مردها گریه میکنند
معرفی کتاب
شاید شما هم شنیده باشید که افراد زیادی میگویند: مردها که گریه نمیکنند! پسرها که گریه نمیکنند! از نظر این افراد گریه کردن مردها و پسرها نشانه ضعف آنهاست. در صورتی که این تصور غلط است. امروزه مطالعات علمی نشان داده که گریه کردن مرد یا زن و بهطور کلی انسان رفتاری طبیعی و سالم است که زیربنای زیستی و اجتماعی دارد و سرکوب کردن آن بسیار مخرب و اشتباه است. آدمها وقتی پس از تجربه غم، ترس، نگرانی یا فشار روانی اشک احساسی میریزند، تخلیه میشوند و جسم و روحشان به تعادل میرسد. برای درک اهمیت این موضوع نویسنده این کتاب، داستان پدر و پسر نگرانی را روایت میکند که نمیدانند چطور میشود از دست این نگرانی خلاص شد. آنها فکر میکنند گریهکردن نمیتواند به کاهش نگرانشان کمکی کند و باور دارند که مردها گریه نمیکنند...
جارو
معرفی کتاب
همه ما باید یاد بگیریم که چطور با احساساتمان روبهرو شویم و آنها را کنترل کنیم. به هر حال اگر احساساتمان را درست نشناسیم و روی آنها کنترل نداشته باشیم ممکن است که به خودمان و دیگران آسیب بزنیم. مثلاً در این داستان اوقات تلخی اِد اولش خیلی کوچک است اما طولی نمیکشد که بزرگ و بزرگتر میشود و یک شهر با تمام زیباییهایش خراب میکند. شاید اگر اِد میتوانست به موقع دلیل اوقات تلخیش را بفهمد و کنترلش را به دست بگیرد این اتفاقات نمیافتاد...
ابرک دوست نداشت ببارد
معرفی کتاب
کتاب ابرک دوست نداشت ببارد از مجموعه کتابهای کودک و صفاتخدا است که بر موضوع بخشندگی، سخاوتمندی و شاد کردن دیگران تأکید دارد. این کتاب در قالب داستانی شیرین و ملموس به کودکان برای درک بهتر بخشندگی کمک میکند. کودکان با خواندن این کتاب میآموزند، بخشندگی یکی از صفات الهی است که موجب شادی دیگران و البته افزایش رضایت خود از زندگی و حفظ دوستیها و گسترش آن میشود. ابرک شخصیت بازیگوش این کتاب، همه بارانش را پیش خود نگه داشته است، چون میترسد تمام شود. تا اینکه اتفاق عجیبی رخ میدهد و همه چیز را عوض میکند...
کرم پیله چه آرزویی دارد؟
معرفی کتاب
کتاب پیله چه آرزویی دارد؟ از مجموعه کتابهای کودک و صفاتخدا است که بر موضوع بخشندگی، سخاوتمندی و شادکردن دیگران تأکید دارد. این کتاب در قالب داستانی شیرین و ملموس به کودکان نکات مهمی را درباره امید و آرزو و برآورنده آرزوها(خدا) منتقل میکند. کودک با خواندن این داستان زیبا، یاد میگیرد که هر آرزو مانند پیلهای در دلش ایجاد میشود و برای پروانه شدن به سوی خدا اوج میگیرد. او به روش غیر مستقیم اما خلاقانه صبر و انتظار را تمرین میکند و میفهمد برای رسیدن به آرزوهایش باید صبور باشد تا زمان مناسبش فرا برسد.
کرم پیله از گیرافتادن در پیله خسته شده است و آرزو دارد زودتر بیرون بیاید. توکا به کمکش میآید و با نوکش به پیله میزند تا او را به آرزویش برساند. اما کرم به شدت میترسد و ماجراهایی اتفاق میافتد...
کرم پیله از گیرافتادن در پیله خسته شده است و آرزو دارد زودتر بیرون بیاید. توکا به کمکش میآید و با نوکش به پیله میزند تا او را به آرزویش برساند. اما کرم به شدت میترسد و ماجراهایی اتفاق میافتد...
7 پری ایرانی و 29 قصهی دیگر
معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل 29 داستان آموزنده است. روایت یکی از داستانها: در روزگار قدیم وزیر مهربانی بود که از داراییها فقط یک گله بزرگ گوسفند داشت. چوپان گله، آدم درستکاری بود. روزی چوپان گوسفندها را به چرا برد، او خیلی خسته شده بود، زیر سایه چنار دراز کشید و به خواب رفت. هنگامی که بیدار شد، پری زیبایی را دید. پری زیبا فکر کرد، او پسر وزیر است؛ به همین دلیل سوار اسبش کرد. ولی وقتی متوجه شد، او چوپان است، با خودش گفت تقدیرم این است. آنها در جنگل کلبهای ساختند و زندگی خود را آغاز کردند. روزی حاکم شهر، گلنازپری را دید و برای تصاحب او نقشهای کشید و به شوهر گلنازپری گفت، باید به آن دنیا بروی و از پدر و مادرم خبر بیاوری. گلنازپری به شوهرش گفت: به سمت مغرب برو. در آن جنگل شش پری هست که هنگامی که آنها میخندند، شکوفههای بهشتی از دهانشان بیرون میآید. باید آنها را جمع کنیم و به حاکم بدهیم. حاکم هنگامی که شکوفهها را دید، باور کرد، چوپان به بهشت رفته است و از او خواست تا او را نیز ببرد. چوپان مقداری چوب جمعآوری کرد و او را به قله کوهی برد و چوبها را آتش زد و حاکم بدجنس در آتش سوخت.
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: کوچ استاد
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. ابوالفضل بیهقی در این داستان درباره غم از دست دادن استادش بونصر مشکان صحبت کرده است. او اشاره کرده است که بونصر مردی با فراست و امین بود. به خاطر اینکه بونصر درباره ابوالفضل بیهقی به امیر و وزیر مطالب خوبی گفته بود، او را به سمت معاونت بوسهل زوزنی، رئیس دیوان رسالت، منصوب کردند. کار برای بیهقی دشوار بود...
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: اشتباه کوچک
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. درا ین جلد میخوانیم «امیرمسعود برای نبرد با فردی به نام طغرل با لشکری عزیم راهی نیشابور شد. امیر تصمیم گرفته بود که طوری طغرل و سپاهش را محاصره کند که راه فراری برای او باقی نماند. طغرل سوارانی داشت که چابک بودند و به او خبردادند که امیر برای سرنگونیاش لشکر کشیده است. همه مطمئن بودند که طغرل گرفتار میشود اما یک اشتباه کوچک باعث شد سختیهای زیادی پیش بیاید...»
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: فرجام بکتوزون
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد میخوانیم: «بکتوزون سپاهسالار نیشابور بود و امیرمحمود که در بلخ بود از اینکه نیشابور را به بکتوزون سپرده بودند ناراحت بود. ابوحارث امیرخراسان هوای هر دوی اینها را داشت. امیرمحمود اما روزی تصمیم گرفت بکتوزون را از سر راه بردارد. ابوحارث سعی کرد میان این دو صلح برقرار کند اما خودش گرفتار توطئه بکتوزون شد و ...»
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: طاووسهای سرزمین غور
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد میخوانیم «عبدالغفار تعریف میکند که روزگاری سلطان محمود فرزندانش مسعود، محمد و یوسف را به سرزمین داور میآورد و در آنجا مستقر میکرد تا از جنگ بازگردد. این بچهها در سرزمین داور در خانهی بایتگین ساکن میشدند. بسالمی معلم این امیرزادگان بود و به آنها درس میداد. بایتگین والی این سرزمین از سیستان با خودش صدوسی طاووس نروماده آورده بود که به زودی کلی تخم گذاشتند و تعدادشان زیاد شد...»
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: روز هشتم
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد میخوانیم: «عمرولیث پسری جوان و دلاور به نام محمد داشت. از قضا در پنج منزلی سیستان محمد سخت مریض شد و نمیشد او را تکان بدهند. به همین دلیل در آنجا ماند. طبیبان بسیاری بر بالین او میرفتند اما از کاری از پیش نمیبردند. عمرولیث برای رسیدگی به امور سیستان راهی شد و پسرش را با ندیمان و نوکران تنها گذاشت اما مدام از احوال پسرش خبر میگرفت تا روز هشتم....»