داریوش مهرجویی
معرفی کتاب
مجموعه «کی؟ چی؟ کجا؟ » رازهای تازهای دربارهی شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز ایران عزیز بازگو میکند. این کتاب به مخاطب میگوید، وقتی از «داریوش مهرجویی» حرف میزنیم از «کی» حرف میزنیم؟ از یک فیلسوف فیلمساز یا فیلمساز فیلسوف؟ از کارگردانی با دهها جایزه از جشنوارههای ملی و بینالمللی؟ از خالق شاهکارهای سینمایی گاو و هامون و اجارهنشینها؟ یا کسی دیگر؟ این کتاب را بخوانید تا با این شخصیت ملی بیشتر آشنا شوید.
جبار باغچهبان
معرفی کتاب
مجموعه «کی؟ چی؟ کجا؟ » رازهای تازهای دربارهی شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز ایران عزیز و جهان را بازگو میکند. این جلد از مجموعه مذکور داستان زندگی جبار باغچهبان را روایت کرده است. این کتاب به مخاطب میگوید وقتی از «جبار باغچهبان» حرف میزنیم از چه کسی حرف میزنیم؟ از باغبان دلسوز باغ کودکان؛ از معلم مهربان بچههای ناشنوا؛ از مردی که دلش برای ایران میتپید؛
نام اصلی جبار باغچهبان، میرزا جبار عسگرزاده بود و ایشان بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در شهر تبریز بود. او همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران است. این کتاب را بخوانید تا این شخصیت بزرگ را بیشتر بشناسیم.
نام اصلی جبار باغچهبان، میرزا جبار عسگرزاده بود و ایشان بنیانگذار نخستین کودکستان و نخستین مدرسه ناشنوایان ایران در شهر تبریز بود. او همچنین اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران است. این کتاب را بخوانید تا این شخصیت بزرگ را بیشتر بشناسیم.
غلامرضا تختی
معرفی کتاب
مجموعه «کی؟ چی؟ کجا؟ » رازهای تازهای دربارهی شخصیتهای بزرگ، رویدادهای مهم و مکانهای شگفتانگیز ایران عزیز و جهان را بازگو میکند. این جلد از مجموعه مذکور داستان زندگی جهان پهلوان تختی را روایت کرده است. غلامرضا تختی مشهور به جهانپهلوان، در پنجم شهریور 1309 در تهران به دنیا آمد. پدربزرگش، حاجقلی تختی، همیشه در دکانش روی تخت بلندی مینشست و به همین خاطر این نام خانوادگی را برای خودشان انتخاب کرده بود. غلامرضا کودکی بود که وقتی بزرگ شد، به پهلوان ملی و قهرمان خیلی از کودکان و بزرگسالان ایران تبدیل شد....
این کتاب به مخاطب میگوید، وقتی از «غلامرضا» تختی حرف میزنیم از «چه کسی» حرف میزنیم. از پهلوان افسانههای باستان؟ از یک قهرمان ملی؟ از کشتیگیر دوستدار مردم؟ از محبوبترین قهرمان ورزشی ایران؟ این کتاب را بخوانید تا این شخصیت بزرگ را بیشتر بشناسیم.
این کتاب به مخاطب میگوید، وقتی از «غلامرضا» تختی حرف میزنیم از «چه کسی» حرف میزنیم. از پهلوان افسانههای باستان؟ از یک قهرمان ملی؟ از کشتیگیر دوستدار مردم؟ از محبوبترین قهرمان ورزشی ایران؟ این کتاب را بخوانید تا این شخصیت بزرگ را بیشتر بشناسیم.
عملیات نجات مادربزرگ
معرفی کتاب
داستان از زبان «مهرسا» دختر 10 سالهای روایت میشود که با پدر، مادر، خواهر و برادران دوقلویش و مادربزرگش در یک خانهی کوچک زندگی میکنند. مادربزرگ که برخلاف سنش پرانرژی و مهربان است برای تعطیلات تابستان نوهها برنامهریزی کرده است و به آنها هنرهای مختلفی آموزش میدهد. ولی برنامه خوب پیش نمیرود و به خاطر مشکلاتی که در خانه پیش میآید مادربزرگ بدون اطلاع بچهها به خانهی سالمندان میرود. بچهها با کمک دخترعموی مادربزرگ برای نجات او از خانهی سالمندان نقشه میکشند و این عملیات با ماجراهای مختلفی داستان را به پیش میبرد.
دختری به کره پسری به جهنم
معرفی کتاب
«رافا» دختری کلاس هفتمی که به خاطر شغل پدرش به شهر و مدرسهای جدید نقل مکان کرده است. او که تجربهی خوبی از دوست صمیمیاش در مدرسهی قبلی نداشته است، فکر میکند نمیتواند در مدرسهی جدید دوست صمیمی پیدا کند. ولی با «ترانه» به راحتی دوست میشود و البته این دوستی با ماجراهای تلخ و شیرین همراه است. رافا فیلمساز است و در جشنوارههای مختلفی جایزه برنده شده است و همین موضوع کمک میکند تا در مدرسهی جدید به راحتی محبوب شود. ولی این محبوبیت باعث برانگیخته شدن حسادت یکی از دوستان ترانه میشود. عشق بیش از حد ترانه به یک گروه موسیقی کرهای هم دردسرهایی برای آنها ایجاد میکند.
تختهگاز تا جایزه
معرفی کتاب
این اثر، داستانی جذاب از برگزاری مسابقات استانی ماشینهای کنترلی بین مدارس است. از هر مدرسه نفراتی انتخاب شده است و برای بهدست آوردن جایزه با هم مسابقه میدهند. از مدرسه جلال آل احمد دو گروه به نامهای: تختهگاز (سینا و محسن) و بیترمز (حسام و کامران) در مسابقات استانی ماشین آرسی استانی شرکت میکنند. آنها باید یک کیت ماشین کنترلی را خودشان سرهم کنند. حسام و کامران با سنگاندازی و دوز و کلک نمیخواهند تیم تختهگاز به جایزه برسد. اما سینا و محسن برای بهدست آوردن جایزه که یک دوره رایگان آموزش ساخت ماشین کنترلی است عزمشان را جزم میکنند تا با موانع بجنگند و به مرحله کشوری راه یابند. در برشی از کتاب آمده است: «ساعت پنج ونیم عصر بود. محسن سر کوچه، زیر تابلوی فرعی هشتم، منتظر سینا بود. سینا که رسید سر کوچه، به سرعت راه افتادند سمت ایستگاه اتوبوس خیابان آزادی، که درست کنار نمایشگاه خودروی مدرن بود. بعد از چند دقیقه نگاه کردن به ماشینهای داخل نمایشگاه، اتوبوس رسید. سوار اتوبوس شدند و هفت ایستگاه بعد از خیابان معلم، نرسیده به فروشگاه مرکزی... .»
زندهباد پرسپولیس
معرفی کتاب
کتاب «زندهباد پرسپولیس» درباره زندگی پسری دوازده ساله است که پدرش را از دست داده است و با مادرش زندگی میکند. آنها وضع مالی خوبی ندارند ولی او به شدت طرفدار تیم پرسپولیس است و به محض دیدن فراخوان کارت هواداری تیم محبوبش، تصمیم میگیرد این کارت را بهدست آورد. اما بهدست آوردن این کارت به این سادگی هم نیست و او ماجراهای مختلفی را پشتسر میگذارد. داستان در محیط مدرسه و خانه جریان دارد و وقایع مختلفی را حول محور تلاش پسر برای دریافت کارت هواداری پرسپولیس روایت میکند. با وجود موانع و سختیها، پسر با پشتکار و امید، به تلاش خود ادامه میدهد. در برشی از کتاب آمده است: «هر سه با هم و همزمان، جوری که انگار روی این هماهنگی کار کرده بودند، با صدای بلند گفتند: میخوای چی بگیری؟ کارت هواداری پرسپولیس؟ ! سینا هم که هوادار پرسپولیس بود، ابروهای پرپشتش را گره کرده و با چشمانی که برق میزدند پرسید: کارت هواداری پرسپولیس دیگه چیه؟ یقهام را صاف کردم. از جایم بلند شدم و روی میز نیمکت پشت سری نشستم. جوری که انگار میخواهم در تلویزیون اخبار بگویم، سرم را بالا گرفتم و...»
شاندیلایو
معرفی کتاب
داستان «شاندیلایو» در مورد دختری به نام لنا است که آرزو دارد رباتی طراحی کند تا به مادرش که بیمار است، در کارهای خانه کمک کند. او برای تحقق این آرزو تلاش میکند، اما در این مسیر دچار خرابکاریهایی میشود. همچنین، رابطه او با برادرش چندان خوب نیست. در نهایت، با وساطت داییاش، والدین لنا موافقت میکنند که او به شهری دیگر سفر کند و در کلاسهای رباتیک شرکت کند. لنا فکر میکند که با رفتن به این کلاسها، مشکلاتش حل خواهد شد، اما به زودی متوجه میشود که کار به این سادگیها نیست. او در خانه داییاش و با وجود حسادت بچههای دایی، با موانع زیادی روبرو میشود و حضور برادرش میتواند در مواجهه با این چالشها بسیار مؤثر باشد و برادر لنا مشکلات را حل کند...
فوتوالیبال
معرفی کتاب
در داستان «فوتوالیبال» خانواده آسوده بعد از ازدواج دختر بزرگتر، تصمیم به تغییر محل زندگی خود میگیرند. مریم که دانشآموز کلاس هشتم است، در محله و مدرسه جدید دچار مشکلاتی میشود و تصمیم میگیرد شرایط را به نفع خود تغییر دهد. او با ایجاد یک تیم والیبال وارد رقابت با معلم ورزش و تیم فوتبال مدرسه میشود. این رقابت پر از چالشهای شیرینی است که مریم و دوستانش با کمک هم آنها را حل میکنند. در بخشی از کتاب میخوانیم: «روز سوم بازارچه بود و من از دیروز یخم باز شده بود و از دمدمای ظهر، خجالت را کنار گذاشته بودم و عین شاگرد میوهفروشهای یکشنبه بازار، هر چند دقیقه یک بار دستم را محکم به هم میکوبیدم و ...»
دختر آب
معرفی کتاب
کتاب «دختر آب» در 8 بخش و چندین فصل نوشته شده است و با توضیحی در مورد ویروس «کووید - 19» از منظر راوی آغاز شده است. راوی آناهید است که پدر و مادری پزشک دارد. برای آنکه کودک مانع فعالیتهای درمانی مادر و پدر نشود، مدتی را باید پیش مادربزرگ و دایی خود بگذراند. اما او از این سفر ناراضی است. او که بهخاطر صورت کک و مکی و موهای زرد خودش را زشت میداند از دایی میشنود در گذشته چشمهای بوده است که دخترها وقتی از آب آن میآشامیدند زیبا میشدند و تا چهل روز هر دعایی می کردند بر آورده میشده است.