مینا سانتلمو و موزه نفرین شده
معرفی کتاب
«مینا سان تلمو» نویسندهای جوان است که به خاطر داستانهای پلیسیاش حسابی معروف شده است. اینبار ناشرش از او میخواهد که داستانی درباره نقاشی مدرن بنویسد؛ اما مینا تصمیم میگیرد این داستان نیز حال و هوای پلیسی داشته باشد. مینا همراه برادرش، «راب»، در پرونده قتل کلکسیونر معروف آثار هنری در لندن سرک میکشد و ... . ارزیاب هنری سابق و کارآگاه فعلی پلیس به مینا و برادرش ملحق میشود و در این مسیر، مینا تاریخ هنر مدرن را یاد میگیرد و میتواند قطعات معما را کنار هم بچیند.
اندر حکایت دنیای ارتباطات...: گروه تحولات سبک زندگی
معرفی کتاب
این کتاب شامل هفت داستان کوتاه درباره فضای مجازی است که در موقعیتهای طنز، برای مقاطع تحصیلی متوسطه اول و دوم نوشته شده است. استفاده درست از اینترنت و شناسایی و آموزش مشخصات و علائمی که سایت معتبر را از غیرمعتبر مجزا میکند، لایو گذاشتن در اینستاگرام، مشکلات پزشکی و زیادهروی در استفاده از اینترنت و شایعهپراکنی در فضای مجازی، از جمله مطالبی هستند که در این داستانها آمده است. داستان «مسابقه نقاشی»، ماجرای دختر نوجوانی است که میخواهد برای مسابقه نقاشی بکشد؛ اما آبرنگ روی فرش میریزد. او به کمک برادرش با جستوجو در اینترنت، روش پاک کردن لکه را یاد میگیرد و فرش را تمیز میکند.
صد روز کما
معرفی کتاب
این کتاب را یکی از دوستان «محسن حُججی» با استفاده از دفتر خاطرات او نوشته است. از پیادهروی اربعین که محسن علمدار کاروان است و هنگامی که داعش او را دستگیر میکند. از زمانی که به خاطر داشتن کتاب در پادگان به دفتر فرمانده احضار میشود، از حمامی که او با دوستانش برای روستاییان «چاهزرد» میسازند و... . شایان ذکر است که وصیتنامه محسن در پایان کتاب آورده شده است.
بعد از تو هیچ کس (مجموعه هفت روایت داستانی)
معرفی کتاب
این کتاب شامل هفت داستان کوتاه است. «بعد از تو هیچکس»، «بی تو با یادت»، «پرواز» و «ماهرخ»، نام برخی از این داستانهاست. موضوعات چشم انتظاری، مرگ و عشق الهی، با تکیه بر روایتی از شهیدان مدافع حرم، به ویژه شهید حُججی، خاطرههای قدیمی و نقش آنها در زندگی و عشق پوشش داده میشوند. در «بعد از تو هیچکس»، شخصی که برای اولینبار، وارد آسایشگاه روانی شده، با زن جوانی روبهرو میشود که پسر هفت سالهاش در دریا غرق شده است. زن جوان مرد را کنار حوض بزرگ بیمارستان میبرد و از او میخواهد که به دریا نگاه کند و... .
شمیم باران
معرفی کتاب
چند سال است که پدر «باران» از دنیا رفته است و حالا مادرش قصد دارد با مردی به نام «احمد»، ازدواج کند. باران مخالف است و فکر میکند قرار است احمد جای پدرش را بگیرد؛ اما احمد هر طور شده، دل باران را به دست میآورد. آنها میخواهند بعد از ازدواج همراه باران، از ایران بروند؛ اما پدربزرگ باران که او را یادگار پسرش میداند، مخالفت میکند. مادر باران بدون تنها دخترش نمیتواند زندگی کند، از طرفی باران هم نمیداند بدون مادرش چگونه با زندگی کنار بیاید.
دختری از چشمه
معرفی کتاب
«آناهیتا» در آستانه شانزده سالگی است. آناهیتای «مادربزرگ» با انتخاب همسر برای آناهیتای جوان، او را مجبور به ازدواج میکند. آناهیتای جوان که از این خفقان خسته است، تصمیم میگیرد به کمک پدرش از قلعه فرار کند. همسران آناهیتاها نمیتوانند برای همیشه با آنان زندگی کنند و پس از تولد نوزاد دختر، به عنوان خدمتکار در قلعه مشغول به کار میشوند. شبی که نوبت نگهبانی پدر آناهیتا است، او فرار میکند و به نزد شاهزاده میرود و با او ازدواج میکند؛ اما... .
شکوفههای یخزده
معرفی کتاب
این رمان مضمونی از فرهنگ اصیل و بومی مردم شمال است. «ژاله» دختری است که قبل از تولد، پدرش را از دست میدهد. مردم روستا معتقدند که ژاله، دختری بدقدم و نحس است و اوست که برای خانواده مصیبت آورده است. ژاله این حرفها را میشنود؛ اما پاسخی برای آنها ندارد و هر روز افسردهتر میشود. با بزرگشدن ژاله وضع مالی خانواده بهتر میشود و... . در طول داستان به خرافات و تعصبات خشک انتقاد شده است.
شاهزاده و گدا
معرفی کتاب
در شهر «لندن»، در یک روز، دو پسر به دنیا میآیند. «تام» در خانواده فقیری که توان بزرگ کردنش را ندارند و «ادوارد» در خانواده سلطنتی. پادشاه آرزوی یک پسر دارد و حالا ادوارد وارث تاج و تخت است. از نظر ظاهر، تام و ادوارد، کاملاً شبیه هم هستند. روزی برحسب تصادف، این دو یکدیگر را ملاقات میکنند و تصمیم میگیرند لباسهایشان را با هم عوض کنند تا هر یک زندگی دیگری را تجربه کند؛ اما تام و ادوارد، هر یک در زندگی دیگری گیر میافتند!
در کنار او فقط تو بودهای
معرفی کتاب
در روایتی داستانی، ماجرای شهادت امامحسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا، از زبان «شیطان» بازگو میشود. داستان از حرکت امام حسین (ع) از مدینه به مکه آغاز میشود؛ چراکه امام با خلیفه بیعت نمیکند. مردم کوفه برای امام نامه مینویسند و از او میخواهند به کوفه بیاید. امامحسین (ع) پسرعمویش، «مسلم»، را به کوفه میفرستد تا از مردم بیعت بگیرد. شیطان در گام نخست، تلاش میکند «نعمان»، حاکم کوفه، را علیه مسلم بشوراند؛ اما نعمان تن به درخواست او نمیدهد. از این رو، شیطان به سراغ مردمی میرود که برای امام نامه نوشتهاند.
قبرستان عمودی
معرفی کتاب
این داستان مرور خاطرات «رضاقلی میرزا»، کتابدار مدرسه «دارالفنون»، است که به دست پسر نوجوانی به نام «مجید» میرسد و او را به خانهای قدیمی، در محله «عودلاجان» میبرد، خانهای با دیوارهای بلند که اجساد بسیاری را در خود جای داده و یک قبرستان عمودی به وجود آورده است. خواندن خاطرات رضاقلی، پای مجید را به دنیای مردگان باز میکند. او در خاطراتش اعتراف میکند که از جهان مردگان برگشته و چیزهایی دیده است که کسی توان شنیدنش را ندارد!