هویت خانوادگی

این کتاب مجموعه‌ای از شعرهای لطیف، خیال‌انگیز است که با زبان موزون و تصاویری رنگی، دنیای کودک را به شعر پیوند می‌زند. شعرهایی مانند «هندوانه»، «زنبور و سیب قرمز»، «قطار بازی»، «تاب مهربان»، «آدم فضایی» و «پاییز» هرکدام با نگاهی شاعرانه به عناصر ساده‌ی زندگی کودک، حس زیبایی، کنجکاوی و شادی را در دل مخاطب زنده می‌کنند. انتخاب شعرها توسط مصطفی رحماندوست انجام شده و تصویرگری‌ها حال‌وهوای خیال‌انگیز شعرها را تقویت کرده‌اند. این مجموعه بستری فراهم کرده برای تجربه‌ای اصیل از شعر کودک، که از مجموعه «قند و عسل» است.مجموعه قند و عسل مجموعه ای از بهترین شاعران معاصر ایرانی است.

عشق و دوستی و محبت به زبان کودکان بسیار ساده بیان می‌شود. کتاب «زنده باد عشق» در قالب یک نوشته ادبی، عشق را از منظر یک کودک به تصویر می‌کشد؛ عشق پدر و مادر در تربیت و پرورش او، عشق معلم در آموختن به او و... عشق است که استعدادها را شکوفا می‌کند، غم‌ها را دور می‌کند، راه را روشن می‌کند و عشق مزه شیرین خوشبختی و معنای زیبای زندگی است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «برادرم دستش را روی شانه‌ام می‌گذارد و به من دوچرخه‌سواری یاد می‌دهد، عشق! مسیر من را هموار می‌کند و به من امیدهای تازه می‌بخشد...»

یک عاشقانه‌ی آرام! داستان عشق گیله مرد و عسل. اما این عاشقانه با تمام عاشقانه‌های دیگر فرق دارد. اینجا ما فقط روایت ایام فراق و ذوق دو عاشق برای رسیدن به هم را نمی‌خوانیم. در این کتاب، داستان زندگی عسل و گیله مرد همچنان بعد از وصال نیز ادامه دارد و روزمرگی‌ها و برنامه‌ی زندگیشان را نیز روایت می‌کند؛ از برنامه‌ی هر روز هفته‌شان بگیرید تا اینکه چه طور زندگی را باهم می سازند و با هم رشد می‌کنند!

یکی از پررنگ‌ترین خاطرات دوران شیرین کودکی اختصاص دارد به روزهایی که در خانه پدربزرگ و مادربزرگ سپری شده است. کتاب ناخدای بی‌کلاه، شور و حرارت خاطرات آن روزها از بازی‌های بچه‌گانه و شیطنت‌های کودکانه را در قالب داستان برای کودکان و نوجوانان به تصویر کشیده است و مفاهیم تربیتی از جمله همدلی و تعامل، مهارت ارتباط مؤثر و سواد حل مسئله، با اشاره به ارزش‌های دینی و مذهبی که در فرهنگ و الگوهای تربیتی ما جانمایی شده است، را معنا کرده است. در برش‌هایی از کتاب می‌خوانیم: «اینها خاطره‌هایی است که هرگز از ذهن ما پاک نمی‌شود... ده روز محرم عزاداری می‌کنیم و بعد از آن پدربزرگ مهمانی می‌دهد و همه آنها که در مراسم خدمت کرده‌اند دعوت می‌کند... شمع‌ها می‌سوزد و دسته شام غریبان می‌آید؛ دسته‌هایی که همه بچه‌های محل و برادرکوچک‌ها در آن زنجیر می‌زنند. ما دعاکردن را خوب بلدیم؛ چون هرسال شب شام غریبان، شمعی روشن می‌کنیم و توی دلمان دعا می‌خوانیم.»

مرگ نمادین والدین باشکوه‌ترین نوع زندگی ایثارگرانه والدین برای سرعت‌بخشی به عاملیت کودک در فرایند رشد خویش است. این مرگ حیات‌بخش نه تنها زندگی کودک را متحول می‌کند؛ بلکه به زندگی والدین هم جانی تازه می‌بخشد تا من ناب خود را بیابند. والدین زمانی می‌توانند نقش‌آفرین باشند که از نقش خودخواهانه خود خارج شوند و زمینه خوداتکایی و خودرهبری فرزندان‌شان را فراهم کنند. این نوع نگاه به فرزندپروری کمک می‌کند که فرزندان قابلیت‌ها، ‌ظرفیت‌های فطری و استعداهای‌شان را شناسایی کنند و به خودشکوفایی برسند.

این اثر با نگاهی به روابط میان همسران و بنیان‌های اخلاقی خانواده، به بیان دیدگاه‌های اسلامی پیرامون ازدواج، محبت، تفاهم، مسئولیت‌پذیری، و نقش ایمان در پایداری زندگی مشترک می‌پردازد. نویسنده با بهره‌گیری از آیات قرآن، روایات اهل‌بیت (ع) و تجربیات تربیتی، مفاهیم مرتبط با مدیریت روابط خانوادگی را در قالبی تبیینی و کاربردی مطرح کرده و تلاش کرده است تا خواننده را به بازنگری و بهبود سبک تعاملات در فضای خانه دعوت کند. نثر کتاب رسمی، صمیمی و همراه با روایات مستند است و تمرکز آن بر هدایت تربیتی از منظر دینی می‌باشد.

این کتاب با هدف بازخوانی نقش مرد در خانواده و ارائه‌ی راهکارهایی برای بهبود روابط زناشویی، بر اساس آموزه‌های اسلامی، نگاشته شده است. نویسنده تلاش دارد تا با تبیین جایگاه مرد در زندگی مشترک، زمینه‌ی تعالی و رشد خانواده را فراهم آورد.
در این اثر، موضوعاتی چون انتخاب همسر بر اساس معیارهای عقلانی، خدامحوری در زندگی مشترک، نقش‌آفرینی متناسب با ویژگی‌های فردی، رعایت حقوق شرعی و اخلاقی، و ترسیم نقشه‌ی راه زندگی بر اساس الگوهای عملی، مورد بحث قرار گرفته‌اند.

کتاب «برفاب» با نثری زیبا به بررسی زندگی زنان مطلقه جامعه که در رویارویی با مردان هوس‌باز که قصد فریب و سواستفاده از آن‌ها را دارند، پرداخته است. این کتاب مناسب بزرگسالان است و موضوع اصلی آن خیانت و عدم تعهد در خانواده می‌باشد. هرکدام از زنان این داستان به نحوی سعی می‌کنند زندگی خود را نجات دهند اما این مسائل بر زندگی فرزندان آن‌ها اثر گذاشته است. هدف اصلی داستان نمایش چگونگی اثرات خیانت بر خانواده و فرزندان و فروپاشی خانواده است.

ژیکو وقتی از مهد برمی‌گردد متوجه می‌شود که مادربزرگش نیست. مادر می‌گوید که به سفری دور دراز رفته است. پدر می‌گوید جایی که رفته است تلفن ندارد؛ اما می‌توانند برایش نامه بنویسند و در گلدان بگذراند. ژیکو با کمک پدر و مادر نامه‌رسانی را آغاز می‌کند. نامه‌نگاری باعث می‌شود که ژیکو به درک تازه از زندگی برسد.

بعد از 25 سال اتابک به همراه سه فرزندش برای شرکت در مراسم ختم پدرش به خانه بازمی‌گردد. آتا وصیت کرده است تنها در شرایطی که اتابک یک سال در شیلان بماند و امورات اراضی و گاوداری را اداره کند می‌تواند از ارثیه خانواده بهره‌مند شود. اتابک در کشاکش ماندن و رفتن نه تنها با فرزندانش دچار مشکل می‌شود؛ با مشکلات دیگری هم برخورد می‌کند که...