Skip to main content

گُلک چه مهربان است

معرفی کتاب
در کتاب «گلک چه مهربان است» مادر گلک، برای او یک پیراهن قشنگ دوخته است. یک پیراهن سفید با خال‌های سرخ و سبز و سیاه. گلک پیراهن خال‌خالی‌اش را می‌پوشد و به حیاط می‌رود. گلک درحیاط خانه‌شان با قورباغه‌ها پروانه‌ها و کفشدوزک‌ها آشنا می‌شود. هر کدام از آنها مشکلی دارند. گلک به آنها کمک می‌کند و مشکل آنها را حل می‌کند. قصه‌‌ی کتاب مهربانی و دوستی است.

هیولاها در موزه

معرفی کتاب
اولین بار است که بیلی به اردوی مدرسه می‌رود و دلش شور می‌زند. برای همین هیولای فسقلی تصمیم می‌گیرند همراهش بروند. آن‌ها مثل همیشه می‌گویند: «قول می‌دهیم دردسر درست نکنیم...» پس به‌‌هم‌ریختن سالن جک‌وجانورهای موزه کار کیست؟ چرا اسکلت دایناسور غرش می‌کند؟ و بدتر از همه اینکه چرا بیلی نمی‌تواند فکر آن مومیایی‌های مصری را از سرش بیرون کند؟

هر کسی جای خودش!

معرفی کتاب
«در مجموعه «قصه، بازی، نمایش» تلاش می‌شود قصه‌های معروف ادبیات شفاهی ایران زمین با سه رویکرد روایت، بازی و نمایشنامه ارائه شود. در انتخاب قصه‌ها تلاش شده انواع افسانه‌ها اعم از حیوانات، در بخش تمثیلی و استعاری و نیز افسانه‌های واقع‌گرا وجود داشته باشد و با نثری روایی و مناسب برای قصه‌گویی ارائه شود تا مخاطبان بسته به گروه سنی مخاطب و صلاح‌دید آموزشی تربیتی خود، دست به انتخاب بزنند. در طراحی بازی‌ها تلاش شده بازی‌ها با یکی از شاکله‌های قصه مثل موضوع، شخصیت، درون مایه یا پیام برخاسته از آن‌ها ارتباط داشته باشد. این نمایش بچه‌ها را با این نکته آشنا می‌کند که هر کسی جا و حریم مشخصی دارد. هر کسی شیوه‌ای برای زندگی و مثلاً‌ خوابیدن دارد و همه مثل هم نیستند.

دستی که بوسه می‌زند

معرفی کتاب
کتاب «دستی که بوسه می‌زند»، داستانی است که به کودکان کمک می‌کند تا با ترس از جدایی و اضطراب ناشی از آن کنار بیایند. چستر راکون از رفتن به مدرسه می‌ترسد و دوست دارد در خانه بماند. مادرش برای آرام کردن او، رازی را با او در میان می‌گذارد که از نسل‌های قبل به او رسیده است. این راز، یک بوسه بر کف دست است که مادر به چستر می‌دهد و می‌گوید هر وقت دلش برای مادرش تنگ شد، آن را بر روی گونه‌اش بگذارد تا آرام شود. چستر با این کار حس می‌کند که عشق مادرش همیشه همراه اوست و این به او اعتمادبه‌نفس می‌دهد تا با ترسش روبرو شود و به مدرسه برود.

دایی سهراب

معرفی کتاب
کتاب «دایی سهراب» قصه‌ای جالب و هیجان‌انگیز از زندگی پسر کوچکی که با خانواده‌اش در یکی از محله‌های قدیمی تهران زندگی می‌کند. پدر خانواده از دایی سهراب کینه‌ای دیرینه به دل دارد، آن هم به خاطر مخالفتی که سال‌ها پیش برای ازدواج او و همسرش از خود نشان داده است. دری به تخته می‌خورد و پدر به سرمایه‌ای بزرگ دست پیدا می‌کند، این قضیه در کنار دشمنی دیرینه او با دایی سهراب و سادگی‌اش دست‌به‌دست هم می‌دهند و اتفاقاتی عجیب‌وغریب را رقم می‌زنند.

عمو رستم

معرفی کتاب
داستان کتاب «عمو رستم» حول محور زندگی ناصر، پسر نوجوانی است که در همسایگی یک خانوادهٔ ثروتمند زندگی می‌کند. ورود عمو رستم که به تازگی از روستا به شهر آمده است و به خانواده ناصر پیوسته آغازی برای ماجراهای جذاب و طنزآمیز است. عمو رستم با قلبی پاک و نیروی بدنی رستم‌گونه، به حل مشکلات خانواده ناصر و مقابله با زورگویی‌های خانوادهٔ ثروتمند می‌پردازد. این داستان‌ها ضمن طنزآلود بودن، با زبانی ساده مسائل اجتماعی و روابط انسانی و موضوعاتی مانند عدالت، مبارزه با ظلم و ارزش‌های اخلاقی می‌پردازند را به تصویر می‌کشد.

دعواهای تنوری؛ پنجشنبه: جنگ در سرسره‌های آبی

معرفی کتاب
کتاب «دعواهای تنوری؛ پنجشنبه، جنگ در سرسره‌های آبی» در قالب داستانی طنز و پرهیجان، ماجراهای گروهی از بچه‌ها را در مدرسه و پارک آبی دنبال می‌کند. فضای داستان با عناصر فانتزی، شوخی و اتفاقات غیرمنتظره همراه است و مخاطب را به دنیایی پر از اختراع، رقابت و دوستی می‌کشاند. دَش و دوستانش راب و گِرِتا، به اتفاق‌های غیرعادی در دبستان کوهان‌نشان عادت کرده‌اند، اما وقتی مدیر نامرئی‌شان، خانم رُزبانک، حضور یک مهمان ویژه را در مدرسه اعلام می‌کند شاخک‌هایشان حسابی تیز می‌شود. مهمان ویژه خانم آب‌پرور است؛ صاحب پارک آبی آب‌راه‌پروریان. با این‌که بیش‌تر دانش‌آموزها نمی‌توانند در ساعت‌های مدرسه به پارک بروند و سرسره‌بازی کنند، دَش، راب و گِرِتا توی یک ماجرای رازآلود سُر می‎‌خورند. این‌طور که پیداست در این پارک آبی غیر از سُر خوردن و آب پاشیدن اتفاق‌های دیگری هم می‌افتد. اتفاق‌ خیلی بدی در حال رخ دادن است و دَش و دوستانش به جای افتادن توی آب می‌خواهند سوار موج شوند تا در جنگ سرسره‌های آبی برنده شوند.

حلزون باران ندیده

معرفی کتاب
وزیدن باد، ریختن برگ درختان در پاییز، پرواز پروانه‌ها در فصل بهار و هر تغییر جزئی و ساده‌ای، کودکان را به شگفتی وامی‌دارد. کتاب «حلزون باران ندیده»، روحیه‌ی پرسشگری کودکان را هدف قرار داده است و نگاه کنجکاو آن‌ها به محیط اطراف را ستایش می‌کند. این کتاب داستانی بامزه و پندآموز از یک حلزون را تعریف می‌کند که نمی‌داند چرا باران می‌آید، رعد و برق چیست و اصلاً تمام این‌ها برای ما چه فایده‌ای دارد. در کتاب می‌خوانیم: «حلزون کوچولو تازه از خواب بیدار شده بود که نور شدیدی در آسمان دید. سرش را بلند کرد و ابرهای تیره و سیاه را در آسمان دید. بعد صدای بلند و ترسناکی شنید. حسابی ترسید و لابه‌لای گل‌ها و گیاهان پناه گرفت. یعنی چه اتفاقی قرار بود بیفتد؟ یک‌مرتبه دید که از آسمان، قطره‌های آب به زمین می‌ریزد. داشت با دقت و تعجب به قطره‌های آبی که از آسمان پایین می‌افتادند نگاه می‌کرد که... » در داستان کودکان را با اهمیت باران و چرخه‌ی آب در طبیعت آشنا می‌کند.

میز بابام

معرفی کتاب
کتاب «میز بابام» داستانی دلنشین درباره‌ٔ اهمیت خانواده، روابط میان اعضای خانواده و عشق میان والدین و فرزندان است. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «نیهان به اتاق کار بابایش می‌رفت و اشیای روی میزش را یکی‌یکی نگاه می‌کرد. مدادها، دفترها، عکس‌ها، کاغذهای یادداشت، چراغ مطالعه و کلی وسایل دیگر که روی میز او بودند. آن روز روی میز بابا چیزهای جدیدی دید. یکی از آنها نقاشی برادرش بود که در مدرسه کشیده بود و دیگری جایزه‌ موسیقی خواهرش بود. نیهان وقتی آن‌ها را دید، دلش می‌خواست که چیزی مربوط به او هم روی میز پدرش باشد. آن چیز باید به اندازه‌ یک جایزه باارزش و به اندازه‌ی یک نقاشی حاصل زحمت و تلاش خودش باشد، اما چه چیزی باید درست می‌کرد؟»

تمساح مهربان

معرفی کتاب
کتاب «تمساح مهربان» قصه‌ یک بچه تمساح را روایت می‌کند که بسیار مهربان بوده است و سعی می‌کند تا به دیگران کمک کند. تمساح مهربان برای دیدن دنیا از دریاچه بیرون آمده است. در خشکی دوستانش را می‌بیند که در خطر هستند و یکی‌یکی به او پناه می‌آورند. تمساح هم دشمنان آن‌ها را فراری می‌دهد. فکر می‌کنید تمساح بتواند به همه کمک کند؟ آخر هر کاری حدی دارد، حتی کمک کردن! داستانی برای اندیشیدن، گفت‌و‌گو کردن، آموختن، غافل‌گیر شدن و لذت بردن!