Skip to main content

نشد بمانی

معرفی کتاب
کتاب «نشد بمانی» داستان دختر پرستاری به نام همتا که در شمال کشور زندگی می‌کند را روایت می‌کند همتا و امیرعباس که در همسایگی هم زندگی می‌کنند عاشق و دلباخته‌ی یکدیگرند. اما زمانه سر جنگ با آن‌ها دارد و زندگی این دو به چالش کشیده می‌شود، پدر همتا پسر دیگری را برای او در نظر دارد. همتا در گیرُ و دار عشق امیر عباس مجبور می‌شود تن به خواسته‌ی پدرش بدهد، اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود...

چطور از یک مادربزرگ مراقبت کنیم؟

معرفی کتاب
کتاب از زبان دختری است که قرار است یک روز بدون پدر ومادر پیش مادر بزرگش بماند. دختر داستان با توجه به چالش‌ها و درگیری‌هایی که خودش بیشتر در خانه مادربزرگ با آن مواجه می‌شود به دنبال راهکارهایی می‌گردد تا از مادر بزرگ خود مراقبت کند اما راه‌حل‌هایی که بیشتر متناسب و مورد پسند خودش است.
این کتاب به کودکانی که گاهی اوقات مجبورند بدون پدر ومادر در کنار مادربزگ‌هایشان باشند کمک می‌کند تا اوقاتی شاد و سرگرم‌کننده همراه با احساس مفید بودن تجربه کنند.

مادر بزرگ بگو... بگو...!

معرفی کتاب
شخصیت اصلی داستان مادربزرگی است که آلزایمر دارد، خاطرات گذشته و شیرین پدربزرگ و قصه‌هایی که واقعی بوده‌اند را به یاد دارد لیکن اطرافیانش را به خاطر نمی‌آورد ...

بازی بزرگ

معرفی کتاب
کتاب مجموعه‌ی 5 داستان کوتاه از نویسندگان مختلف است. داستان اول "بازی بزرگ" به روزهای پایان جنگ افغانستان و طالبان می پردازد. داستان دوم "محمد" از عشق دختری به محمد که فرمانده است و دوست برادر دختر است، می گوید. داستان سوم "فجران" داستانی لامکان است و ....

کودکی باز‌یافته: «چگونه بزرگ نشویم!»

معرفی کتاب
«کودکی بازیافته»، بستن «کتاب بیرون» و گشودن «کتاب درون» است؛ فروبستن نقش‌های «بیگانه‌ساز» و بر کشیدن نقش‌های «یگانه‌ساز» است. کودکی بازیافته، بازیافتن «حس گمشده»، خالی کردن ذهن پرشده، شستن چشم‌های کدرشده و ویران کردن افکار شرطی‌شده و انگیزه‌های تحریف‌شده است. در این کتاب، با نگاهی کودکانه، تلاش شده است تا کودکی آدم‌های بزرگسال، از نو فراخوانده شود. این کتاب در دو بخش «بازگشت به کودکی» و «کودکی بازیافته» در آیینه آثار، نگاشته شده است.