قصههای نقلی
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده سی قصه برای سی شب یک ماه است. «آهوی باهوش»، «آب شیرین و شتر»، «خارپشت تویی»، «اسب سیاه خالدار» و «پلیکان تنبل»، نام برخی از این داستانهاست. داستان اول، درباره آهویی است که میخواهد برای آب خوردن کنار چشمه برود؛ ولی مار بزرگی آنجاست که همه حیوانات را اذیت میکند و... . در داستان دوم، پسر شیرشاه بیمار است و باید از چشمه شیرین آب بخورد. همه حیوانات میخواهند این کار را انجام دهند و... . در داستان سوم، «خسرو» توپش را برای خورشیدخانم پرتاب میکند؛ اما توپ به زمین و زیر درخت میافتد، هنگامی که خسرو میخواهد توپش را بردارد... . داستان چهارم، درباره... .
ماجراهای آقای خرمالو(2)
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهار داستان است، به نامهای «دکتر»، «عروسی»، «پایت را بیاور بالا» و «هواپیما». در داستان اول، آقای دکتر به خانه آقای «خرمالو» آمده است و میخواهد در گوشهای ساکت، مطالعه کند؛ اما آقای خرمالو نمیگذارد دکتر به کارش برسد و مرتب مزاحم او میشود. او به دلایل مختلف از دکتر میخواهد که برایش دارو بنویسد. دکتر نه زیر درخت زردآلو، نه در اتاق، نه در زیرزمین و نه حتی در پشتبام آرامش ندارد. هنگامی که دکتر بالای دکل برق رفته است تا شاید بتواند کتابش را بخواند، آقای خرمالو و به دنبالش از دکل بالا میرود و... .
ماجراهای آقای خرمالو
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده چهار داستان است، به نامهای «خُر و پُف»، «آمپول»، «فروشگاه» و «خرابی». داستان اول درباره آقای «گلابی» و خُر و پُفهای شبانه اوست. آقای «خرمالو» نمیتواند با این سر و صدا بخوابد و سعی میکند به هر ترتیبی که شده است، این صداها را از بین ببرد. او زیر سر آقای گلابی را تنظیم میکند، او را در وان حمام میگذارد، او را بیرون از خانه میبرد و حتی پشت اسب سوار میکند؛ ولی هیچکدام از این راهها نتیجهای ندارد تا اینکه سرانجام... .
سهم من از درخت سیب
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از دَه داستان کوتاه است. «صندوقچه»، «گیسبریده»، «دخمه»، «گمشده» و «درخت سیب»، نام بعضی از این داستانهاست. در داستان «صندوقچه»، مادربزرگ صندوقچهای دارد که به دقت از آن مراقبت میکند، درش همیشه قفل است و کلید آن به گردنش. دخترک خیلی دلش میخواهد بداند داخل صندوقچه چیست که اینطور مادربزرگ به آن خیره میشود و به خلسهای عمیق فرو میرود. دخترک هزار جور نقشه میکشد که چطور کلید را از مادربزرگ کِش برود، وقتی مادربزرگ میخوابد، وقتی به حمام میرود، وقتی سراغ باغچه میرود، ... .
خدا لعنت کند سیاوش را
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهار داستان کوتاه است. «میم. نون»، «زردکوه»، «بیلباز» و «خدا لعنت کند سیاوش را»، نام این داستانهاست. داستان «خدا لعنت کند سیاوش را»، درباره اختلاف مردم دو روستا درباره عَلَمی است که سیل با خود آورده و وسط دو روستا رها کرده است. اهالی هر روستا ادعا میکند که عَلَم متعلق به آنهاست و... . سرانجام تصمیم میگیرند هر کسی توانست عَلَم را بلند کند، متعلق به روستای او باشد؛ اما هیچکس نمیتواند این کار را انجام دهد. آنها سعی میکنند عَلَم را سبک کنند؛ ولی بینتیجه است تا اینکه... .
کلوپ آدمهای ناراضی
معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهار داستان کوتاه است، به نامهای «کافه ستاره»، «کلوپ آدمهای ناراضی»، «عکس خانوادگی» و «فرصت». داستان «کافه ستاره» درباره مرد جوانی به نام «سعید» است. او ده سالی است که در تهران زندگی میکند و معتقد است باید در تهران بماند تا به رویاهایش برسد؛ اما حالا در سن ۲۸ سالگی، رویاهایش را فراموش کرده است و احساس پیرمردها را دارد. او به امید تازهای نیاز دارد تا دوباره سرحال و قبراق شود تا اینکه همسر دوستش، برای ازدواج، دختری به نام «مریم» را به او معرفی میکند. آنها در کافه ستاره با هم قرار میگذارند. سعید خیلی از مریم خوشش میآید؛ اما... .
بیخلوتی
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از داستانهای کوتاه است. «دوشنبههای بارانی من»، «این دردهای خاکستری»، «ماه در باغ آلوچه»، «شهرزادها تمام نمیشوند» و «بیخلوتی»، نام برخی از این داستانهاست. قهرمان داستان «بیخلوتی»، دختری به نام «لیلی» است که در خانه قدیمی زندگی میکند، با پدری بیمار و زمینگیر. لیلی آرزو دارد روزی از این خانه برود، هرجا غیر از این خانه، اما پدرش اهمیتی به خواسته او نمیدهد. لیلی میداند که غیر از خودش و پدرش، دیگرانی هم در این خانه زندگی میکنند، افرادی که گویی تمام خانه را پُر کردهاند؛ اما آنها چه کسانی هستند؟
ایستگاه گورخوان
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده دَه داستان کوتاه است. «قاصدک»، «بافهکنفی»، «غلط املایی»، «چای ترش» و «ایستگاه گورخوان»، نام برخی از این داستانهاست. داستان «ایستگاه گورخوان»، درباره مرد جوانی است که به روستای دورافتادهای میرود، روستایی که هیچوقت مسافری ندارد! مرد مجبور میشود در اتاقک خشتی امامزاده بماند که پشت آن گورستان است. شبهنگام، مرد جوان، زنی را در گورستان میبیند که فانوس به دست، میان قبرها راه میرود و آواز میخواند. صبح روز بعد، وقتی ماجرا را برای متولی امامزاده تعریف میکند، پاسخش این است: «تا حالا تو گورستان خوابیدی؟ از ترس فکر و خیال اومده تو سرت»؛ اما مرد جوان شبهای بعد هم زن را میبیند و... .
آیلین
معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل دَه داستان کوتاه است. «نیمکیلو نگار»، «حذف»، «سایه»، «نارنجهای گذرگاه» و «آیلین» نام برخی از این داستانهاست. در داستان «آیلین»، دختری داستان را روایت میکند که چند سال پیش، بر اثر حادثهای که برای پدر و مادرش رخ میدهد، از دوستش آیلین که مسیحی است، جدا میشود. دختر از بچگی به نقاشی علاقه دارد، حالا او تصویری از آیلین، از آنچه که از چهره او به یاد دارد، میکشد و برای دیدن او به کلیسا میرود. همه آنجا هستند؛ پدر و مادر آیلین، برادرهایش، مادربزرگ و خالهاش، حتی همسایهها، اما خبری از آیلین نیست! او کجاست؟
چمدان سفر
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از شش داستان کوتاه است. «سفر در شب»، «آن روز برفی» و «پرچینها»، نام سه داستان از این مجموعه است. داستان «پرچینها»، درباره دخترکی است که چشمهایش ضعیف است و باید عینک بزند؛ اما پدر و مادرش، ضعف چشمهای دخترشان را عیب او میدانند و نمیخواهند که کسی از این موضوع باخبر شود. با اصرار و پیگیری معلم و مدیر مدرسه، بالاخره دخترک صاحب عینک میشود؛ ولی باز هم بدون عینک به مدرسه میرود. وقتی علت را جویا میشوند... .