Skip to main content

غول‌غولک و ریزغولک

معرفی کتاب
غول غولک و ریزغولک کتابی از مجموعه من و مغز بادام می‌باشد. سالمندان سرمایه‌ی عظیم اجتماعی هستند که تجربیاتشان می‌تواند به خوبی راهنمای زندگی فرزندان باشد. در مقابل، ایشان از فرزندان خود انتظار توجه، احترام و همدلی دارند. مجموعه‌ی «من و مغز بادام» با هدف توجه به نحوه‌ی تعامل با سالمندان نگارش یافته است. این مجموعه از طریق شعر و داستان این مهم را به کودکان آموزش می‌دهد که باید به دور از نگاه ترحم‌آمیز، عزت نفس بزرگان را حفظ کنند. البته این نکته را بچه‌ها بیشتر از نحوه‌ی رفتار پدر و مادر خویش با والدین‌شان می‌آموزند. در این کتاب می‌خوانیم: یک روز گرم تابستانی علی وارد زیرزمین شد، مادرش از او خواسته بود از زیرزمین یک شیشه سرکه برایش بیاورد. علی یک شیشه بزرگ سرکه را برداشت اما ناگهان سایه‌ای را دید که پشت کمد قدیمیِ مادر پنهان شد.

شیر مهربان

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از چند شعر کودکانه است که موضوع آن‌ها روابط بین نوه‌ها و پدربزرگ و مادربزرگ‌هاست. شاعر این مجموعه سعی دارد تا به کودکان نحوه ارتباط گرفتن و داشتن روابطی شاد و صمیمی، با پدربزرگ و مادربزرگ را بیاموزد.

سفر‌ به گیلان

معرفی کتاب
این کتاب شعر درباره رابطه شاد و سرزنده بین نوه‌ها و پدربزرگ است. در این اشعار نوه‌ها سعی می‌کنند پدربزرگ خود را سرگرم کنند، او را به گردش و سفر ببرند و او را تنها نگذراند. شاعر سعی دارد تا به کودکان یادآوری کند که می‌توانند اوقات شاد و جذابی را با پدربزرگ و مادربزرگ خود بگذرانند.

بابا اتوبوسی

معرفی کتاب
در این داستان با نگاهی تازه به اطراف و اشیای به ظاهر ازکارافتاده و افراد بازنشسته در خانواده، سعی شده تا حضور متفاوت بزرگ‌ترها برای بچه‌ها به شیوه‌ای جدید بیان شود. «بابا اتوبوسی» از ته کوچه رسید. نفس‌اش در نمی‌آمد، حواس‌پرتی گرفته بود، یادش رفت توی یکی از ایستگاه‌های اتوبوس بایستد. یک آقا با کیف بزرگش به‌دنبالش دوید، اما... .

من اینجا هستم

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره «ویلهلم» و مادربزرگش است. این دو با هم بسیار صمیمی هستند و از ترس‌های خود برای یکدیگر می‌گویند. ویلهلم برخلاف مادربزرگش از سگ‌ها، کوسه‌ها، زنبور، و... می‌ترسد. مادربزرگ که خیلی شجاع است تلاش می‌کند تا ویلهلم را برای روزهای سخت نبودنش برای همیشه آماده ‌کند.