سبیل کلفت صورتی
معرفی کتاب
مجموعه «دوست من محیطزیست» یک مجموعه داستان ده جلدی است که به موضوع حفاظت از محیطزیست برای کودکان میپردازد. در کتاب «سبیل کلفت صورتی»، جاروخانوم هنگام تمیز کردن خانه با لکهای صورتی و سیبیلدار روبهرو میشود که درواقع یک آدامس بادکنکی قدیمی است و حاضر به ترک جای خود نیست. تلاش عمو اسفنج و خانمک خاکانداز برای جدا کردن او بینتیجه میماند. سرانجام، جاروخانوم با خلاقیت، یک چوب کبریت و دکمه قرمز به او میدهد و آدامس به باغچهای صورتی با گلهای دکمهای زیبا تبدیل میشود. داستان پیامی درباره صبر، خلاقیت و یافتن راهحلهای متفاوت دارد.
باد بدو، خاله بدو
معرفی کتاب
مجموعه «دوست من محیطزیست» یک مجموعه داستان ده جلدی است که به موضوع حفاظت از محیطزیست برای کودکان میپردازد. در کتاب «باد بدو، خاله بدو»، خاله خانم هنگام نوشیدن چای با وزش باد، خاک به چشم و چای او میریزد. او باد را دنبال میکند و از کوه، دشت و رود درباره ماجرا میپرسد، اما هیچکس مسئولیت را قبول نمیکند. در نهایت خاله خانم از بیابان میپرسد و متوجه میشود که علت همه این مشکلات از بین رفتن درختان جنگل است و تصمیم میگیرد برای بازگرداندن طبیعت و کاشت دوباره درختها تلاش کند. داستان پیامی درباره حفاظت از طبیعت و اهمیت درختان دارد.
سفر بطری پلاستیکی
معرفی کتاب
مجموعه «دوست من محیطزیست» یک مجموعه داستان ده جلدی است که به موضوع حفاظت از محیطزیست برای کودکان میپردازد. داستان «سفر بطری پلاستیکی» درباره یک بطری سرگردان است که ابتدا به سر ماهی در برکه میخورد و ماهی عصبانی آن را پرت میکند. بطری سپس به سر بز و بعد به سر کلاغ برخورد میکند تا اینکه سرانجام وارد وانت عبوری میشود. مرد راننده بطری را از خیابان جمعآوری کرده و داخل وسایل بازیافت میاندازد. داستان با زبانی ساده و سرگرمکننده، اهمیت جمعآوری و بازیافت زبالهها را به کودکان آموزش میدهد.
لطفا پنیرش زیاد باشد
معرفی کتاب
مجموعه «دوست من محیطزیست» یک مجموعه داستان ده جلدی است که به موضوع حفاظت از محیطزیست برای کودکان میپردازد. داستان «لطفا پنیرش زیاد باشد» درباره موش کوچکی است که لانهاش کنار یک پیتزافروشی بود و هر روز از پیتزاهای باقیمانده در سطل زباله کنار مغازه میخورد تا آنقدر چاق شد که دیگر نمیتوانست از درخت بالا برود. یک روز که در سطل هیچ پیتزایی پیدا نکرد، عصبانی شد و به مغازه رفت و با صدای بلند پیتزای پرپنیر خواست. مشتریها ترسیدند و فرار کردند و آقای پیتزافروش با جارو به دنبالش افتاد. وقتی فهمید موش از سطل زباله آمده، درِ آن را محکم بست. موش که فهمید دیگر غذایی از اینجا نصیبش نمیشود، چمدانش را برداشت تا به نزدیکی یک رستوران دیگر برود. داستان با طنزی شیرین، پیام پرهیز از تنبلی و پرخوری را منتقل میکند.
سفر به سوی خانه
معرفی کتاب
«سفر به سوی خانه»، کتابی مصور و دلنشین برای کودکان است که داستان یک پرنده کوچک را روایت میکند که از خانوادهاش جدا شده و در تلاش برای بازگشت به خانه، سفری طولانی را آغاز میکند. در این سفر، پرنده با حیوانات مختلفی روبرو میشود و با مفاهیمی مانند مهربانی، پشتکار و اهمیت پیوند با طبیعت آشنا میشود. «وقتی درختها دوباره سبز بشوند، وقتی یخها برگردند، وقتی شهرها اینقدر بزرگ نشوند، و وقتی هیچ حیوانی شکار نشود، آنوقت میتوانید به حانهی خود برگردید...»
یک لیوان آب
معرفی کتاب
با یک لیوان آب چه کار میتوان کرد؟ میتوان در آزمایشگاه روی آن آزمایش انجام داد، میتوان نیمهی خالی یا نیمهی پر آن را دید یا حتی میتوان آن را نوشید. کتاب «یک لیوان آب»، یک کتاب تصویری است که به کودکان نشان میدهد که با یک لیوان آب چه کارهایی میتوان انجام داد. این کتاب، با استفاده از تصویرسازیهای جذاب و رنگارنگ، مفاهیم مختلفی درباره آب به کودکان آموزش داده میشود. این کتاب میتواند به کودکان کمک کند تا با اهمیت آب و کاربردهای مختلف آن آشنا شوند و همچنین به آنها یادآوری کند که آب یک منبع حیاتی است که باید در حفظ آن کوشا باشیم.
ما یک درخت کاشتیم
معرفی کتاب
کتاب «ما یک درخت کاشتیم» داستانی است که به اهمیت درخت و درختکاری میپردازد. داستان دو خانوادهی جوان را روایت میکند که در دو نقطهی دور از هم درختی میکارند و با رشد درختان، خانوادهها نیز بزرگتر میشوند. این کتاب کودکان را به مراقبت از جهان از طریق درختکاری تشویق میکند. درختان در سراسر دنیا به پاکیزگی هوا و غنی شدن خاک کمک میکنند و به انسانها میوه و سایهی خود را میبخشند.
دردسرهای دیزی دلفینه
معرفی کتاب
کتاب «دردسرهای دیزی دلفینه» به موضوعاتی مانند: گوش دادن به حرف بزرگترها و اهمیت تصمیمگیری درست میپردازد. داستان درباره یک دلفین به نام دیزی است که در یک آکواریوم زندگی میکند. دیزی با شیطنتهایش برای خودش دردسرهایی ایجاد میکند و در نهایت یادمیگیرد که به حرفهای بزرگترها گوش دهد و تصمیمات بهتری بگیرد.
دختر گرگها
معرفی کتاب
کتاب «دختر گرگها» داستان دختری به نام جولیا آکیتایاک را روایت میکند که در آلاسکا از خانوادهاش جدا شده است و برای زنده ماندن تلاش میکند. او با یک گله گرگ ارتباط برقرار میکند و با آنها زندگی میکند. میاکس با مشاهده رفتارها و روابط گرگها، درسهایی درباره زندگی، بقا و طبیعت میآموزد و به تدریج با دنیای گرگها عجین میشود. در کتاب میخوانیم: «موهای گردن دخترک سیخ و چشمانش از تعجب گشاد شد. امراک گوشهایش را با عصبانیت جلو داد و دخترک یادش آمد که چشمان گشاد شده از نظر گرگ به معنای ترس بود. خوب نبود که میاکس ترسش را پیش او بروز بدهد. حیوانات به ترسوها حمله میکردند. سعی کرد چشمهایش را تنگ کند، ولی به خاطر آورد که این کار هم درست نبود. چشمان تنگ نشانهی خباثت بود. در اوج ناامیدی به یاد آورد که کاپو وقتی با خطر روبهرو شده بود، جلو آمده بود. وقتی صدای بچه گرگ را که عاشقانه تمنای توجه میکرد، با زوزه و خرخر تقلید میکرد، قلبش دیوانهوار میتپید. بعد دخترک روی شکمش افتاد و با محبت به امراک زل زد. گرگ تنومند جا خورد و نگاهش را از او دزدید. گویا حرف بدی زده بود! شاید حتی به امرک توهین کرده بود. یک اشارهی کوچک که از نظر دخترک مفهومی نداشت، ظاهرا برای گرگ معنای خاصی داشت. گرگ گوشهایش را با عصبانیت جلو داد و به نظر میرسید که کار دخترک تمام شده است...»
خطر در جزیره خرچنگ
معرفی کتاب
کتاب«خطر در جزیره خرچنگ»، یک داستان ماجراجویانه است. داستان در مورد گروهی از نوجوانان است که در یک جزیره دورافتاده با خطری روبهرو میشوند. آنها باید با همکاری و استفاده از هوش و شجاعت خود، از این خطر جان سالم به در ببرند. گروههای نجات پستانداران دریایی، مثل ریورهد، درست مثل پروژه نپتون قصه ما، فقط با تکیه بر نیروهای داوطلب، از سنین مختلف، اداره میشوند. نیروهای داوطلب حیوانات مجروح را پیدا میکنند، از آنها مراقبت میکنند، در دفتر کمک میکنند، خبرنامه و بولتن چاپ میکنند و به عنوان راهنما، تورهای تماشای والها یا فوک برگزار میکنند. این مؤسسات با کارهایشان، بخش کوچکی از بلاهایی را جبران میکنند که آدمیزاد بر سر دریا آورده است.