یک لاکپشت واقعی
معرفی کتاب
این داستان مجموعهای دربارهی خانوادهای شاد و صمیمی است که سه فرزند به نامهای مریم، سارا و امین دارند. روزی، امین یک عروسک لاکپشت زیبا به مریم هدیه میدهد و او روزهای خوبی را با این عروسک سپری میکند. اما خواهرش سارا هم دلش میخواهد با آن بازی کند. مریم تصمیم میگیرد یک روز فرصت داشته باشد تا با لاکپشتش خداحافظی کند، اما حتی با تلاش فراوان نمیتواند دل بکند. در پایان، پدر با مهربانی به او میگوید که اگر از این عروسک بگذرد، چیزهای ارزشمندتری به دست خواهد آورد. مریم با شنیدن این حرف، آرام میشود و میفهمد که مهربانی، رضایت و شادی پدر و خواهرش برایش مهمتر از نگه داشتن عروسک برای خود است. در پایان کتاب، حدیثی از پیامبر اسلام (ص) درباره اطاعت از پدر و مادر و گشایش دربهای بهشت به روی او آمده است.
حاج خانم گل فوتبال: داستان طنزی واقعی!
معرفی کتاب
کتاب حاج خانم گل فوتبال، یک داستان طنز عاشقانه است که ایدهی اولیهاش از یک ماجرای واقعی گرفته شده است. داستان دربارهی یک مادربزرگ است که اوقاتش را با تماشای فوتبال پر میکند و با تیمها و بازیکنان فوتبال آشنایی کاملی دارد. داستان حول محور یک سرباز جوان است که برای گذراندن خدمت سربازی به تهران میآید و در یک خانه ساکن میشود. در این خانه با شخصیتهای مختلفی از جمله حاج خانم که علاقهی زیادی به فوتبال دارد، روبرو میشود. این کتاب داستان بلند طنزی است که بدون مقدمه شروع میشود؛ پسری که برای گذراندن دوران خدمت سربازی به تهران آمده و خانه اجاره کرده، همسایه خانمی میانسال به نام «گل» میشود که مادرزن صاحبخانه است. داستان از جایی شکل میگیرد که او دلباخته نوه حاجخانم یعنی «نفس» میشود و خود را درگیر ماجراهای آنها میکند.
داستانهای کارگاهی؛ سهشنبههای عزیز
معرفی کتاب
این کتاب شامل داستانهایی است که هنرجویانی که در کلاسهای داستاننویسی خانم تجار شرکت کردهاند، نوشتهاند. این کتاب 15 داستان را شامل میشود که اکثراً متعلق به بانوان نویسنده هستند و مجموعهای از داستانهای فارسی کوتاه است که با نثری ساده و جذاب نوشته شده است. قسمتی از داستان کتاب را میخوانیم: «برای آخرین بار نگاهم به آینه افتاد. نور آفتاب به صورتم خورده بود. صورتم درون آینه میدرخشید، مکثی کردم. ناگهان زمان برایم متوقف شد. خوب نگاه کردم. نگاه چشمانم به نگاه چشمان درون آینه گره خورد. نکند آن گوهری که پدر می گفت، این است؟ !»
هایدی
معرفی کتاب
هایدی داستان دختری کم سنوسال است، که با خالهاش در شهر زندگی میکرد، اما بعد از اینکه خاله او امکان مراقبت از هایدی را نداشت، دخترک را به روستایی کوهستانی پیش پدربزرگ آورد تا آن پیرمرد سرپرستی هایدی را به عهده بگیرد و او را بزرگ کند. داستان از ورود هایدی به خانه پدربزرگ آغاز میشود. چالشهای موجود بین این دختر کوچولو، پدربزرگ و دوستانی که هایدی در آن روستا پیدا میکند، محور اصلی این قصه مشهور هستند.
جام زهر: روایتی از زندگی کشتیگیر شهید، اصغر امنزاده
معرفی کتاب
این داستان درباره شهیدی است که سال 1367 راهی جبهه میشود. تا به آنجا میرسد که قطعنامه 598 امضا میشود، اما صدام به عهد خود پایبند نمیماند، شلمچه را بمباران میکند و اصغر در شلمچه به شهادت میرسد. شهید امنزاده علاوهبر تحصیل در دانشگاه، به کشتیگرفتن نیز مشغول بود و میخواست از مدالآوران نامی کشور شود. نویسندهی داستان زندگی شهید امنزاده، از دوران کودکی او آغاز میکند و خواننده را با حوادثی که در دوران نوجوانی و جوانی ایشان میگذرد آشنا میکند.
سه نکتهی مامانها
معرفی کتاب
مجموعهی 4 جلدی داستانهای پاپاپا، با بیانی ساده نکات اخلاقی را در قالب قصههای شیرین و شنیدنی به کودکان یادآوری میکند.« دوستی و مهربانی، راستگویی، خوش اخلاقی، قدردانی و تشکر، انجام وظایف، همکاری و اجازه گرفتن...» از جمله موضوعات این کتابهاست. کتاب حاضر روایت گفتوگوی دوستانه «پاپاپا» و بچهزنبورهاست، که «پاپاپا» میخواهد برای تشکر از مادر و پدرش که به او خیلی محبت میکنند، راهی پیدا کند. در این مسیر بچهزنبورها به کمک او میآیند و او راهنمایی میکنند...
چطور از یک مادربزرگ مراقبت کنیم؟
معرفی کتاب
کتاب از زبان دختری است که قرار است یک روز بدون پدر ومادر پیش مادر بزرگش بماند. دختر داستان با توجه به چالشها و درگیریهایی که خودش بیشتر در خانه مادربزرگ با آن مواجه میشود به دنبال راهکارهایی میگردد تا از مادر بزرگ خود مراقبت کند اما راهحلهایی که بیشتر متناسب و مورد پسند خودش است.
این کتاب به کودکانی که گاهی اوقات مجبورند بدون پدر ومادر در کنار مادربزگهایشان باشند کمک میکند تا اوقاتی شاد و سرگرمکننده همراه با احساس مفید بودن تجربه کنند.
این کتاب به کودکانی که گاهی اوقات مجبورند بدون پدر ومادر در کنار مادربزگهایشان باشند کمک میکند تا اوقاتی شاد و سرگرمکننده همراه با احساس مفید بودن تجربه کنند.