رستوران عنکبوت
معرفی کتاب
خانم و آقای عنکبوت به شدت گرسنه هستند. آنها روی تورشان نشستهاند و منتظرند تا حشرهای از راه برسد. سرانجام شاپرکی به آنها نزدیک میشود. عنکبوتها برای جلب توجه شاپرک میگویند به تازگی رستوران باز کردهاند و از او دعوت میکنند که به رستوران آنها بیاید. شاپرک که گرسنه است، فریب میخورد و وارد خانه آنها میشود. آیا عنکبوتها موفق میشوند، شاپرک را شکار کنند؟
سلام ویزگول
معرفی کتاب
مگسی گرسنه به نام ویزگول به دنبال غذا می گردد. او در این مسیر با پسری به نام ویز آشنا شده و با هم دوست می شوند. ویز، ویزگول را داخل شیشه مربا انداخته و سعی دارد در مسابقه بهترین حیوان خانگی شرکت کند. داوران نمی پذیرند، ولی ویز و ویزگول آن قدر اصرار می کنند تا اینکه داوران می پذیرند و بالاخره ویزگول هم یک جایزه دریافت می کند.
ویزگول از اون بالاها
معرفی کتاب
ویز به همراه پدر و مادرش به سفر می روند. ویزگول مگس که دوست ویز است، دوست دارد همراه آنها باشد. پدر و مادر اجازه نمی دهند ویزگول همراهشان بیاید، اما ویزگول خودش را در صندوق عقب ماشین پنهان می کند. آنها به جاهای مختلفی همچون موزه، دریا، شهربازی و ... می روند. موقع برگشت راه را گم می کنند و ویزگول به آنها کمک می کند که راه خانه را بیابند.
ویزگول قهرمان
معرفی کتاب
ویز دوستش ویزگول را با خودش به مدرسه می برد. ویزگول شروع به یادگیری حروف الفبا می کند. بعد به آشپزخانه رفته و از مواد غذایی که در سطل آشغالهای آشپزخانه است استفاده می کند. خانم رز آشپز مدرسه خیلی به ویزگول سخت نمی گیرد، اما آقای مدیر با بودن مگس در آشپزخانه مدرسه مخالف است. به همین خاطر خانم رز را از مدرسه اخراج می کند و به جای او خانم ناز را استخدام می کند.اتفاقاتی می افتد که سرانجام خانم رز به مدرسه بر می گردد.
ویزگول و غذای قلنبه قهوهای
معرفی کتاب
«ویزی» نام پسری است که دوستی به نام «ویزگول» دارد. ویزگول یک مگس است. ویزی برای ویزگول یک اتاق دنج و یک هواپیمای شخصی ساخته است. ویزگول غذای مخصوصی هم دارد که بسیار بدبو است. یک روز ویزی، همراه خانوادهاش به پیکنیک میرود. ویزگول گم میشود. همه ویزگول را از خودشان دور میکنند و سرش فریاد میزنند تا اینکه ویزگول، ویزی را پیدا میکند و به غذای مورد علاقهاش میرسد.
چه کسی مرا برد به هوا؟
معرفی کتاب
در کتاب حاضر، نویسنده مراحل تبدیل شدن کرم ابریشم به پروانه را به صورت داستانی کوتاه، برای کودکان توضیح میدهد و حشراتی مانند مورچه و عنکبوت و پینهدوز را معرفی میکند. کرم ابریشم در حال خوردن برگ است که یک نفر برگ را تکان میدهد. کرم ابریشم پس از پرس و جوی بسیار، درون پیله خود به خواب میرود و تبدیل به پروانه میشود و سرانجام با نسیم که برگ را تکان داده است، آشنا میشود.