Skip to main content

کبوتر گرسنه و آخرین سیب‌زمینی سرخ‌کرده

معرفی کتاب
زندگی توی خیابان برای کاکلی خیلی سخت بود. او همیشه‌ی خدا گرسنه‌اش بود و هیچ‌وقت غذای درست و حسابی برای خوردن پیدا نمی‌کرد. او هر روز صبح بدو‌بدو می‌رفت به ایستگاه راه‌آهن و منتظر اولین قطار می‌ماند. اگر شانس می‌آورد، مسافرهایی که باعجله‌ سرکار می‌رفتند کمی خرده نان برایش می‌ریختند. اما امروز یک مشکلی وجود داشت. انگار کاکلی تنها نبود...

ماهی عجیب غریب

معرفی کتاب
آموزش محیط زیست و مراقبت از آن بدر دوران کودکی از راه داستان‌های روان با تصویرسازی‌های جذاب میسر می‌شود. هر سال نزدیک به دوازده میلیون پلاستیک به اقیانوس‌ها سرازیر می‌شود. داستان حاضر درباره برخورد یک ماهی کوچولو با پلاستیک‌هایی است که در اقیانوس غوطه‌ور هستند. ماهی کوچولو در برخورد با این زباله‌ها فکر می‌کرد که آن‌ها هم ماهی هستند. بعد سعی می‌کند خانواده این ماهی‌های عجیب را پیدا کند. بچه‌ها با خواندن این داستان با مسئله حفاظت از محیط‌زیست و مضرات ریختن زباله در دریا آشنا می‌شوند.

یک جای دیگر

معرفی کتاب
این کتاب تصویری و داستانی درباره سفر، دوستی و غلبه بر ترس‌های شخصی روایت می‌کند. تصاویر رنگی و روایت ساده آن، ماجرای یک اردک به نام «جورج» را دنبال می‌کند که برخلاف دیگر پرندگان، علاقه‌ای به سفر ندارد و همیشه بهانه‌ای برای نرفتن پیدا می‌کند. این اثر داستانی و تصویری با محوریت شخصیت‌های حیوانی، به‌ویژه پرندگان، به موضوعاتی مانند سفر، تغییر، دوستی و مواجهه با ناشناخته‌ها می‌پردازد. نویسنده با بهره‌گیری از تصاویر رنگی و روایت طنزآمیز، دنیای یک اردک به نام «جورج» را به تصویر کشیده است که برخلاف سایر پرندگان، تمایلی به ترک خانه و تجربه سفر ندارد. ساختار کتاب به‌صورت داستانی و مصور است و هر صفحه با تصویرگری‌های جذاب و دیالوگ‌های کوتاه، مخاطب را با احساسات و دغدغه‌های جورج همراه می‌کند. این کتاب در قالب داستان کودکانه، به‌گونه‌ای طراحی شده که هم برای خواندن مستقل کودکان و هم برای خواندن گروهی مناسب باشد. روایت کتاب در فضایی فانتزی و با زبانی کودکانه، به موضوعات مهمی چون ترس از تغییر، اهمیت دوستی و لذت تجربه‌های تازه می‌پردازد.

دارودسته‌ کبوترهای اصیل: لونه‌کوپتر می‌سازند

معرفی کتاب
این داستان با ترسیم تصویرهای فانتزی و کمیک‌استریپ، یک شهر خیالی را که چند پرنده قهرمان در آن‌جا زندگی می‌کنند، توصیف می‌کند. آن‌ها در محیط‌ها و شرایط عجیب قرار می‌گیرند و باید از دیگران در برابر هجوم بلایا محافظت کنند. این پرنده‌ها همگی ورزشکار و قهرمانان رزمی هستند و کارهای خارق‌العاده‌ای می‌کنند. هدف کتاب تقویت قدرت تخیل و داستان‌پردازی کودکان و ایجاد سرگرمی برای آن‌هاست.

پسری که همه را دوست داشت

معرفی کتاب
دیمیتری به همه‌ی دوستانش در مهدکودک، مردمِ توی خیابان، حتی مورچه‌های توی حیاط، می‌گوید: «دوستت دارم.» اما هیچ‌کس جوابش را نمی‌دهد. دیمیتری نگران است که نکند کسی او را دوست نداشته باشد... تا اینکه متوجه می‌شود، آدم‌ها هر کدام یک‌جور احساساتشان را نشان می‌دهند و راه‌های زیادی برای ابزار عشق و محبت وجود دارد.

من کمکت می‌کنم

معرفی کتاب
کمک کردن به همدیگر حتی اگر خیلی کوچک، می‌تواند بسیار راهگشا باشد. همه ما داریم با هم زندگی می‌کنیم و نسبت به هم وظایفی داریم و خوب است که در مواقع لزوم و در صورت امکان به هم کمک کنیم. داستان حاضر که در یک جنگل می‌گذرد به خوبی به کودکان می‌آموزد که کمک کردن به همدیگر چقدر ارزشمند و زیباست.

میمون کوچولو

معرفی کتاب
میمون کوچولو عاشق زندگی توی جنگل بود. آنجا کارهای خیلی زیادی برای انجام دادن و چیزهای زیادی برای دیدن وجود داشت. اما گاهی وقت‌ها... کارها آن‌طور که دلش می‌خواست، پیش نمی‌رفت. او از اینکه نمی‌توانست خیلی کارها را انجام بدهد، حسابی خسته شده بود. برای همین، روزی میمون کوچولو تصمیمی گرفت؛ یک تصمیم خیلی شجاعانه و خیلی‌خیلی بزرگ...

شهاب و شپلو در باغ‌وحش

معرفی کتاب
شهاب پسر خوب و مهربانی است. همه او را خیلی دوست دارند.امروز پدر شهاب به او قول داده است که با هم به باغ‌وحش بروند. حالا شهاب با خوشحالی لباس پوشیده و شپلو را هم داخل جیب لباسش گذاشته تا با پدر برای تماشای حیوانات به باغ‌وحش بروند. شهاب به سمت قفس خرگوش‌ها رفت و خوراکی‌هایش را به آن‌ها داد. شپلو که حسابی عصبانی شده بود بالاخره فریاد زد: «بس کن پسر جون! تو چقدر کارهای زشت و بدی انجام می‌دهی!»...

کاش یکی با من بازی کنه!

معرفی کتاب
توی یک جنگل خیلی دور، زرافه کوچولویی به اسم «لویی» همراه خانواده‌اش زندگی می‌کرد. لویی دوستان زیادی نداشت. او همیشه دلش می‌خواست کنار بقیه‌ی بچه‌ها بتواند توپ بازی کند؛ اما به خاطر گردن درازش نمی‌توانست، برای همین کسی با او بازی نمی‌کرد.
لویی هر روز یواشکی لابه‌لای درخت‌ها قایم می‌شد و از دور و با حسرت، توپ بازی بچه‌ها را تماشا می‌کرد و با خودش می‌گفت: «آخه این گردن دراز من به چه دردی میخورد؟ خوش به‌حال بچه‌ها که می‌توانند بدون داشتن این گردن دراز، راحت بازی کنند... » یک روز فیل کوچولو با یک ضربه‌ی محکم توپ را به طرف درخت‌ها پرتاب کرد. توپ رفت و رفت و رفت تا روی یک درخت بلند لای یک شاخه گیر کرد...

حمله‌ اژدهای زیرشلواری

معرفی کتاب
داستان در مورد یک اژدهاست که در زیرشلواری یک پسر گیر می‌کند. این اژدها شروع به ایجاد دردسر و خرابکاری می‌کند و پسر باید راهی برای خلاص‌شدن از شر او پیدا کند. کتاب «حمله اژدهای زیرشلواری» داستانی درباره‌ سخت‌کوشی، شجاعت، استفاده از تجربه‌ها و مهربانی با دیگران است که برای کودکان می‌تواند مفید باشد.