Skip to main content

ماه را دنبال می‌کنم

معرفی کتاب
این کتاب ماجرای سفر بچه‌لاک‌پشت‌های سبز از لانه به دریا است. آنها به کمک غریزه فوق‌العاده‌شان و با دنبال کردن نور ماه، به جست‌وجوی خانه می‌روند. لاک‌پشت‌های سبزِ ماده بیش از یک‌صد تخم را در لانه‌های زیرزمینی ساحلی ذخیره می‌کنند. بعد از دو ماه، بچه‌لاک‌پشت‌ها از تخم بیرون می‌آیند، زمین را سوراخ می‌کنند، به سطح می‌آیند و به سوی دریا می‌روند. در این کتاب به‌طور مختصر اطلاعاتی علمی درباره لاک‌پشت‌ها به کودکان ارائه می‌کند.

آقا خرسه نمی‌تواند صبر کند

معرفی کتاب
خرسی که منتظر تولد دوستش است، ولی خیلی بی تابی و بی صبری می کند. زمان نمی گذرد. هر کدام از دوستانش مشغول کاری هستند؛ ولی خرس فقط بی صبری می کند و در نهایت بر اثر بی صبری کارها خراب تر هم می شود. در نهایت خودش هم تلاش می کند تا خراب کاری رکه به بار آورده برطرف کند، تا زمان موعد برسد.

لامالاما جیغ می‌کشه می‌خواد خرید تموم بشه

معرفی کتاب
کتاب تصویری «لاما لاما جیغ می‌کشه می‌خواد خرید تموم بشه» از مجموعه «لاما لاما» است. این مجموعه در قالب شعر با تصویرهای گویا و جذاب است. در هر جلد از این مجموعه لاما لاما با چالش جدیدی روبه‌رو می‌شود. این چالش‌ها همان دغدغه‌ها و مسائلی است که همه‌ی کودکان با آن مواجه می‌شوند. در روند داستان کودک راه غلبه بر چالش‌ را درمی‌یابد. در این جلد، لاما لاما مثل هر بچه‌ی دیگری، از خرید زود حوصله‌اش سر می‌رود و خسته می‌شود. این‌جور مواقع لاما لاما بهانه‌گیری می‌کند! حالا باید چه کار کرد؟ ‌...

دوست ندارم منتظر بمانم!

معرفی کتاب
این داستان درباره کودکی به نام لولا است که صبر ندارند و بسیار عجول هستند. لولا نمی‌تواند نوبت دیگران را رعایت کند. او هروقت مجبور می‌شود برای چیزی صبر کند، ناراحت و عصبانی می‌شود و با همه قهر می‌کند. خواهر لولا از سفر برمی‌گردد و متوجه می‌شود که لولا نمی‌تواند صبر کند. او به لولا راهکاری یاد می‌دهد تا بتواند موقعی که مجبور است صبر کند، ذهنش را مدیریت و به چیزهایی به جز آن موقعیت استرس‌زا فکر کند.

ایوب‌‌‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
این کتاب زندگی حضرت ایوب(ع) را روایت می‌کند. حضرت ایوب(ع) که به‌عنوان نماد صبر و بردباری معروف است در زندگی دچار بلاها و سختی‌های فراوانی شده بود؛ مثلا: از دست‌دادن ثروت؛ مرگ فرزند؛ شایعه بیمارشدن.
شیطان و دشمنان، ایشان را بسیار آزار دادند تا از خداپرستی و هدایت مردم دست بکشد اما حضرت ایوب(ع) بر ایمان خود استوار ماند.

یعقوب‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
این داستان مصور درباره زندگی حضرت یعقوب(ع)، فرزند حضرت اسحاق(ع)، است. حضرت یعقوب(ع) درست‌کار، مهربان و محبوب مردم کنعان بود. زمانی که به پیامبری رسید، ناچار شد به‌دلیل حسادت برادرش به او، کنعان را ترک کند و به شهر دیگری برود. ایشان در شهر جدید ازدواج کرد و فرزندانی به دنیا آورد. زمانی که سن و سالی از حضرت یعقوب(ع) گذشته بود، به کنعان بازگشت. در ادامه داستان گم‌شدن حضرت یوسف(ع) و بعد از سال‌ها پیداشدن ایشان نیز روایت شده است.

کتاب خاتم: ح مثل رحمت

معرفی کتاب
13 داستان کتاب، برگزیده بخش بزرگسال پنجمین دوره جشنواره "خاتم" درباره شخصیت حضرت محمد (ص) به شناخت شخصیت و مهربانی ایشان اشاره دارد. صبر و بردباری در برابر مشکلات و سختی ها، رفتار محبت آمیز با دیگران، جزای اعمال انسان در این دنیا و جهان آخرت محتوای برخی از این داستانهاست.

وقتش نیست

معرفی کتاب
این داستان دربارة کانگرویی است که کم‌کم دارد بزرگ می‌شود و دیگر نمی‌خواهد در کیسة مامانش بماند. کانگرو هنوز آن‌قدر قوی نشده است که بتواند زیاد حرکت کند، برای همین مادرش از او می‌خواهد که زیاد راه نرود و به او می‌گوید که «هنوز وقتش نرسیده»، اما کانگرو در یک شب بارانی یواشکی به دشت می‌رود. او خیلی تلاش می‌کند درست راه برود اما چون پاهایش قوی نیستند مدام زمین می‌خورد. این اتفاق باعث شد تا پاهای کانگرو آسیب ببیند و دیرتر از باقی هم‌سن‌و سال‌هایش شروع به راه رفتن کند.
این کتاب در تلاش است تا به مخاطبان اهمیت صبرکردن برای رسیدن به موقعیت مناسب را بشناساند و به آن‌ها نشان دهد اگر صبر نکنند اتفاقات بدی خواهد افتاد.

جغد در مهتاب

معرفی کتاب
در یک شب زمستانی و زیر نور کامل ماه، پدر و دختر پیاده به‌سمت جنگل می‌روند تا جغد بزرگ شاخدار را ببینند. آن‌ها باید در آرامش و سکوت راه می‌رفتند، زیرا برای دیدن شباویز باید آرام بود و شجاع، و از تاریکی، سکوت و سایه‌های وهم‌انگیز جنگل نترسید و شور و حرارت داشت، باید نگاه کرد و گوش داد... .

تمساح دیگر عجله نمی‌کند

معرفی کتاب
تمساح‌کوچولو همیشه عجله می‌کرد... وسط حرف دیگران می‌پرید و حوصله نداشت با دقت نقاشی‌هایش را رنگ کند. زمانی‌که اعداد را جمع می‌زد جواب‌هایش غلط از آب درمی‌آمد از بس که عجله می‌کرد. وقتی خانم معلم همه این چیزها را دید راه‌حلی به ذهنش رسید که...‌‌ . این داستان به اهمیت صبوری و انجام کارها با دقت و حوصله می‌پردازد.