Skip to main content

ترس؛ بی‌ترس

معرفی کتاب
در داستان این کتاب «نوید» و «ندا» یاد می‌گیرند که برای به دست آوردن هر مهارتی باید تمرین کنند. همچنین مسئولیت‌پذیری و راست‌گویی و پیدا کردن مناسب‌ترین راه‌حل در موقعیت‌های حساس، از دیگر موضوعاتی است که کتاب به آن‌ها می‌پردازد.

اول تو؛ بعد من

معرفی کتاب
در داستان‌های کوتاه این کتاب «نوید» و «ندا» کارهای بسیار خوبی انجام می‎دهند. ندا متوجه زحمات مادرش می‌شود و از او قدردانی می‌کند. نوید کفشش را به دوستش می‌دهد تا بتواند فوتبال بازی کند و... .

می بینمت؛ تو هم هستی

معرفی کتاب
«نوید» و «ندا» خواهر وبرادری هستند که ماجراهای جالبی برایشان پیش می‌آید. آن‌ها از هر یک از این ماجراها، درس‌های خوبی می‌گیرند و چیزهای زیادی می‌آموزند. نوید و ندا متوجه می‌شوند که باید قدر یکدیگر را بدانند، به فکر دیگران باشند و حریم خصوصی دیگران را رعایت کنند.

من و تو؛ برای هم

معرفی کتاب
این کتاب حاوی چند داستان کوتاه تصویری است. «نوید» و «ندا» خواهر و برادر هستند و در هر داستان ماجراهایی را پشت سر می‌گذارند و چیزهای زیادی یاد می‌گیرند. آن‌ها در خانه‌تکانی به مادرشان کمک کرده و برای روز مادر، هدیه جالبی تهیه می‎کنند. همچنین متوجه می‌شوند که فضولی و راهنمایی کردن با هم فرق دارد.

صبرکن؛ به اندازه

معرفی کتاب
«نوید» و «ندا» در داستان‌های کوتاه این کتاب، ماجراهای جالبی را رقم می‌زنند. آن‌ها متوجه می‌شوند که در هیچ کاری نباید عجله کرد و در سختی‌ها باید صبر داشت. آن‌ها همچنین درباره صرفه‌جویی مطالب مفیدی می‌آموزند.

سبد مادربزرگ

معرفی کتاب
در این داستان مادربزرگ سبدی دارد که او را به یاد گذشته هایش می اندازد. او بسیار به سبد علاقه مند است و هر وقت یاد گذشته ها می افتد از نوه اش می خواهد که سبد را برایش بیاورد. یک روز که نوه به سراغ سبد می رود، متوجه می شود که گربه ای داخل سبد بچه گذاشته است . او از این مسأله بسیار خوشحال می شود و به بهانه های مختلفی از بردن سبد نزد مادربزرگ طفره می رود تا اینکه بالاخره مادربزرک متوجه موضوع می شود.

رودخانه‌ای که راهش را گم کرده بود

معرفی کتاب
سه داستان این کتاب، درباره رودخانه و درخت و حیوانات است. در اولین داستان، رودخانه‌ای که راهش را گم کرده و بسیار خسته است، با کمک ماه به طرف دریا می‌رود و در آن به آرامش می‌رسد. داستان دوم درباره زورگویی گاو و فیل به گوسفندان است و داستان سوم، قصه درخت تنهایی را روایت می‌کند که به پرنده‌ای زخمی کمک می‌کند.

خاله بالا و ننه سرما

معرفی کتاب
«ننه‌سرما» با تمام قدرت تلاش می‌کند تا هر چه بیشتر برف و باران ببارد و همه‌جا سرد شود. بچه‌ها و حیوانات سعی می‌کنند او را از شهر بیرون کنند؛ ولی نتیجه‌ای نمی‌گیرند تا اینکه ننه‌سرما مریض می‌شود. حالا او خسته و بی‌جان است و بچه‌ها و حیوانات با هم او را فراری می‌دهند.

چطور تمساح‌ها را می‌شمارند؟

معرفی کتاب
میمون حقه‌باز است و همیشه به همه کلک می‌زند. روزی چشمش به درخت انبه‌ای در آن طرف رودخانه می‌افتد. او گرسنه است و می‌خواهد به درخت انبه برسد. میمون با حیله‌ای تمساح‌ها را یک‌جا جمع می‌کند و از روی آن‌ها عبور می‌کند و به آن طرف رودخانه می‌رسد. تمساح‌ها متوجه حقه‌بازی میمون می‌شوند و برای همین است که عاشق خوردن میمون هستند.

به دستور پدر گرینویچ

معرفی کتاب
نویسنده با روایت داستانی تخیلی، ارزش زمان را یادآوری می‌کند. ساعت‌ها به علت بدرفتاری آدم‌ها تصمیم می‌گیرند به خواب بروند و دیگر کار نکنند. همه‌چیز به هم می‌ریزد و خطوط هوایی و زمینی تمام کشورها دچار مشکل می‌شود. آدم‌ها سعی می‌کنند با زور و تهدید ساعت‌ها را مجبور به کار کنند؛ ولی نتیجه‌ای نمی‌گیرند.