Skip to main content

آب از آب‌میوه مهم‌تره!

معرفی کتاب
ما برای زندگی به آب نیاز داریم ولی مقدار کمی از آب روی کره‌ زمین قابل استفاده است. چطور می‌توانیم مشکل کم‌آبی را حل کنیم؟ «ترنیا» در این داستان برای رفع مشکل کم‌آبی فکر می‌کند. او تلاش می‌کند برای صرفه‌جویی در آب راه‌حلی پیدا کند، برای همین اول نقشه کره زمین را می‌کشد و... .

محیط‌ زیست

معرفی کتاب
امروزه در حوزه علم محیط زیست، مفهوم گسترده پایداری زیست‌محیطی از هر زمان دیگری مهم‌تر است. توسعه پایدار که درون‌مایه اصلی این کتاب است، در سرتاسر آن به صورتی هماهنگ و منسجم مطرح می‌شود. برهم‌کنش‌های بین اجزا و عناصر محیط زیست، متعدد و پیچیده‌اند؛ بنابراین، دیگر درون‌مایه مهم کتاب، سیستم‌های زیست‌محیطی است. درک این که تغییر یک عنصر زیست‌محیطی چگونه در فرایندها، مکان‌ها و موجودات زنده تأثیر می‌گذارد، برای حل مسائل آتی و اصلاح جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، ضرورت اکید دارد.

هر روز، روز زمین

معرفی کتاب
«ترنیا» روی کره زمین زندگی می‌کند، او و هم‌کلاسی‌هایش وقتی متوجه می‌شوند که زمین درحال نابودی است برای محافظت از آن درخت می‌کارند، انجمن درست می‌کنند، کمپوست درست می‌کنند، لوازمشان را با یکدیگر عوض می‌کنند و... . شما برای مراقبت از زمین چه کارهایی انجام می‌دهید؟ ... .

آمادگی نسل آینده برای توسعه پایدار (راهنمای مربیان)

معرفی کتاب
توسعه پایدار چیست و چگونه می‌توان به آن دست یافت؟ هدف از طراحی برنامه‌های محیط‌زیستی و آموزش آن‌ها چیست؟ این کتاب شامل طرح‌درس‌هایی برای آموزش مفهوم توسعه پایدار است. به‌علاوه، به نکات مهمی اشاره شده است که دست یافتن به توسعه پایدار را تسریع می‌کند؛ ازجمله به نقش آموزش در همه سطوح و بسترهای اجتماعی و این‌که تنها با استفاده از فناوری، مقررات سیاسی یا ابزارهای مالی نمی‌توانیم به این هدف برسیم.

نگهبان گل‌ها

معرفی کتاب
«می» همراه خانواده‌اش به شهر نقل مکان کرده‏ است؛ اما عمیقاً دلتنگ باغچه‌اش می‌شود. او می‌کوشد تا با نقاشی‌های گچی و جعبه‌های مقوایی برای خودش باغچه‌ای درست کند؛ اما این باغچه‌ها هیچ شباهتی به باغچه‌اش در روستا ندارد. روزی می، گل داوودی‌ای را می‌بیند که از شکاف گلخانه‌ای بیرون زده است و فکر می‌کند شاید با گذاشتن قسمتی از گل در شیشه بتوان آن را پرورش داد. او با تکرار این کار درنهایت باغچه خانگی خودش را در ظروف شیشه‌ای درست می‌کند و الهام‌بخش دوستان و اطرافیانش می‌شود.

از چوبه‌ دار تا سایه مجنون: 71 خاطره از 46 محیط‌بان

معرفی کتاب
براساس استاندارد قوانین حفاظت بین‌المللی، یک محیط‌‌بان باید حداکثر از یک‌هزار هکتار اراضی تحت مدیریت سازمان محیط زیست، حفاظت کند. به همین دلیل، با توجه به وسعت مناطق تحت مدیریت این سازمان، هم‌اکنون یک محیط‌بان به اندازه چهارنفر تلاش می‌کند و این کار نشانگر تحمل فشارهای گوناگون بر اثر عدم وجود متناسب محیط‌بانان در عرصه‌های حفاظتی کشور است و همین موضوع موجب شده است تا محیط‌بانان خاطرات تلخ‌وشیرین و آموزنده‌ای داشته باشند که کمتر کسی آن را شنیده یا به آن فکر کرده است. این کتاب دربردارنده ۷۱ خاطره از ۴۶ محیط‌‌‌‌بان است.

در پارک(2)

معرفی کتاب
کارهای متنوع و مهم فراوانی وجود دارند که والدین مایل‌اند از آموزش آن‌ها به کودکانشان مطمئن شوند. در کتاب حاضر از مجموعه‌ای چندجلدی، رفتار درست در پارک به کودک آموخته می‌شود. خراب‌نکردن وسایل بازی، مراقبت از درختان، و خوردن خوراکی‌های سالم، نمونه‌هایی از آموزش‌های این کتاب هستند.

دیده‌بان کره‌ زمین: راهنمای جوانان برای حفاظت جهان ما

معرفی کتاب
در حال حاضر، کرۀ زمین تنها سیارۀ شناخته شدۀ قابل زندگی است. بنابراین باید در حفظ آن کوشید. کاهش مصرف منابع و تقسیم عادلانۀ آن‌ها از بهترین اقدامات است. در این راستا، نخستین گام، آگاه‌شدن از آثاری است که انسان‌ها بر جهان می‌گذارند. کتاب حاضر دیدی کلی به مخاطب می‌دهد تا زمین را بهتر بشناسد. افزایش بیش از حد جمعیت، بحران جنگل، خطرهای آلودگی، قربانیان سیل، سوخت کثیف، بحران آب، بهره‌برداری از دریا، شکار جانوران، جانوران در معرض خطر انقراض، قحطی و دام‌پروری از جمله مباحث کتاب هستند. کتاب مصور است تا درک مفاهیم راحت‌تر باشد.

عملیات نجات اردک

معرفی کتاب
موضوع این کتاب درباره حفاظت از محیط زیست است. نویسنده ابتدا سه نوع آلودگی را توضیح می‌دهد، سپس داستان نجات اردکی را بازگو می‌کند که در پلاستیک نگهدارنده قوطی نوشابه گیر افتاده! در دریاچه کنار کمپ داکوتا اتفاق عجیب‌وغریبی افتاده است. بچه‌ها چیزی سبز و بدبو در آب دیده‌اند. به‌نظر می‌رسد نهر منبع آلودگی است؛ ولی چطور می‌توان جلو آن را گرفت؟

خرس ماه

معرفی کتاب
«سامیه» و «سمیره» با پدرشان به باغ پرتقالشان رفتند تا محصول را بچینند. پدر آن‌ها را پیاده کرد و گفت می‎رود و زود برمی‎گردد. دخترها وارد باغ شدند و خودشان را روی علف‌های بلند انداختند و به آسمان خیره شدند. ناگهان سمیره نگاهش به گوشه‌ای افتاد که پُر از پرتقال‌های گاززده بود و بعد دو توله‌خرس دید! دخترها جیغ‌زنان فرار کردند. وانت پدر هنوز خیلی دور نشده بود. او برگشت و وقتی متوجه ماجرا شد، تیشه‌اش را برداشت و به دخترها گفت از جایشان تکان نخورند. بعد... .