حماسه، عشق و عرفان
معرفی کتاب
این کتاب در بردارنده دستنگاشتههای شهید دکتر «مصطفی چمران» در مسائل و موضوعات مختلفی چون: انقلاب اسلامی ایران؛ چگونگی انقلابی بودن؛ عرفان؛ سیاست؛ هنر و ... میباشد. همچنین برخی از دستنگاشتهها، یادنامهای از شهدای جنگ تحمیلی است. «کسانی که میخواهند بین عراق و ایران میانجیگری کنند، بدانند که خط ما خط سرخ شهادت است و تا سقوط قطعی صدام ادامه خواهد یافت و هر عمل میانجیگری را علیه انقلاب ایران و علیه خط مکتبی اسلام و علیه خون پاک شهدا به حساب میآوریم .رژیم سفاک عراق نوکر آمریکا و دستیار اسراییل است. آیا کسی میخواهد بین ایران و آمریکا میانجیگری کند؟ آیا کسی انتظار دارد بین ما و اسراییل واسطه شود؟ اصلاً و ابداً چنین وساطتی را نمیپذیریم، و خط مکتبی امام اجازه نمیدهد که دست در دست مجرم و ظالم و طاغوت بگذاریم».
شمع محفل: چند روایت کوتاه از سبکزندگی آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی
معرفی کتاب
«شمع محفل» روایت سبک زندگی و تلاشهای علمی و عملی عالمِ عامل و وارستهای است که قریب چهل سال در عرصۀ سیاست حضور مؤثر و مفیدی داشت و در "بنبست"ها و بزنگاههای دشوار دوران مبارزه با رژیم پهلوی، نقشآفرینی و گرهگشایی کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تمام وقت و انرژی خود را در عرصۀ دشوار تعلیم و تربیت مصروف داشت زیرا حیاتیترین و مهمترین نیاز کشور را تربیت نیرو و در یک کلام «انسانسازی» میدانست.
پوتینهای خونین: خاطرات امیر سرتیپ آزاده، حسین یاسینی
معرفی کتاب
این کتاب حاوی خاطرات امیر سرتیپ آزاده حسین یاسینی است. مردی که در چهار سالگی سایه پدر را از دست میدهد و شیرزنی به نام مادر آنقدر او را حمایت میکند تا بتواند روی پای خود بایستد و به خوبی به این موضوع در کتاب اشاره شده است. حسین یاسینی در ارتش سوابق درخشانی دارد. ایشان بیش از دو سال در اسارت نیروهای بعثی بوده و چون افسر ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده، بدترین و سخت ترین شکنجهها را متحمل شده است؛ ایشان جزء معدود افرادی است که خوش خلقی، متانت، ادب، خوشبرخوردی و خوشزبانی را با هم دارد، امیر سرتیپ یاسینی در ورزش نیز توانمندی خاصی داشتند و تلاشهایش در این عرصه نیز، در کتاب بیان شده است.
حاج فلسطین: مرور خاطرهمحور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهیدحاجعماد مغنیه از کودکی تا شهادت
معرفی کتاب
این کتاب شامل مرور خاطرهمحور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادت است. در بخشی از این کتاب نوشته است: «اسم من بیشک فلسطین است». فلسطین را خوب میشناخت و تا نفس آخر از فکر مبارزه با اسرائیل در سرزمینهای اشغالی بیرون نیامد. حالا انگار روزی آمده که دنیا بداند او برای فلسطین چهکار کرده است. زمزمه سرود عاشقانهاش امروز از عمق قلب مجاهدان راه خدا شنیده میشود: «أنا إسمی فلسطین ٌ بلا قیدٍ وإسمی فی سجلِّ القید مُغنیّة…
درسهای مجید: روایت زندگی منصوره بهمنی، مادر شهید مجید سیفی
معرفی کتاب
خانواده سیفی، خانوادهای است که در عین معمولی بودن، به خاطر معنویت و نگاهشان به زندگی، خاص هستند. ماجراهایی که در این کتاب برای این خانواده در روستا اتفاق میافتد، جذاب و پر از هیجان و تعلیق است. مجید در خانوادهای رشد میکند که بیش از هر چیزی، مسئولیتپذیری و محبت است که سکان زندگی را حرکت میدهد. مسئولیتپذیری و محبت به اعضای خانواده و فرزندان، مسئولیتپذیری فامیل، مسئولیتپذیری و محبت نسبت به روستا و همینطور به کشور و دین و اسلام. این خانواده برای ما انقلاباسلامی را رمزگشایی میکنند و پیروزی در مقابل استکبار را به نمایش میگذارند.
من مرد این خانهام: خاطرات زهرا قیداری
معرفی کتاب
کتاب، به قلمی داستانی مجموعه فعالیتهای اجتماعیوفرهنگی زهرا قیداری را در بحبوحهی سال 57 و جنگ تحمیلی و روزگار پسا جنگ به تصویر میکشد. زهرا در مسیر زندگی، همسر و برادرش را در دفاع مقدس از دست میدهد. او همچنین در این کتاب زندگی مشترک و چالشهایش را روایت میکند. دیدهها و شنیدهایش از جنگ و روزگاری که بر مردم منطقه گذشته است. او تا آخرین روزهای عمرش که در دوران کرونا به پایان رسید همچنان یک فعال اجتماعی پرتلاش بود و بهصورت خودجوش در راه ارتقای فرهنگی زنان کوشا بود.
من مادرم، فرید!: زندگی شهید سیدفریدالدین معصومی به روایت فاطمه صابری، مادرشهید
معرفی کتاب
«من مادرم، فرید» روایت زندگی نخبهای گمنام است که در اوج سالهای جوانی برای تحصیل به کشوری غیر همسو با دین و مذهب خود میرود، اما لحظهای از یاد خدا غافل نمیشود؛ دانشمند جوانی که فقط و فقط به عشق وطن و آرمانهایش به تمام پیشنهادهای مادی و رفاهی کشورهای خارجی پشت پا میزند، تا در ایران سرافراز افتخار بیافریند. این کتاب عاشقانهای مادرانه است که زندگی «سید فریدالدین معصومی» را از تولد تا شهادت در حرم شاهچراغ (ع)، پیشِ روی نگاه خواننده میگذارد. برشی از کتاب: مگر تو خبر داشتی فرید؟ ! مگر تو میدانستی قرار است چه اتفاقی برایت بیفتد؟ ! آن هم اینقدر دقیق! تو میدانستی فرید، میدانستی خوب زندگی کردن و خوب بندگی کردن تو را به آرزویت میرساند. این را دوستانت هم فهمیده بودند. فهمیده بودند که وقتی تقید به نماز اول وقتت را دیده بودند، گفته بودند: «همین نماز اول وقت، آخرش تو را شهید میکنه.» نماز اول وقتی که حتی در نیوزلند هم ترک نشد.
کوچهای که تکرار میشود: زندگینامه داستانی شهید قاسم سجادیان
معرفی کتاب
کوچهای که تکرار میشود، از شهید قاسم سجادیان میگوید. شهیدی اهل سیّدان فارس. کسی که مردانگیاش، او را در همان دوران جوانی، بزرگ روستا میکند. در کتاب، خاطرات کودکی تا سال 1378 که آخرین امتحان زندگی برای محک خوردن ایمان او رقم میخورد، روایت شده؛ اتفاقی که بقیه از کنارش با بیتفاوتی گذشتند، ولی باعث عاقبتبهخیری قاسم شد. این کتاب به دو بخش تقسیم میشود. بخشی به خاطرات شهید سجادیان میپردازد و بخش دیگر، داستان معلمی را میگوید که قاسم زندگیاش را تغییر داد. معلمی که سر کلاس درس، تلاش میکند تا قاسم درون بچهها را بیدار و شیوه صحیح زندگی کردن و بیتفاوت نبودن را تزریق کند...
عروس حاجغلامحسین: روایت زندگی حاجیه خانم راضیه صادقی، مادر شهیدان اسحاق و مجید اسحاقی
معرفی کتاب
کتاب حاضر روایت زندگی راضیه صادقی مادر شهیدان اسحاق و مجید اسحاقی است. زنی که با وجود رنج زندگی در گذشته، جز زیبایی نمیبیند. خانمصادقی در این کتاب زندگی یازده شهید از نسل حاجغلامحسین اسحاقی را نیز روایت میکند. بیشک برگ برگ کتاب را با شوق خواهید خواند و خواهید دانست آسمانی شدن، نه بال میخواهد و نه پَر. بلکه دلی میخواهد بزرگ که خود را شبیه خوبان کنی. در این کتاب میخوانیم: «نُه سالِ تمام بود که مجیدم را از دست داده بودم و حتی یک تکه از وجودش را هم نداشتم. این سالها بارها خواب شهیدانم را میدیدم و دلم خوش بود به حضورشان؛ تا اینکه یک شب اسحاق به خوابم آمد و گفت: «مادر! شیخون زیاد اومدی و رفتی، از این به بعد گلزار شهدا برو و مجید رو تنها نذار.» بیدار که شدم، مطمئن بودم همین روزها مجیدم برمیگردد. پاییز سال 74 بود که از بنیاد شهید تماس گرفتند و خبر دادند پیکر شهیدتان پیدا شده. سراز پا نمیشناختم؛ قرار بود به دیدار عزیزم بروم. هم شاد بودم و هم سرگردان. چه دیداری بود دیدار مادر و فرزند بعد از سالها انتظار!
خانواده ابدی: روایت زندگی شهید عشرت اسکندری
معرفی کتاب
کتاب «خانواده ابدی» روایت یکی از هزاران ترور مردم بیگناه توسط منافقین در دههشصت است. منافقین با تهاجم به خانه محسن اسکندری، مادر خانواده را در مقابل چشمِ چهار فرزندش به شهادت رساندند. بعد از این حادثه تلخ، پدر خانواده با صبر وبردباری به فرزندانش کمک میکند تا شوک ناشی از روز حادثه و شهادت مادر را پشتسر بگذارند. بانویی مؤمن، مسئولیت فرزندان شهید را برعهده میگیرد و با پر کردن جای خالی مادر، زندگی دوبارهای به آنها میبخشد. کتاب «خانواده ابدی» سرشار است از آموزههای دینی، انسانی و تاریخی. بهویژه تحولاتی که پس از شهادت عشرت و ورود بانوی ایثارگر دیگری در زندگی خانواده این بانوی شهیده پیش آمد.