آرزوی سیاوش
معرفی کتاب
در جلد پنجاه و سوم از مجموعه «داستانهای شاهنامه» که به دو زبان فارسی ــ انگلیسی آورده شده، داستان «سیاوش» روایت میشود. «افراسیاب»، پادشاه توران زمین، میخواهد بداند بزرگترین آرزوی سیاوش، فرزند «کیکاووس»، چیست. سیاوش اجازه میخواهد تا یک شهر بسازد. سیاوش کارش را آغاز میکند. او بیابانی را برمیگزیند و فرمان میدهد رودی را به سوی دشت بیاورند. سیاوش نام رود را جیحون میگذارد و پایین رود را سرزمین ایران و بالای آن را توران زمین مینامد؛ اما حسادتهای «گرسیوز»، برادر افراسیاب، به سیاوش، افراسیاب را به او بدگمان میکند.
آن دختر پای پنجره
معرفی کتاب
در جلد ۴۵ از مجموعه « داستانهای شاهنامه» داستان ازدواج «رستم» و «تهمینه»، به دو زبان فارسی ـ انگلیسی بازنویسی شده است. راوی داستان «رخش»، اسب رستم، است. رستم پس از جنگهای پی در پی، بسیار خسته است و به شدت احساس تنهایی میکند. رخش و رستم به طرف مرزهای «تورانزمین» حرکت میکنند تا اینکه رستم برای استراحت از رخش پیاده میشود. رخش در جنگل به راه میافتد و از رستم دور میشود و شبهنگام به خواب میرود. او در خواب میبیند که در باغ بزرگی، دختری زیبا از پنجره، نام رستم را صدا میکند. رخش از خواب بیدار میشود و برای پیدا کردن باغ و دختر به راه میافتد.
لطیفههای طربانگیز
معرفی کتاب
جلد سوم از مجموعه «لطیفههای زیرخاکی» دربردارنده حکایتهایی از کلیات سعدی است. این حکایتها که عنوان بعضی از آنها از این قرار است: «تو جیب ما را نزن»، «درویش ولخرج»، «کشتیگیر نادان» و «راه و رسم گدایی»، نکاتی درباره تربیت صحیح، مشکلات و دغدغههای اجتماعی بیان کرده و نیز ارزشهای اخلاقی را یادآوری میکنند. بیشتر حکایتها، به شاهان و وزیران و مدیران طعنه زده است. حکایت «پنبه و پشم» به موضوع جهل و نادانی توجه کرده است.
لطیفههای عرفانی: لطیفههایی از تذکرةالاولیا
معرفی کتاب
در این کتاب حکایتهایی با اقتباس از «تذکرةالاولیا»ی عطار نیشابوری بازنویسی شده است. «او میبیند»، «از آن لحاظ»، «هیچ و پوچ» و «پولدار فقیر» نام بعضی از این حکایتهاست. حکایت «حالگیری» این نکته را یادآوری میکند که مسلمانان در شبیه بودن به بزرگان دین نباید به ظاهر اکتفا کنند. همچنین طنز بودن این حکایتها شادی را برای خواننده به ارمغان میآورد و او را با نکات عرفانی آشنا میکند.
شاه لیر
معرفی کتاب
داستان این کتاب از مجموعه کتابهای «داستانهای شکسپیر»، روایت سرنوشت پادشاهی مغرور است که فرق مهربانی و چاپلوسی را نمیداند و با سبکسری و تندخوییهایش خاندان و سلطنت خود را به باد میدهد. لیر، شاه انگلستان، سه دختر به نامهای «گانریل»، «ریگن» و «کوردلیا» دارد. گانریل و ریگن با چاپلوسی، هر کدام یک سوم از سرزمینهای تحت سلطه پدر را به دست میآورند؛ اما کوردلیا با صداقت معصومانهای که دارد، اهل چاپلوسی کردن نیست و همین موضوع باعث ناراحتی پدرش میشود.
ژولیوس سزار
معرفی کتاب
داستان این کتاب از مجموعه کتابهای «داستانهای شکسپیر»، درباره توطئهای است که در سال ۴۴ پیش از میلاد، علیه «ژولیوس سزار»، دیکتاتور رومی، صورت میگیرد که به قتل او و شکست توطئهگران در نبرد «فیلیپی» منجر میشود. «بروتوس» مردی مقید به اخلاقیات و دوست نزدیک ژولیوس سزار است که قصد دارد با کشتن سزار از آزادی رومیان دفاع کند.
تاجر ونیزی
معرفی کتاب
این داستان که از مجموعه «داستانهای شکسپیر» است، روایت دلباختگی «سانیو» به «پورشیا» است. او مردی ونیزی، نجیبزاده، جوان و سرشار از خصلتهای نیکوست و پورشیا دختری دلرباست. پدر دختر، تصویر او را در یکی از صندوقهای طلایی، نقرهای و مسی پنهان کرده است. پورشیا خواستگاران بسیاری دارد و شرط ازدواج با او دست یافتن به این عکس است و... .
دو طوطی
معرفی کتاب
این داستان که از مثنوی معنوی اقتباس شده، همان داستان طوطی و بازرگان است که با اندکی تفاوت بازآفرینی شده است. طوطی بازرگان با شنیدن عکسالعمل دوستانش میمیرد و بعد از باز شدن در قفس به پرواز درمیآید. بازرگان اجازه میدهد که طوطی آزادانه در باغ او زندگی کند. بعد از مدتی طوطی به همراه طوطی دیگری نزد بازرگان باز میگردد و حالا بازرگان دو طوطی زیبا دارد.
بر بنیادهای هستی
معرفی کتاب
«هیلاری دَری»، دختر شاه پریان، بدون اجازه پدرش با شاهزاده هفت کشور، پَتَشخوارگر، ازدواج میکند. برادر هیلاری شبانه به خانه آنها میرود و خواهرش را میدزد و به سرزمین پریان میبرد. پتشخوارگر به دنبال همسرش به آن سرزمین میرود و برای اینکه همسرش را به خانه بازگرداند، به خواستههای شاه پریان تن در میدهد.
روشنک و سپهرداد
معرفی کتاب
این داستانی عامیانه است که سینه به سینه نقل شده و به رشته تحریر درآمده است، به همین علت روایتهای متفاوتی از آن وجود دارد. در بعضی از روایتها تعداد سوزنهایی که به سینه شاهزاده فرو رفته، به جای چهل، هفت عدد است و در روایتهای دیگر خبری از سوزن نیست. یکی از عناصری که در این بازنویسی به چشم میخورد، وجود زن جادوگر است که در اصل داستان وجود ندارد و معلوم نیست که شاهزاده چرا، چطور و حتی چه مدت است که طلسم شده است.