Skip to main content

کلنا قاسم

معرفی کتاب
کتاب «کلنا قاسم» مستند داستانی تلفیقی از واقعیت و داستان است که هم وقایع شهادت سرهنگ حسن صیادخدایی را باز می‌گوید که از مدافعان حرم و سربازان حاج قاسم در عرصه نبرد با داعش بود و هم وقایع انتقام از عوامل ترور ناجوانمردانه آن شهید بزرگوار و دو نفر از نیروهای اتاق فکر ترور شهید سلیمانی عزیز را بیان می‌کند که بر اساس دیدگاه‌های گوناگون شخصیت‌های رمان نوشته شده است.

موج بلند: روایتی از سفر ناوگروه 86 به دور دنیا

معرفی کتاب
کتاب «موج بلند»، روایتی مستند از سفر تاریخی ناوگروه 86 نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به دور دنیا است. این سفر که در شهریور 1401 آغاز شد و هشت ماه به طول انجامید، با هدف حضور در آب‌های بین‌المللی و نمایش توانمندی‌های دریایی ایران انجام شد. کتاب به قلمی روان، ماجراها و چالش‌های این سفر تاریخی را از زبان اعضای ناوگروه روایت می‌کند. این یک سفر تاریخی است که تاکنون حتی ابرقدرت‌های دنیا نیز از انجام آن عاجز بوده‌اند. دو ناو مکران و دنا با حدود 360 نیروی غیور ارتش این مأموریت تاریخی را رقم زدند. عبور از مهلک‌ترین اقیانوس‌ها با ناوشکن دنا که تماماً ایرانی است و محصولی ملی، یک افتخار ابدی است.

کولاک شیشه: انفجار هلیفکس در 1917

معرفی کتاب
کتاب «کولاک شیشه: انفجار هالیفاکس در 1917»، به بررسی فاجعه انفجار کشتی حامل مواد منفجره در بندر هالیفاکس، کانادا در سال 1917 می‌پردازد. این کتاب به شرح دقیق حادثه انفجار کشتی «مون بلان» که مملو از مواد منفجره بود، می‌پردازد و تأثیرات مخرب آن بر شهر هالیفاکس و ساکنانش را به تصویر می‌کشد. انفجار هالیفاکس یکی از بزرگترین انفجارهای غیرهسته‌ای تاریخ بشر است که خسارات جانی و مالی فراوانی به بار آورد.

جهاد دیروز، مقاومت امروز

معرفی کتاب
کتاب «جهاد دیروز، مقاومت امروز» شامل خاطرات ایثارگران مسجد است که حاوی 16 خاطره بوده و به زبانی ساده و روان به نگارش درآمده است. «به همین سادگی و قشنگی»، «از اینکه شهید نشدم، خوشحال بودم»، «وقتی قطعنامه 598 قبول شد»، «از روستا تا مدرسه عشق»، «پدرم از مبارزین بود» و «چند روایت از شهادت 5 فرمانده ارشد» عناوین برخی از این خاطرات است که در فهرست کتاب جای گرفته است. کتاب به نوعی تطبیقی بین جهاد در گذشته و مقاومت در حال حاضر ارائه می‌دهد. در یکی از این خاطرات آمده است: «وقتی انقلاب پیروز شد مردم در یک انتخابات آزاد، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند، چون همه مردم پاک و بی‌تزویر، فداکار و عاشق اسلام بودند چندی نگذشت که جنگ داخلی شروع شد، جنگ بر سـر قدرت گروه‌های منافقین و سلطنت‌طلب‌ها که مدعی حکومت بودند. تازه کار ما شروع شد. منافقین از دو زاویه حمله می‌کردند، نظامی و عقیدتی، درواقع جوانان را با نظرات گمراه‌کننده فریب می‌دادند. ما هم باید در این دو شاخه قوی می‌شدیم تا مدافع خون شهدا باشیم.»

پوشش آرامش

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات مستند و واقع‌گرایانه از مبلغانی است که در محیط‌های گوناگون با موضوع عفاف و حجاب مواجه بوده‌اند. روایت‌ها تلاش دارند بازتابی از چالش‌ها، موفقیت‌ها و واکنش‌های جامعه نسبت به موضوع پوشش اسلامی باشند. کتاب رویکردی گفت‌وگومحور دارد؛ به نحوی که از خلال خاطرات، موقعیت‌های گوناگون در مواجهه با نسل جوان، خانواده‌ها، و محیط‌های عمومی به تصویر کشیده شده. اثر، بیان کننده نگاه تربیتی به مقوله‌ی پوشش است.

الی بیت‌المقدس: خاطرات شفاهی سیدمحمدمهدی پوریزدان‌پرست از کاروان جهانی الی بیت‌المقدس

معرفی کتاب
آزادی قدس شریف و کمک به مردم مظلوم و بی‌گناه غزه، همواره دغدغه انسان‌های آزاده در جهان بوده است. کتاب «الی بیت‌المقدس» روایتی است در کاروان جهانی به سمت غزه که با موج جهانی ایجاد شده بعد از جنگ 22 روزه اسرائیل و غزه شکل گرفته و تعدادی انسان آزاده جریان حمایت و امدادرسانی به مردم غزه را علیرغم فشارهای سیاسی و اجتماعی در سطح بین‌الملل رقم زده‌اند. این کتاب به‌طور ویژه به موضوع حمایت جهانی از مردم فلسطین و تلاش برای شکستن محاصره غزه می‌پردازد.

پلاک پ: ستاد پشتیبانی جنگ به روایت بانوان

معرفی کتاب
یکی از شیوه‌های روایتگری، خاطره‌نویسی به شیوه جمع‌نگارانه می‌باشد. «پلاک پ» حقایق زنان حماسه‌ساز دفاع‌مقدس در شهر شیراز را از پاییز 1359 لحظه شروع جنگ تا پایان امضای قرارداد 598 به‌صورت دنباله‌دار روایت می‌کند. این شیوه نگارش از آنجا که دفاع مقدس را از زاویه نگاه زنانه روایت کرده، مغتنم و قابل بهره‌برداری است. نقطه عطف کتاب ساختمانی نیمه‌کاره است که در آن خانم‌های خیاط‌، نان‌پز، و ... کنار هم قرار می‌گیرند و با خاطره‌های تلخ و شیرین خود، اعم از مادرشدن حین کار پشتیبانی تا نائل‌شدن به مقام پرافتخار مادری شهدا، خواننده را همراه روزهای خود می‌کنند و نام‌شان به عنوان زنان پشتیبان دفاع‌مقدس در تاریخ ثبت شده است.

روزهای نزدیک: خاطرات یاسمین حسنات، بانویی از قندهار

معرفی کتاب
در تاریخ نقش زنان همواره پررنگ بوده است. چه در زمانی که از مردان خود حمایت کرده و قوت‌قلب‌شان برای تاریخ‌سازی بوده‌اند و چه زمان‌هایی که خود پرچم‌دار حرکت‌های ضدطاغوتی بوده و در جهت مبارزه با ظلم و استبداد شجاعانه ایستاده و جریان‌سازی کرده‌اند. کتاب «روزهای نزدیک» روایت زنی مسلمان از تبعه افغانستان است که با ایستادگی در برابر ظلم و تلاش برای روشنگری در جهت شناخت ظالم و طاغوت زمان به جهانیان قدم برداشته و جسورانه آماده هزینه‌دادن برای گرانسنگ‌ترین ارزش‌های خود کرده است.

خیابان تا صبح بیدار بود: تاریخ شفاهی دختران دانشجوی پیرو خط امام

معرفی کتاب
این اثر با روایت‌هایی از زنان حاضر در تسخیر سفارت آمریکا، نگاهی تازه به این واقعه تاریخی برای علاقه‌مندان به تاریخ انقلاب اسلامی، مطالعات مربوط به نقش زنان در تحولات سیاسی و بررسی ابعاد مختلف واقعه‌ی تسخیر سفارت آمریکا ارائه می‌دهد. این روایات بیانگر آن است که زنان، برخلاف تصویری که رسانه‌های غربی ارائه می‌دهند، در مسیر مبارزه و تصمیم‌گیری‌های انقلابی نقش مهمی ایفا کرده‌اند و تنها ناظری منفعل در تحولات اجتماعی نبوده‌اند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: در آذر یا دی ماه 1358 بود که دور محوطه را مین‌گذاری کردند که مردم وارد لانه نشوند ... اصلاً کسی از این نمی‌ترسید که آمریکا می‌خواهد چه کند...

جهادی بدون مرز: خاطرات شفاهی مهدی عطایی از پشتیبانی محور مقاومت سوریه

معرفی کتاب
کتاب «جهادی بدون مرز» خاطرات شفاهی مهدی عطایی از پشتیبانی محور مقاومت در سوریه نگارش شده است. راوی کتاب برای رسیدن به اهداف مدنظرش مسیر ناهمواری را طی کرده است. او برای رسیدن به سوریه و مبارزه با داعش چندین بار به در بسته می‌خورد و به طور ناخواسته در مسیری قرار می‌گیرد که خودش پیش‌بینی نمی‌کند: «حضور دو ساله در پشت جبهه و ستاد پشتیبانی مقاومت در سوریه.» این قصه فراز و فرودهای بسیاری دارد. در کتاب می‌خوانیم: «صبح زود کوله‌ام را برداشتم و راهی دمشق شدم. یک راست رفتم قصر الضیافه. خودم را معرفی کردم. اتاقی بهم دادند. کوله‌ام را گذاشتم توی اتاق و راهی حرم شدم. نماز را خواندم و برگشتم هتل. موقع ناهار ابوساجد را دیدم. حاجی انگار سفارشم را کرده بود. خودش را معرفی کرد. کمی حرف زدیم. آدم خون گرمی به نظر می‌رسید. کمی از کارهایشان گفت. مسئول «جهاد البناء» بود...»