وقتش نیست
معرفی کتاب
این داستان دربارة کانگرویی است که کمکم دارد بزرگ میشود و دیگر نمیخواهد در کیسة مامانش بماند. کانگرو هنوز آنقدر قوی نشده است که بتواند زیاد حرکت کند، برای همین مادرش از او میخواهد که زیاد راه نرود و به او میگوید که «هنوز وقتش نرسیده»، اما کانگرو در یک شب بارانی یواشکی به دشت میرود. او خیلی تلاش میکند درست راه برود اما چون پاهایش قوی نیستند مدام زمین میخورد. این اتفاق باعث شد تا پاهای کانگرو آسیب ببیند و دیرتر از باقی همسنو سالهایش شروع به راه رفتن کند.
این کتاب در تلاش است تا به مخاطبان اهمیت صبرکردن برای رسیدن به موقعیت مناسب را بشناساند و به آنها نشان دهد اگر صبر نکنند اتفاقات بدی خواهد افتاد.
این کتاب در تلاش است تا به مخاطبان اهمیت صبرکردن برای رسیدن به موقعیت مناسب را بشناساند و به آنها نشان دهد اگر صبر نکنند اتفاقات بدی خواهد افتاد.
تمساح دیگر عجله نمیکند
معرفی کتاب
تمساحکوچولو همیشه عجله میکرد... وسط حرف دیگران میپرید و حوصله نداشت با دقت نقاشیهایش را رنگ کند. زمانیکه اعداد را جمع میزد جوابهایش غلط از آب درمیآمد از بس که عجله میکرد. وقتی خانم معلم همه این چیزها را دید راهحلی به ذهنش رسید که... . این داستان به اهمیت صبوری و انجام کارها با دقت و حوصله میپردازد.
فهفه، بیا مامان!
معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه کتابهای «فهفه» مصور است و میکوشد مخاطب کودک را با صبوربودن و نوع بهدنیاآمدن جانوران آشنا کند. محتوای کتاب با تصویرهای بزرگ و رنگی همراه است. از جمله ویژگیهای این کتاب آموزش غیرمستقیم علومتجربی و مطالعات اجتماعی در دورة ابتدایی است که به کودک میآموزد اندازة جانوران و نوع بهدنیا آمدن آنها با هم متفاوت است. در نهایت نویسنده میکوشد معنی و چگونگی صبور ی را، که یکی از مهارتهای زندگی است، به مخاطب بیاموزد.
باغبان خاک دیگری
معرفی کتاب
بچهها در گلدانهایشان دانه کاشتهاند و منتظر جوانه زدن دانهها هستند. آنها از خورشید میخواهند که پایین بیاید و به گلدانها بتابد تا دانهها زودتر جوانه بزنند. خورشید میآید و برایشان توضیح میدهد که اگر نزدیک گلدانها شود، چه اتفاقی رخ میدهد. بچهها از باران میخواهند هرچه بیشتر ببارد تا دانهها زودتر جوانه بزنند؛ باران میبارد؛ اما برای بچهها توضیح میدهد که اگر زیاد ببارد، چه اتفاقی میافتد. باران و خورشید میگویند مشکل بچهها با تابش زیاد و باران زیاد حل نمیشود. بچهها... . پس مشکل از کجاست؟ و دانهها کی جوانه میزنند؟
اگر صبر کنی...
معرفی کتاب
پسرکوچولو هرروز به درختِ دوستداشتنیاش سر میزند. روزی درخت، گلی را که روی یکی از شاخههایش روییده است، به پسرک نشان میدهد و میگوید این گل متعلق به توست، میتوانی آن را بچینی؛ اما اگر صبر کنی، این گل به میوه تبدیل میشود. پسرک صبر میکند و... . روزی که پسرک میخواهد میوه را بچیند، درخت میگوید اگر میوه را بکاری به درخت جدیدی تبدیل میشود. پسرکوچولو میوه را در دل زمین میکارد و صبر میکند تا اینکه.... .
بسته مهارتی توسعه سواد خواندن اول دبستان، خرس زاگرس
معرفی کتاب
سواد خوندن و فهم آنچه میشنویم، از مهارتهای بنیادین آموزش است. در این کتاب، برای توسعۀ سواد خواندن و افزایش آگاهی دانشآموز سال اول دبستان، داستانی با تأکید بر آموزش مهارت «صبر و تابآوری» طراحی شده است. پس از پایان داستان، فعالیتهایی در زمینههای سنجش و تقویت سواد ادبی و سواد اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار گرفتهاند تا درک عملکردی او سنجیده شود. مرتبط با موضوع داستان، در انتهای کتاب دانستنیهایی دربارۀ عسل نیز به مخاطب عرضهشدهاند.
روباه و ستاره
معرفی کتاب
روباه در جنگلی انبوه زندگی میکند و از ترس اینکه مبادا گم شود، هیچوقت از لانهاش دور نمیشود. او با روشنایی ستاره از خواب بیدار میشود و با نور او راهش را از میان درختها پیدا میکند. ستاره تنها دوست روباه است؛ اما روزی ستاره ناپدید شده و همهجا تاریک میشود، روزها و شبها میگذرد و خبری از ستاره نیست. روباه به دنبال ستاره، همهجا را میگردد و سراغ او را از همه میگیرد؛ اما هیچکس خبری از او ندارد. چه بلایی سر ستاره آمده؟ او کجا رفته است؟
عجول
معرفی کتاب
عجلهکردن یعنی کاری را بدون فکر انجام دادن. کسی که عجله نمیکند و صبور است، آرامش دارد و مهربان است. خواندن داستانهایی دربارۀ «عجلهکردن» به کودکان کمک میکند این رفتار را بیشتر بشناسند و تشخیص دهند چگونه میتوان عجول نبود. داستان کودکانۀ این کتاب نمونههایی واقعی و کودکانه از عجلهکردن را نشان میدهد و در نهایت به مخاطب کمک میکند بداند چگونه میتواند عجلهنکند و با صبوری کارها را پیش ببرد.
جوجهتیغی و درخت سیب
معرفی کتاب
داستان این کتاب بدون کلام است و با تصاویر روایت میشود. این نوع داستانها دو هدف را دنبال میکند. خلاقیت کودک و مهارت انتقال مفهوم. تعامل والدین کمک میکند تا کودک بینقصتر داستان را کشف کند و مفاهیم بیشتری از آن را دریابد. این داستان درباره جوجه تیغیای است که دلش میخواهدیک سیب داشته باشد. او آنقدر صبر میکند تا درخت به ثمر مینشیند و سیب میدهد. پیام داستان تحمل و صبر برای رسیدن به نتیجه است.