معرفی کتاب
اسماعیل فقر شدیدی داشت.نزد امام جواد رفت و از فقرش برای ایشان تعریف کرد. ایشان یک مشت خاک از زمین برداشت و توی دست اسماعیل ریخت. اسماعیل متعجب شد که امام جواد چرا این کار کرد و اصلا این مشت خاک چه ارزشی دارد؟ اسماعیل نگاهی دوباره به کفِ دستش انداخت. آنچه میدید خاک نبود. طلا را برد بازار و فروخت. شانزده مثقال بود. همۀ مشکلات مالیاش حل شد. این تنها یکی از 110 داستان کتاب حاضر است. با خواندن این داستانکها با سیره و سبک زندگی امام جواد(ع) آشنا خواهید شد.
مجموع صفحات
128
سال چاپ
1402
اطلاعات شناسنامه ای
مولف
نعما، محسن
ناشر
شابک
9789642029365
نوع کتاب
کمک آموزشی
قطع کتاب
رقعی
تصویرگر
اسماعیل چشرخ
نتیجه داوری کتاب
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی
درجه 1
اطلاعات کتابشناختی
دوره و درس
پایه
پنجم
ششم
هفتم
هشتم
نهم
دهم
مخاطب
دانشآموز