داستان آموزشی

بسیاری از افراد در برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل هستند و نمی‌توانند به درستی احساسات یا افکارشان را بروز دهند. نویسنده این کتاب در تلاش است به این افراد کمک کند تا بتوانند با استفاده از جملات و کلمات درست، با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنند و اعتماد به‌نفس ابراز نظرات خود را داشته باشند.
در این کتاب، جدول‌هایی آمده‌است که فرد با پرکردن آن‌ها می‌تواند نقاط ضعف و قوت خود را بهتر بشناسد.

این کتاب شامل چهل قصه کودکانه و جذاب برای روانخوانی دانش‌آموزان کلاس اول ابتدایی می‌باشد که با توجه به حروف الفبای درسی نوشته شده است. در این کتاب سعی شده است خواندن و املا را برای کودکان جذاب و لذت‌بخش کند.

این کتاب به داستانی در دل تاریخ پهلوی و به ماجراهای دوران رضاشاه می‌پردازد. داستان از علاقه یک زن و مرد به هم آغاز می‌شود؛ زن و مردی که دو روحیه متفاوت داشتند؛ زن که «آنا» صدایش می‌زنند و از مخالفان رضاشاه است اما مرد از قزاق‌ها و کهنه‌سربازهای او. نویسنده تلاش دارد تا با استفاده از نثری شیرین، شخصیت‌‌پردازی و با استفاده از گفت‌وگوهای متعدد خواندن این اثر را برای مخاطب خود شیرین کند. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «از حرفی که شنیدم جا خوردم. فرهاد داشت می‌گفت رضاشاه پسر احمدشاه بوده! ناآگاه‌ترین آدم‌ها نیز چنین مطلبی را نمی‌گفتند. فکر کردم دارد به عمد حرف‌های چرت و پرتی می‌زند تا موضوع مورد بحث را کلاً به بیراهه بکشد. رو کردم به فرهاد و گفتم: «کاری به این کل انداختن‌هایتان ندارم، اما... اینی که گفتی مسخره است فرهاد جان.»