داستان

کتاب حاضر شامل قصه‌هایی است که از زبان پیامبر نقل شده و مولف کوشیده آنها را به زبان ساده برای کودکان بازنویسی کند. این قصه‌ها گاه تمثیلی و گاه کاملاَ واقعی است. قصه‌ها گاه از زبان حضرت مسیح و یا مورچه‌ای نقل می‌شود. در " باران‌ساز کوچولو" که عنوان یکی از قصه‌های کتاب است، آمده که قحط‌سالی شده و باران نمی آید؛ اما بر اثر دعای مورچه‌ای مردم از قحطی نجات می‌یابند.

داستان این کتاب براساس آیات ۱۴۲ تا ۱۴۴ سوره «الصافات» و آیه ۸۸ سوره «انبیا» نوشته شده است و روایتی کوتاه از زندگی حضرت یونس (ع) و چگونگی دعوت مردم نینوا به یکتاپرستی و خورده شدن حضرت یونس (ع) توسط نهنگ در دریا بازگو می‌شود.

این داستان روایت بخیل بودن برادرانی است که برخلاف پدر، پس از مرگش راه او را در پیش نگرفته و از درآمدشان انفاق نکردند. این داستان با تأملی بر قرآن مجید و براساس آیات ۱۷ تا ۳۳سوره «قلم» نوشته شده است.

این داستان بر اساس آیه ۹ از سوره «حشر» قرآن کریم به رشته تحریر درآمده است و درباره مهمان‌نوازی و ترجیح دادن دیگران به خویش است، هر چند که خودفرد نیازمند باشد و مصداق آن برخورد حسنه حضرت علی (ع) با یک نیازمند است که در داستان به آن اشاره می‌شود.

داستان این کتاب براساس آیه ۵۵ از سوره «مائده» نوشته شده و درباره بخشی از زندگی حضرت علی (ع) است که ایشان انگشتری خود را به مسکین می‌بخشند. همچنین داستان ماجرای نازل شدن آیه ولایت بر حضرت محمد (ص) و نیز جانشینی حضرت علی (ع) بعد از ایشان، ارائه شده است.

داستان این کتاب که بر اساس آیه‌های 59 تا 61 آل عمران به رشته تحریر درآمده است، به شرح ماجرای مباهله در تاریخ اسلام می‌پردازد. مباهله که در زمان حضرت محمد (ص) رخ داده است، مباحثه‌ای است که میان خانواده پیامبر با بزرگان قبیله نجران و رئیس آن‌ها، ابوحارثه، در روز 24 ذی‌الحجه سال دهم هجری درخصوص آداب و احکام اسلام رخ داده است.

این داستان با تأملی بر آیات ۱۴۲ تا ۱۴۵ سوره «بقره» نگاشته شده است. موضوع داستان به مهاجرت پیامبر به مدنیه و چگونگی تغییر قبله مسلمانان از بیت‌المقدس به مسجدالحرام در پانزدهم رجب سال دوم هجری اختصاص دارد.

این داستان با الهام از آیات قرآن کریم نوشته شده است. مرد فقیری از پیامبر می‌خواهد که برایش دعا کند تا ثروتمند شود. پیامبر می‌داند که این کار به صلاح او نیست؛ ولی مرد اصرار می‌کند. با دعای پیامبر او ثروت زیادی به‌دست می‌آورد؛ ولی خدا و پیامبرش را فراموش می‌کند.

در این کتاب با الهام از آیه ۳۰ سوره «انفاق» و آیه ۲۰۷ سوره «بقره»، جریان «لیلة‌المبیت» ( خوابیدن حضرت علی (ع) در بستر پیامبر برای نجات ایشان از شر دشمنان) و نیز مخفی شدن پیامبر در غار ثور و بسته شدن درِ غار به اذن خداوند روایت شده است.

گریفین پسری غیر عادی است و رازی دارد که هیچ کس از آن باخبر نیست. او روزی شاهزاده خانمی را می‌بیند و افکارش را با او در میان می‌گذارد. آن دو تلاش می‌کنند تا با کمک یکدیگر راه‌حلی برای روبه‌‌رو شدن با راز گریفین پیدا کنند.