Skip to main content

از تیر دوقلو تا انقلاب

معرفی کتاب
ذکر خاطرات راوی از دوران کودکی تا زمان نگارش این اثر و ازدواجش که حاصل آن سه فرزند بوده است. راوی این خاطرات را در آستانه 65 سالگی در سال 1400 در زمان همه‌گیری ویروس کرونا به نگارش درآورده است . از زمان پدر بزرگ و مادر بزرگش تا به دنیا آمدن پدرش و ازدواج او و به دنیا آمدن فرزندانشان و آمدن به محله تیر دوقلو بیان خاطرات دوران تحصیل از سال اول ابتدایی و شرایط خانوادگی و .... و بیان وقایع تاریخی و بیان اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان، در ضمن خاطرات خود از دوره رضا شاه و سپس دوره محمد رضا شاه و فعالیت های سیاسی و تظاهرات مردم در شهرهای تبریز و قم و...

آداب معاشرت با یک دایناسور!

معرفی کتاب
یکی از موضوعاتی که باعث سردرگمی کودکان می‌شود آدب معاشرت و تعارفات مرسوم است. به طور مثال، شاید کودکان ندانند در مقابل لطف یک دیگری باید چه بگویند. این کتاب مصور در تلاش است تا در قالب داستان و با کمک شخصیت‌های دختر کوچولو و دایناسور، به کودکان بیاموزد که باید در هر موقعیتی چه چیزی بگویند و بدانند کجا تشکر کنند و اگر چیزی می‌خواهند، چگونه خواسته‌شان را مطرح کنند.

بپوش تا برویم...

معرفی کتاب
کتاب «بپوش تا برویم...» کتابی است در مورد مهارت‌های خردسالان در مورد پوشیدن لباس. شخصیت داستان بچه خرسی است که نمی‌داند چگونه لباس بپوشد. نویسنده سعی کرده است به توالی پوشیدن لباس‌ها و حل مسئله و آداب آن بپردازد.

موسیقی در آیین‌های محلی کرمانشاهان

معرفی کتاب
موسیقی به مثابه یکی از زیرمجموعه‌های فرهنگ در همه جوامع وجود دارد و گاه با افسانه‌ها، داستان‌ها، حکایت‌ها و احساسات آنان همراه است. این اثر به موضوع مبانی نظری تأثیر موسیقی در فرهنگ جامعه اختصاص دارد. در بخش‌هایی از کتاب نقش نواهای محلی و سازهای کردی در برپایی جشن‌ها و عزاداری‌های بومی – محلی آن بوم بررسی شده است.

دور دنیا در یک روز

معرفی کتاب
نویسنده در این کتاب، زندگی هفت کودک را از سراسر دنیا دنبال می‌‏کند. آن‎ها کارهای روزانه‌شان را انجام می‎دهند، صبحانه می‏‌خورند، لباس می‎پوشند، به مدرسه می‌‏روند، درس می‎خوانند، به خانه برمی‏‌گردند و... . نویسنده به دنبال خانواده‌هایی بوده است که از چند نسل قبل در آن کشور زندگی می‎کنند. آن‌ها از بیشتر آداب و رسوم مخصوص سرزمینشان پیروی می‏‌کنند؛ اما معنی‌اش این نیست که میلیون‌ها آدمی که در یک کشور زندگی می‏‌کنند، تجربه‎ها و ذائقه‌های یکسانی دارند. این هفت کودک از هند، ژاپن، اوگاندا، ایتالیا، پرو، روسیه و ایران هستند.

ما این طوری زندگی می‌کنیم

معرفی کتاب
کتاب حاضر به شرح چگونگی زندگی هفت کودک در چهارگوشۀ جهان پرداخته است. کودکانی از کشورهای «پرو، ژاپن، ایران، ایتالیا، هند، اوگاندا و روسیه» شرایط زندگی خود را، اعم از خانه، افراد خانواده، لباس‌های مدرسه، مواد صبحانه، چگونگی رفتن به مدرسه، معلم مدرسه و مواد درسی، الفبای نوشتاری، ناهار، بازی، شام، کار در خانه، کارهای خانه و محل خواب توصیف کرده‌اند و این خصوصیات با تصویر به نمایش در آمده‌اند. در واقع، این کتاب مخاطب را با سبک زندگی و سنت‌هایی متفاوت از زندگی خودش آشنا می‌کند.

کوه

معرفی کتاب
این رمان از زاویه دید راوی به بخشی از زندگی زنی می‌پردازد که سفری را آغاز می‌کند و در خلال سفر، آرام آرام مخاطب را با دلتنگی‌های زنانه که ناشی از عدم تطبیق با شرایط زندگی است، آشنا می‌سازد. همچنین راوی در طول این داستان همواره نگاهی نقادانه به سنت‌ها و عقاید آلوده به خرافات دارد.

یک دانه از هزار دانه

معرفی کتاب
«بهار» و «بابک» با مادر و مادربزرگشان زندگی می‎کنند. پدرشان، در شهری دور کار می‎کند و بهار و بابک همیشه دلتنگ پدرشان هستند. شب یلدا فرا می‎رسد و مادر به غیر سه عدد انار نمی‎تواند چیز دیگری بخرد! مادربزرگ برای اینکه بچه‌ها ناراحت نشوند، درباره انار صبحت می‎کند و می‎گوید یک دانه از دانه‌های انار بهشتی است، برای همین باید تمام دانه‌ها را بخورید تا آن دانه را به دست آورید. بچه‌ها هرکدام یک انار برمی‎دارند. در همین موقع خاله و شوهرش و بچه‌هایشان با یک کاسه پسته و بادام می‎آیند. بهار و بابک نمی‎خواهند انارشان را با آن‌ها شریک شوند. چند دقیقه بعد مهمان‌های دیگری از راه می‎رسند و ... .

ماهک و سیاهک

معرفی کتاب
آشنایی با تغییرات طبیعت و تفاوت فصل‌ها از آموزش‌های اولیه برای کودکان است. در این کتاب کودک میتواند حال و هوای فصل‌های مختلف و تغییرات طبیعت را ببیند و در پایان به بهار و عید برسد. این داستان اشاره‌ای به ترس حیوانات از انسان‌ها نیز دارد. داستان بچه‌خرسی است که زیادی به محل زندگی انسان‌ها نزدیک شده و حالا مادر و خواهرش نگران او هستند.

سبزه خانم

معرفی کتاب
"سبزه خانم" نشسته بود روی سفره هفت سین و منتظر بقیه سین‌ها بود. گاو گرسنه از راه رسید. تا سبزه خانم را دید گفت من گشنمه! غذایم می‌شوی؟ سبزه خانم که حال گاو را دید قبول کرد و رفت توی شکمش. آن‌جا تاریک بود. کم‌کم که سبزه خانم توانست دور و برش را ببیند خیلی تعجب کرد. تمام سین‌ها در شکم گاو جمع شده بودند. آن‌ها می‌توانستند همانجا سفره را برپا کنند. گاو گرسنه حالا سیر شده بود و از آمدن عید خوشحال بود.