اضطراب

این کتاب یک برنامه درمانی کاملاً والدمحور برای اضطراب کودکان و نوجوانان است. کتاب در 14 فصل تدوین شده و به والدین می‌آموزد که چگونه با تغییر شیوه پاسخ خود به علائم اضطرابی فرزندانشان، اضطراب آن‌ها را کاهش دهند. این اثر دارای ابزارها و راه‌کارهایی است که احتمالاً بسیاری از والدین متوجه تأثیر معنادار آن بر اضطراب فرزندشان خواهند شد.

اضطراب اجتماعی بسیار شایع است و می‌تواند افراد را عقب نگه دارد. این نوع از اضطراب می‌تواند در دوران نوجوانی مشکل‌آفرین باشد. این کتاب راهنمای گام‌به‌گام مدیریت و غلبه بر این مشکل است. نویسنده یک طرح گام‌به‌گام، ساختارمند و مبتنی بر شواهد علمی فراهم کرده است تا به نوجوانان کمک کند طبیعت اضطراب خود را بهتر درک کنند. پرسش‌های مطرح شده در کتاب باعث شده مطالب کتاب کاملاً برای زندگی واقعی کاربردی باشند. محتوای مواجهه‌ها که قلب کتاب هستند، به‌خوبی توضیح داده شده و به آسانی قابل درک‌اند.

گاهی اوقات برای کودکان پیش می‌آید که قبل از مسابقه یا اتفاقی مهم، نگران و مضطرب می‌شوند. به اتفاقات بد فکر می‌کنند و می‌ترسند که نتیجه خوبی در انتظارشان نباشد. داستان این کتاب نیز درباره همین مشکل و چگونگی حل آن است. کارا دختری باهوش و بااستعداد بود که می‌خواست در مسابقه استعدادیابی شرکت کند. او نگران بود و اضطراب رهایش نمی‌کرد؛ اما دوست کارا به کمکش آمد و حرف‌های آرام‌کننده‌ای به او گفت. حرف‌هایی که توانست به شجاع‌شدن و بالارفتن اعتمادبه‌نفس کارا کمک کند.
این کتاب می‌تواند به کودکانی که با مشکل اضطراب و کمبود اعتمادبه‌نفس مواجه هستند کمک و ایشان را به سوی موفقیت هدایت کند.

این داستان درباره اختلالاتی است که بعضی از افراد به آن مبتلا هستند: اختلال اضطراب اجتماعی.
هرمان کوچولو، شخصیت اصلی این قصه نیز دچار اختلال اضطراب اجتماعی است. او می‌ترسد با دیگران حرف بزند. نمی‌تواند در موقعیت‌های جدید آرام باشد، با آدم‌های جدید ارتباط بگیرد و دوست پیدا کند. هرمان ترجیح می‌دهد از جمع دور بماند و با هیچ‌کس حرف نزند. مادرش به او کمک می‌کند تا در برقراری ارتباط با دیگران موفق‌تر باشد تا آرام‌ آرام اضطرابش از بین برود. در انتهای این کتاب راهکارهایی برای حل این مشکل به بزرگ‌ترها توصیه شده است تا بتوانند به فرزندانشان کمک کنند.

کتاب‌های این مجموعه علاوه بر تصاویر و متن‌های ساده، هر یک چند بازی و فعالیت گروهی را نیز معرفی می‌کنند که والدین و مربیان می‌توانند با اجرای آنها، کودکان را به شیوه‌های گوناگون گفت‌وگو، بازی و نمایش با مهارت‌های مهم اجتماعی آشنا کنند. همچنین متناسب با موضوع هر یک از این کتاب‌ها، ‌سؤال‌هایی نیز مطرح شده است که به وسیله آنها می‌توان توجه کودک (یا گروهی از کودکان) را به موضوع موردنظر جلب کرد. جلد حاضر اولین جلد مجموعه می‌باشد، که در خصوص آموزش، تمرین و تثبیت موضوعاتی همچون «ترس، اضطراب، بهداشت‌روانی ....» نگاشته شده است.

بعضی افراد از دورة کودکی مشکل اضطراب دارند و این مشکل تا بزرگسالی با آن‌ها همراه است. این کتاب با استفاده از سه شخصیت کارتونی و خیالی در تلاش است تا کودکان بتوانند بر حس نگرانی بی‌دلیل خود برای اتفاقاتی که هنوز رخ نداده‌اند غلبه کنند. مشکلاتی که ممکن است پیش بیایند غیرقابل جلوگیری هستند و نمی‌توان برای آن‌ها کاری کرد؛ پس نباید ترس و اضطراب بیهوده داشت.

مراقبه، یکی از راه هایی است که می‌تواند به مدیریت و کاهش درد، افسردگی و اضطراب کمک کند. در این کتاب به نظریه‌هایی درباره اضطراب و اینکه چرا از آن رنج می‌بریم و مراقبه چطور می‌تواند در مدیریت آن مؤثر باشد، پرداخته شده است. همچنین مجموعه‌ای از تمرین‌های مراقبه، همراه با توضیحاتی درباره نحوه انجام آن‌ها در کتاب آمده است.

داستان این کتاب به کودک کمک می‌کند تا یاد بگیرد که چگونه نگرانی‌های خودش را کنترل کند. همچنین به او کمک می‌کند دو نوع مختلف نگرانی یعنی «نگرانی مفید» و «نگرانی چرخشی» را بشناسد. اگر کودک بتواند تفاوت میان این دو نگرانی را تشخیص بدهد، می‌تواند از تبدیل شدن یک نگرانی چرخشی به یک دایره بزرگ اضطراب جلوگیری کند.

این کتاب داستانی درباره آرام کردن فرد و فرونشاندن نگرانی‌هاست. کتاب به نوعی درباره اضطراب، شناخت آن و راه‌های برطرف کردن اضطراب سخن می‌گوید. در این اثر با استفاده از دایره، استعاره‌ای زیبا و ساده ساخته شده تا مفهوم نگرانی و رفع آن برای کودکان قابل فهم شود. با استفاده از مثال‌های متنوع و مصور به شرح ماجرا پرداخته شده و قوانینی کوچک اما عمیق برای زندگی بهتر بیان شده است. اینکه اضطراب در چه زمان‌هایی به انسان هجوم می‌آورد و راه‌های مقابله با این مشکل چیست، مواردی است که در کتاب بازگو شده است.

در یک روز آفتابی، زیر آسمان آبی، نگراناسورکوچولو تصمیم گرفت به پیک‌نیک برود. او کوله خوراکی‌هایش را جمع کرد و درحالی‌که یک عالمه برنامه داشت، راه افتاد؛ اما هنوز خیلی دور نشده بود که نگرانی‌هایش شروع شد؛ آیا به اندازه کافی خوراکی داشت یا نوشیدنی کافی با خودش آورده بود، اگر گم می‌شد، چه؟ و... . نگراناسور برای از بین بردن این نگرانی‌ها چه می‌کند؟