پیپی جوراب بلند در پارک
معرفی کتاب
«پیپی» در شهر استکهلم زندگی میکرد که شهر آرامی بود. در چند روز گذشته، اتفاقات وحشتناکی در شهر افتاده بود. افراد شروری پیدا شده بودند که مردم را اذیت میکردند، بهخصوص نیمهشبها در پارک شهر. پیپی تصمیم گرفت همراه دوستانش، به پارک برود و منتظر افراد شرور بماند؛ اما شب که نمیتوانستند در پارک بخوابند. پیپی ایده جالبی داشت؛ آنها... . درست زمانیکه بچهها میخواستند بخوابند، صداهایی شنیدند و... .
شاه کوچولو کالهویرش
معرفی کتاب
«پاتریک» خواهری بزرگتر و برادری کوچکتر از خود دارد و مثل همه بچههای وسط، احساس میکند به اندازه فرزندان دیگر به او توجه نمیشود. پاتریک عاشق بازیهای کامپیوتری است، روزی هنگام بازی، ناگهان بازی قطع میشود و شخصی روی صفحه نمایش ظاهر میشود و از یک مسابقه تلویزیونی با جایزه یک میلیون دلاری خبر میدهد؛ اما در شهر آنها چنین کانال تلویزیونی و مسابقهای وجود ندارد! عجیبتر اینکه وقتی پاتریک با مادرش به فروشگاه میرود... .
قصهگوی جنگل سیاه
معرفی کتاب
فصل رعبآور در بیشه «شاخگوزن»، فرارسیده است و هیچ بچهروباهی امنیت ندارد. هنگامیکه «میا» و «یولی»، از خواهرها و برادرهایشان جدا میشوند، دنیایی پر از هیولا کشف میکنند. آنها برای یافتن لانهای که آن را خانه خود بنامند، باید از میان دشتها و جنگلهای پرمخاطره بگذرند و با مخلوقات وصفناپذیری که در تاریکی زندگی میکنند، مواجه شوند؛ چیزهایی آنقدر ترسناک که قابل ذکر نیستند.
مروارید بنگال
معرفی کتاب
«آگاتا» عاشق نویسندگی و داستانهای هیجانانگیز است. او در خانوادهای به دنیا آمده که همه کارآگاه هستند. «دَش» پسرعموی آگاتا، دانشآموز مدرسه کارآگاهی است. آگاتا همراه دَش به کشورهای مختلف سفر میکنند تا پرده از اسرار معماهای پیچیده بردارند. اینبار آنها به هند میروند تا با کمک عمویشان مروارید الهه کالی را پیدا کنند که در یک شب همراه نگهبان معبد، باهم دزدیده شدهاند.
نفرین فرعون
معرفی کتاب
«آگاتا» عاشق نویسندگی و داستانهای هیجانانگیز است. در خانواده آنها همه کارآگاه هستند. پسرعموی او، «دَش»، دانشآموز مدرسه کارآگاهی است. دَش باید معماهای مختلفی را کشف کند تا بتواند در آینده کارآگاه شود. او همراه آگاتا به کشورهای مختلف میروند تا پرده از اسرار معماهای پیچیده بردارند. اینبار آنها به مصر میروند تا از راز ناپدید شدن لوح معبد فرعون سردربیاورند.
سفر به سرزمین درسهای یادنگرفته
معرفی کتاب
«ویکتور» خیلی حوصله درس خواندن ندارد. او در یک روز پنج تا نمره دو از معلمش میگیرد و وضع حسابی خراب میشود. کتابهای مدرسه به سرکردگی کتاب ریاضی و جغرافی علیه او شورش میکنند و ویکتور را به سرزمین درسهای یادنگرفته تبعید میکنند. آنجا راهی برای فرار نیست. همه مسائل ریاضی که غلط حل کرده و همه سوالهایی که درست جواب نداده است، او را محاصره میکنند و... .
الیور و جزیرکهای شناور
معرفی کتاب
«الیور» فقط دَه سالش بود؛ اما دَه سال پُربار و هیجانانگیز؛ چون پدرومادرش، هر دو، کاشف بودند. وقتی الیور به دنیا آمد، فقط یک کولهپشتی حمل کودک و یک کالسکه شاسیبلند برایش خریدند. الیور هرگز به مدرسه نرفته بود. او هیچوقت اتاقخواب مستقل نداشت و همیشه روی تختخواب تاشو خوابیده بود؛ اما سرانجام روزی رسید که پدرومادرش تصمیم گرفتند به خانهشان در خلیج آبهای عمیق، نزدیک شهر کوچک ساحلی سنت پاروکس، برگردند و آنجا بمانند. الیور... .
خطر در بیشهزارهای آفریقای جنوبی
معرفی کتاب
مجموعه «ماجراجوییهای رایلی»، داستان پسرک ماجراجویی است که به گوشهوکنار دنیا سفر میکند؛ «خطر در بیشهزارهای آفریقایجنوبی»، ماجرای سفر «رایلی» به آفریقای جنوبی است. رایلی همراه عمو «مکس»، «زنعمو» و دخترعمو «آلیس» راهی بیشهزار میشوند، به گشتوگذار میپردازند، با جانوران مختلف آشنا میشوند و متوجه میشوند که چه خطراتی جانوران را تهدید میکند ولی ناگهان، تعدادی فیل ماده و بچهفیل را میبینند که بهسمت آنها میآیند و... .
سفر پرخطر ماهیهای آزاد
معرفی کتاب
مجموعه «رایلی»، داستان پسرک ماجراجویی است که به گوشهوکنار دنیا سفر میکند؛ «سفر پرخطر ماهیهای آزاد»، ماجرای سفر «رایلی» به آلاسکاست. رایلی همراه عمو «مکس»، «زنعمو» و دخترعمو «آلیس» به منطقهای در رودخانه سفر میکنند و با جانورانی که در آن منطقه زندگی میکردند، آشنا میشوند. آنها میخواستند ببینند چه چیزی باعثشده که ماهیهای آزاد منطقه به خطر بیفتند. وقتی عمو مکس و آلیس داشتند دستگاه ماهییاب را به رایلی نشان میدادند، دو مرغ دریایی شیرجه زدند و دستگاه ماهییاب به روی تختهسنگها افتاد و... .
راز صخرههای مرجانی
معرفی کتاب
«راز صخرههای مرجانی»، ماجرای سفر هیجانانگیز «رایلی» به شهری در استرالیای شرقی، در نزدیکی صخرههای بزرگ مرجانی است؛ صخرههایی که در معرض خطر نابودی قرار گرفتهاند. او همراه «عمومکس» به اقیانوس میرود و با جانوران دریایی، چرخه زندگی مرجانها و علت سفیدشدن آنها، آشنا میشود. آنها مشغول تماشای یک فیل دریایی هستند که یک کوسه به آنها نزدیک میشود و موتور قایق از کار میافتد... .