یرحا
معرفی کتاب
کتاب داستان «یرحا»، یک دختر نوجوان یهودی را روایت میکند که همراه با پدر و عموهایش وارد شهر مرو میشود. اما این کاروان تجاری، فقط یک کاروان معمولی نیست! یرحا خیلی زود میفهمد نقشهای خطرناک در کار است. برشی از کتاب: «همه چیز آن عمارت بوی مرگ میداد. از طاق فروریختهاش گرفته تا بوی تعفنی که در فضا پیچیده بود و آن اجسام نامعلومی که روی زمین افتاده بودند. خواست برگردد که صدایی نالهکنان در فضا پیچید. صدا نامفهوم بود. نمیدانست این صدا، صدای زوزهی بادی است که در میان سرسرا میپیچد یا صدای انسان یا حیوانی است...»
یلدا کنار تو
معرفی کتاب
یلدا دختری چهاردهساله است که به همراه خانوادهاش در شهر مشهد زندگی میکند. پدر و مادرش مدتی است که رابطهشان دچار مشکل شده است و دائما دعوا میکنند. مادر پزشک و پدر مهندس است. دلیل دعواهای آنها مشغلۀ کاری و دور شدن از یکدیگر، همچنین پیشنهاد شغلی مادر است. بیمارستانی در شاهرود میخواهد افتتاح شود و به مادر پیشنهاد مدیریت آنجا را دادهاند. مادر که دنبال ترقی است، میخواهد این پیشنهاد را بپذیرد، اما پدر که درگیر مهندسی یک فروشگاه زنجیرهای بزرگ است، نمیتواند شغلش را رها کند و با او به شاهرود برود. مادر که از دعواها خسته شده است، برای تحت فشار گذاشتن شوهرش، حرف طلاق را میزند و خانه را ترک میکند. یلدا و روشنا، خواهر کوچکش دائما تنها هستند و عدم حضور مادر، مشکلات زیادی برایشان به وجود میآورد. توسل به امام رضا علیه السلام، شجاعت و دلسوزی یلدا و مهربانی مادربزرگ و گذشت مادر یلدا از ویژگیهای برجسته این داستان است.
شیرین کام
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. داستان حاضر روایتی از سفر زیارتی مادر و دختری به مشهد مقدس است. دانشآموزان با خواندن این داستان ساحت اعتقادی و اخلاقی را بهتر درک میکنند و با مفاهیمی مثل فداکاری و ایثار آشنا میشوند.
مأموریت مخفی
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره مردی است که از سوی امیر مدینه، مأمور میشود از کاروان حضرت معصومه (س) و همراهانشان در سفر به مرو جاسوسی کند. در طول مسیر، اتفاقات مختلفی رخ میدهد، از جمله حمله دشمنان به کاروان که باعث آشفتگی درونی شخصیت اصلی میشود. کتاب همزمان به روایت سفر حضرت معصومه (س) از مدینه به مرو میپردازد و در ادامه بخشهایی از زندگی امام رضا (ع) را برای مخاطبان روایت میکند. نویسنده در خلال داستان، علت سفر حضرت معصومه (س) برای دیدار با برادر را شرح میدهد و حکایتهایی از زندگی امام رضا (ع) را از زبان شخصیتهای داستان بیان میکند. ماجراهای تاریخی کتاب بر اساس منابع و کتابهای تاریخی نوشته شده است.
سفر پرماجرا: داستانی درباره زمانه امام رضاعلیهالسلام
معرفی کتاب
دعبل خزاعی از شاعران عرب زبانی بود که دربارهی ائمه معصومین شعر میسرود و از بزرگی و مظلومیت خاندان پیامبر(ص) میگفت. او شهربهشهر، روستابهروستا میرفت و با اشعارش مردم را با اسلام حقیقی آشنا میکرد. اشعار او ذهن مردم را بیدار و آنها را به مبارزه با ظلم دعوت میکرد؛ به همین دلیل حکومت وقت و عمالش همهجا در تعقیب او بودند و میخواستند که صدایش را خاموش کنند. اما دعبل زندگی مخفی خود را آغاز کرده بود و از هیچ چیزی نمیترسید. داستان حاضر روایتی از زندگی همین شاعر بزرگ است. داستان روزی که در قم به محضر حضرت امام رضا (ع) رفت و شعری برای ایشان خواند و به جای صله از امام بالاپوش متبرکشان را به یادگار گرفت...
لیلا و کبوترها
معرفی کتاب
مجموعه «یک قصه یک حدیث» حول یک حدیث از امام رضا علیهالسلام داستانی جذاب را برای کودکان روایت میکند. این داستان «لیلا و کبوترها» که ماجرای دلتنگی لیلا برای زیارت امام رضا(ع) است که به دلیل مشغله زیاد پدر، امکان سفر خانوادگی به مشهد را ندارند. نویسنده داستان را براساس کلام امام رضا(ع) نوشته است. «هر کس نمیتواند ما را زیارت کند به زیارت دوستان شایسته ما برود تا اجر زیارت برای او نوشته شود»
نقاشی قشنگ
معرفی کتاب
مجموعه «یک قصه یک حدیث» حول یک حدیث از امام رضا علیهالسلام داستانی جذاب را برای کودکان روایت میکند. کتاب «نقاشی قشنگ» که براساس حدیث امام رضا(ع) «تدبیر قبل از عمل، تو را از پشیمانی باز میدارد» نوشته که در کتاب عیون اخبارالرضا ذکر شده است. این داستان به بالا بردن مهارتهای اجتماعی در کودکان به خصوص در ایجاد ارتباط با همسالان و دوستیابی کمک میکند و پیام کتاب، تدبیر قبل از اقدام است و به کودک می آموزد قبل از انجام کاری بهتر است با بزرگترها مشورت کند.
باران بنفش (داستان بهتوپ بستهشدن حرم امامرضا(ع))
معرفی کتاب
امیرکوچولو در مشهد زندگی میکرد. او هر چند وقت یکبار با پدرش به زیارت حرم امام رضا(ع) میرفتند. اما آن روز حرم یک جور دیگر بود. افراد غریبه وارد حرم شده بودند و همه چیز مشکوک بود. امیرکوچولو تعجب کرده بود و میترسید. افراد غریبه لباسهای سربازها را به تن داشتند و تفنگ به دست گرفته بودند. آنها هیچکدام مشهدی نبودند چون داشتند با زبان دیگری با هم حرف میزدند. امیر کوچولو نمیدانست چه اتفاقی قرار است بیفتد. او در حال نمازخواندن بود که یک دفعه آن اتفاق عجیب افتاد. اتفاقی که هیچکس فکرش را نمیکرد...
سه دانه انگور سرخ: داستانهای آسمانی (روایتی از ولایت عهدی امامرضا(ع))
معرفی کتاب
«مجموعه نوجوان و داستانهای آسمانی» سعی دارد، داستانهایی واقعی از رویدادهای تاریخی- مذهبی خلق کند. شیوههای نگارشی نویسنده برای شکلگیری این داستان در کل به زبانی ساده و با قلم و نگاهی تازه و نو میباشد. کتاب «سه دانه انگور سرخ» از این مجموعه به داستان ولایت عهدی امام رضا علیهالسلام میپردازد. داستان از منظر یک پیرمرد نابینا و یک مرد جوان که از شیعیان امام رضا (ع) هستند بیان میشود. در کتاب میخوانیم: «از گفتوگوی مأمون با وزیران و دوستانش نگذشته بود که آنان مراسم دیگری را در قصر و تالار مخصوص مأمون بر پا کردند. مراسمی محرمانه که شرکتکنندگانش چهار وزیر و دو تن از دوستان صمیمی خلیفه بودند. آنان به محض وارد شدن مأمون از جا برخاستند و تعظیم کردند. مأمون همانطور که روی تخت مخصوص خود مینشست دستور داد تا ندیمانش برای آوردن پسر موسیالرضا به منزل او بروند. ندیمان رفتند و دعوت خلیفه را به اطلاع وی رساندند. فرزند موسیالرضا مانند همیشه تمایلی به حضور در قصر، نداشت اما وقتی با اصرار بیش از حد روبهرو شد، ناچار همراه آنها به طرف قصر حرکت کرد.»