توپ فوتبال
معرفی کتاب
اصل و اساس شخصیت و اخلاق انسان از کودکی شکل میگیرد. در همین دوران است که انسان کنجکاو است و به یادگیری و کشف محیط علاقه دارد و عادتها، خلق و خوها و ویژگیهای اخلاقی در او نهادینه میشود. به همین دلیل مهم است که با استفاده از منابع غنی فرهنگ اسلامی و با تکنیک داستانگویی در راستای تکوین شخصیت کودک قدم برداشت. مجموعه حاضر نیز با عنایت به همین موضوع و در قالب قصههایی ساده، با کمک آیات قرآن کریم و احادیث نکات ارزشمند اخلاقی را به کودکان میآموزد. قصه حاضر درباره نظم و انضباط در کارهاست و با توجه به آیه قرآن که میفرماید: (شما را به پرهیزگاری، نظم و انضباط در کارهایتان سفارش میکنم) نوشته شده است.
کتاب هدهد سفید برای نوجوانان جلد هجدهم
معرفی کتاب
هجدهمین جلد از مجموعه کتاب هدهد سفید پس از تحمیدیه شامل شعری از حکیم نظامی گنجوی و مقدمه سیدباقر میرعبداللهی، با محوریت جایگاه تکنولوژی در زندگی روزمره، داستانی با عنوان «رَمادی» اثر مریم مَقانی (نویسنده کودک و نوجوان) با موضوع ایستادگی مردم غزه در برابر رژیم غاصب صهیونیستی و در ادامه داستانهای «تسبیح تبرکی» با موضوع شهیدِ خدمت اثر مونا اسکندری، «پسر شاخ مدرسه» اثر مهری سادات علاقهبندها، «مطالعهی حلال» اثر محسن باقرآبادی، کتابدار کتابخانهی حجر بن عدی کرمانشاه و داستان «قابِ عکس» اثر محمد جعفربگلو، سرپرست نویسندگان کتاب هدهد سفید آمده است.در بخش سرودهها حاوی اشعاری با عناوین «ما بهاریم»، «معلم خوب من»، «راز جاودانگی»، «کوچههای نوحهخوان» اثر دبیر و اعضای محفل ادبی جوانهها و در بخش گفتوگو نیز مطالبی از شهرام شفیعی درج شده است. این کتاب در 144 صفحه، با هدف آشنایی بیشتر نوجوانان با کتاب و کتابخانه، از سوی نهاد کتابخانههای عمومی کشور منتشر شده است.
این جوریه، این جوری!
معرفی کتاب
«ابرهای قصهگو» مجموعهای از قصهگوییهای ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضربالمثلهاست. علی باز هم کنار پنجره میآید و به تماشای ابرها مینشیند. آنها هیچ وقت برای علی تکراری نمیشوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان میدهند. تازه هر بار هم که میآیند یک قصه برای علی تعریف میکنند. این داستان درباره زندگی است که در روز و شب آن اتفاقهای جورواجور رقم میخورد.
آشپزهای بینمک
معرفی کتاب
«ابرهای قصهگو» مجموعهای از قصهگوییهای ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضربالمثلهاست. علی باز هم کنار پنجره میآید و به تماشای ابرها مینشیند. آنها هیچ وقت برای علی تکراری نمیشوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان میدهند. تازه هر بار هم که میآیند یک قصه برای علی تعریف میکنند. مثلاً این بار علی با پسر خالهاش ایلیا پای قصهی ابرها مینشینند و ماجرای «آشپز که دو تا شد آش یا شور میشود یا بینمک» را میشنوند.
لیلی لیلی عروسی
معرفی کتاب
«ابرهای قصهگو» مجموعهای از قصهگوییهای ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضربالمثلهاست. علی باز هم کنار پنجره میآید و به تماشای ابرها مینشیند. آنها هیچ وقت برای علی تکراری نمیشوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان میدهند. تازه هر بار هم که میآیند یک قصه برای علی تعریف میکنند. مثلاً این بار قصه قصهی عروسی است. عروسی که بلد نیست برقصد اما میگوید چون زمین کج است نمیتوانم برقصم!
یکی، یک تار مو
معرفی کتاب
«ابرهای قصهگو» مجموعهای از قصهگوییهای ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضربالمثلهاست. علی باز هم کنار پنجره میآید و به تماشای ابرها مینشیند. آنها هیچ وقت برای علی تکراری نمیشوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان میدهند. تازه هر بار هم که میآیند یک قصه برای علی تعریف میکنند. این داستان دربارهی یک پسر کچل است که با گرفتن چندین تار مو از دوستانش کمی مو دار میشود!
من شترم، من مرغم!
معرفی کتاب
«ابرهای قصهگو» مجموعهای از قصهگوییهای ابرها برای کودکی به نام علی است. این اثر جالب و خواندنی با موضوع ضربالمثلهاست. علی باز هم کنار پنجره میآید و به تماشای ابرها مینشیند. آنها هیچ وقت برای علی تکراری نمیشوند و هر روز با یک شکل جدید خودشان را به علی نشان میدهند. تازه هر بار هم که میآیند یک قصه برای علی تعریف میکنند. ضربالمثل این داستان: به شتر گفتند: تخم بگذار. گفت: من شترم. گفتند: بار ببر. گفت: من مرغم.
برگههای سفید، دیوهای سیاه
معرفی کتاب
دختری به نام محیا اهل شهر حماسهساز غزه، مجروح و در بیمارستان شفا بستری است. بیمارستان محاصره میشود و او با رنگها و نقاشیهایش به جنگ دشمن میرود. او به جای یادداشت روزانه هرروز چند نقاشی میکشد. نقاشیهایی از حال و هوای شهر غزه، شهر جهاد و پایداری. او آنقدر نقاشی میکشد که عدد نقاشیهایش به هزار میرسد...
خواب دانهها
معرفی کتاب
ریحانه سلطانینژاد دختر کوچولوی یک سال و نیمهای بود که در شهر کرمان زندگی میکرد. او به همراه خانوادهاش در مراسم سالگرد شهید سردار سلیمانی شرکت کرده بود. در آن مراسم دشمنان ایران و اسلام چند بمب منفجر کردند و تعداد زیادی انسان بیگناه را به شهادت رساندند. ریحانه هم یکی از آن شهدا بود. دختر کوچولوی کاپشن صورتی و گوشواره قلبی. این کتاب داستان زندگی ریحانه را با زبانی ساده و صمیمی تعریف میکند.
بابای قهرمان من
معرفی کتاب
داستان این کتاب دربارهی دختر کوچولویی به نام ریحانه است که پدرش برای جنگ و مبارزه با دشمنان به سوریه رفته و حالا ریحانه خیلی دلش برای بابای قهرمانش تنگ شده است. مامان ریحانه برای اینکه ریحانه را از دلتنگی دربیارود نامههایی را که بابا برای او نوشته است را به ریحانه میدهد. ریحانه نامهها را میخواند و برای آنها جواب مینویسد. بخش زیادی از این کتاب مجموعه نامههای احساسی و زیبای ریحانه و پدرش را دربرمیگیرد...