شاید هم یک شب بروم بترسانمش تا دیگر از اتاقش بیرون نیاید. فکر می‌کنی اگر ملافه‌ی سفیدی دور خودم بپیچم و نیمه‌شب بروم پشت پنجره‌ی اتاقش، می‌ترسد؟!»

این کتاب مجموعه‌ای از شعرهای کودکانه است که با نگاهی احساسی، کودکان زیر شش سال را با مفهوم مرگ و سوگ آشنا می‌کند. شعرها با زبانی ساده و مناسب سن خردسالان، تلاش می‌کنند تا کودک را به درک بهتر جدایی، فقدان و پذیرش احساسات غم‌انگیز هدایت کنند. در پایان کتاب نیز فعالیت‌هایی مثل نقاشی و تمرین‌های عملی طراحی شده‌اند تا کودک بتواند با وابستگی‌هایش خداحافظی کند و احساساتش را بیان کند.

کتاب «بادکنک و موشی» سعی دارد به کودکان بیاموزد چگونه با غم از دست دادن دوست‌داشتنی‌هایشان کنار بیایند و پذیرش این موضوع را برای آنان آسان‌تر کند. در این کتاب موشی یک بادکنک پیدا می‌کند با آن مشغول بازی می‌شود. اما ناگهان بادکنک از دستش رها شده و در اثر برخورد با شاخه‌ی تیز، کوچک می‌شود. موشی تلاش می‌کند به دوستش کمک کند اما متوجه می‌شود که فایده‌ای ندارد و بادکنک از دست رفته است. او که قبلاً از دست دادن پدربزرگش را تجربه کرده می‌فهمد که بادکنک هم مثل پدربزرگ دیگر نمی‌تواند با او بازی کند.

ترس و امید، دو واژه و مفهوم که همواره در کنار هم معنای حقیقی خود را یافته و موجب شناخت دیگری نیز می‌شوند. این دو مفهوم از کودکی با انسان است و در دوران نوجوانی به معنای حقیقی خود نزدیک می‌شوند، که در کتاب «ستاره بیرون پنجره اتاقم» به زبان نوجوانانه، با هیجان‌ها و تلاطم‌های دوران نوجوانی امیخته و مخاطب خود را برای درک این دو مفهوم همراهی می‌کند. در این داستان دختری ده ساله به همراه برادرش، مادر خود را از دست داده و با رفتن او کنار نیامده‌اند. آنها توسط پلیس به جایی بسیار دورتر از خانه‌شان، به خانواده‌ای غریبه سپرده می‌شوند. این دختربچه که رفتن مادر خود را نپذیرفته است، سفری ماجراجویانه را آغاز می‌کند و دست به اقدامات پرخطری می‌زند که برای مخاطب نوجوان ملموس است. این روایت عمیق و تکان‌دهنده کاوشی صادقانه و در عین حال همدلانه درباره این است که مردم چگونه به شرایط دشوار واکنش نشان می‌دهند و از قدرتی که امید حتی در برابر بزرگترین تراژدی‌ها دارد، صحبت می‌کند.

یکی از اصول دین اسلام، معاد است که در آن مردگان به دستور خداوند زنده می‌شوند و زندگی جاودانشان آغاز می‌شود. این حقیقت در یکی از قصه‌های قرآنی که زندگی پیامبری به نام عزیر را شرح می‌دهد، ذکر شده است. حضرت عُزَیر، از خداوند درخواست می‌کند تا زنده‌شدن مردگان در معاد و روز قیامت را ببیند. این روایت در کتاب «خواب صدساله» با گفت‌وگوی غنچه‌ای قرمزرنگ و تخته‌سنگی قدیمی، به تصویر کشیده شده است و با بیانی شیرین و قابل‌فهم برای کودکان، حقیقت معاد را روایت می‌کند.