تابع بینهایت و چند داستان دیگر
معرفی کتاب
کتاب حاضر دربردارنده ده داستان کوتاه است. هفت داستان نوشته نویسندگان ایرانی و سه داستان آخر از نویسندگان خارجی است. «دوم خواستگاری»، «سرزمین بوق»، «تالار سایه»، «تو میتوانی» و «تابع بینهایت» نام برخی از این داستانهاست. «تالار سایه» و «تو میتوانی» از نویسندگان خارجی هستند که اولی داستان دختری است که برای مراقبت از کودکان و کار در منزل، به خانهای میرود و... . داستان دوم درباره دختری است که خاطرات زیادی با پدربزرگش دارد؛ اما حالا پدربزرگ بیمار و خسته است و دختر سعی میکند به او کمک کند. داستان «تابع بینهایت» حکایت روزهای مدرسه و معلم و درس و... است.
گلهای بومادران
معرفی کتاب
این داستان درباره اختلاف خانهای روستایی در آذربایجان است. جوانی به نام «اشکبوس» که پدرش برای «صحبتالله خان» کار میکرده، به تازگی از دنیا رفته است و جایش را اشکبوس گرفته است و اوست که داستان را روایت میکند. برادر ناتنی ارباب، «امیدعلی»، هم برای خان کار میکند هم برای برادرش، «ارباب»، تا اینکه خان از موضوع باخبر میشود و... . امیدعلی از ترس خان در سرداب پنهان میشود و همانجا از دود زغال میمیرد و... .
روز بازی
معرفی کتاب
کتاب حاضر پنج داستان کوتاه دارد که به بچههای کارگر تقدیم شده است. این داستانها به صورت خاطره نوشته شدهاند و هر کدام درباره پسربچههایی است که در کارگاه یا کارخانهای کار میکنند. «روز بازی» درباره پسری به نام «داوود» است که برای کار به کارگاه چراغخوابسازی میرود. او خوب کار میکند و رئیس کارگاه از او راضی است؛ اما یکی از بچهها که قبل از داوود آنجا بوده است، درباره رئیس حرفهایی میزند و داوود نمیداند که باید این حرفها را باور کند یا او دروغ میگوید تا اینکه... .
پلنگ صورتی بالدار
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از یازده داستان کوتاه است و راوی همه آنها دختران نوجوان هستند که درباره خودشان، دوستانشان و مدرسه نوشتهاند. «دکتر پریها»، «داستانی که عروسکم نوشت»، «همکلاسی» و «پلنگ صورتی بالدار»، نام برخی از این داستانهاست. در داستان «پلنگ صورتی بالدار»، «بهاران» دختر نوجوانی است که یک روز دو بال صورتی در کشوی کمدش پیدا میکند و فکر میکند هدیهای برای خودش است؛ اما چه کسی میتواند این بالها را به او هدیه داده باشد؟ پدرش، مادرش یا خواهرش؟
زیر شمشیر غمش
معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان واقعه کربلا را بازگو میکند، آن هنگام که «حسینبنعلی» به دعوت مردم کوفه پاسخ میدهد و راهی آن دیار میشود. در صحرا هزاران سپاهی به فرماندهی «حُربنیزید ریاحی» راه را بر او میبندند؛ اما سواران حُر و اسبانشان، همگی تشنه هستند و فرزند «علیبنابیطالب»، آنان را سیراب میکند. حُر دستش به کاری است و دلش به کاری دیگر. از لحظهای که به فرمان «عبیدالله»، قافله را در نینوا به اجبار فرود آورده، روحش بیتابتر شده است و... .
برنده یا بازنده و چند داستان دیگر
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده ده داستان کوتاه است. آثاری که بارها و بارها بازنویسی شدهاند تا با کیفیت هر چه بیشتر به دست خوانندگان برسد و نوع ادبی داستان کوتاه را جانی دوباره ببخشد. «گردش»، «آببازی»، «خطر مرگ»، «شهر گربهها»، «این درد بیدرمان» و «برنده یا بازنده»، نام بعضی از این داستانهاست. شایان ذکر است که موضوع اغلب داستانها، نوجوانان و مدرسه است. همچنین نویسنده سه داستان آخر، نویسندگان خارجی هستند.
کاش یکی قصهاش را میگفت
معرفی کتاب
این داستان درباره روزهای جنگ است و بمبباران و موشک. پسری که معلولیت جسمی دارد، در بمبباران آبادن پدر، مادر، خواهر و برادرش را از دست میدهد و فقط او میماند و مادربزرگش. مادربزرگ بدون توجه به وضعیت پسر، مرتب شکایت میکند که چرا این پسر معلول باید بماند و آن پسر دیگر (نوه دیگرش) که سالم بوده است، برود. آنها مجبور میشوند به تهران بیایند و در ساختمانی که برای جنگزدهها درنظر گرفته شده است، ساکن شوند.پسرک هر کاری که از دستش برمیآید برای مادربزرگ انجام میدهد؛ ولی دل مادربزرگ نرم نمیشود تا اینکه... .
مجموعه داستانهای آن روزها
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی ده داستان کوتاه است که تمام آنها درباره درس و مدرسه و معلم و بچههاست. «نامهها»، «مصیبت»، «درس عملی»، «شال گردن» و «تصمیم آقای مدیر» نام برخی از این داستانهاست. داستان «نامهها» درباره معلمی است که برای بچههای مدرسه درباره نماز اول وقت و درست خواندن آن سخنرانی میکند؛ اما وقتی خود به نماز میایستد، به علت عجله و حواسپرتی، بارها اشتباه میکند و... . «مصیبت» داستان معلمی را روایت میکند که به اجبار به روستایی میرود تا به بچهها درس بدهد. او به غیر از درس، درباره اخلاق هم با بچهها صحبت میکند و آنها را از حسد و دروغ و بدقولی و... منع میکند. روزی که به شدت سرما خورده است، مبصر کلاس که بچه بسیار درسخوانی است، صدا میکند و به او میگوید که میخواهد به شهر برود و... .
داستانها وحکمتها: داستانهای کوتاه از ملتهای دنیا
معرفی کتاب
این کتاب حاوی داستانهای کوتاه است. علاوهبر داستانهایی که با الهام از برخی روایات و تمثیلهای کهن فارسی نگاشته یا بازنویسی شده است، داستانهایی از اقوام و ملل گوناگون گردآوری شده است؛ همچون مثلها و لطیفهها که وجههای همگانی دارند و غالباً تبدیل به فرهنگ ملتها شدهاند. اولین خصوصیات داستانهای این کتاب، کوتاه بودن و غافلگیرکننده بودن آنهاست. سعی شده است که داستانها خستهکننده نباشند و جذابیت خود را برای همه نوع خواننده و همه اقشار حفظ کنند. بسیاری از این داستانها، همان تمثیلها و فولکلور ملتهاست که نویسندگان خوشذوق آنها را به صورت داستان درآوردهاند. «مرد ثروتمند»، «شام آخر»، «سحرخیز باش»، «دعای مادر» و «بهلول و جنید» نام برخی از این داستانهاست.
تختی
معرفی کتاب
در این کتاب از مجموعه «قطره و دریا»، زندگی «غلامرضا تختی»، در دو داستان کوتاه، با نامهای «ابرهای قرمزرنگ» و «جهان پهلوان» روایت میشود. غلامرضا تختی در خانوادهای مذهبی در شهریور ۱۳۰۹ متولد میشود. او پسری مهربان و با گذشت است و پس از تلاشهای بسیار در سال ۱۳۲۹ به مقام قهرمانی کشتی ایران دست مییابد. از آن به بعد، مدالآوری تختی ادامه پیدا میکند تا اینکه قهرمان المپیک میشود. او در سال ۱۳۴۶ دیده از جهان فرو میبندد.