Skip to main content

پپا به تعطیلات می‌رود

معرفی کتاب
پپا و خانواده‌اش برای تعطیلات به ایتالیامی‌روند. مامان چمدان را جمع می‌کند. پپا هم عروسک خرسی‌اش را برمی‌دارد. آن‌ها به مقصد می‌رسند؛ ناگهان پپا متوجه می‌شودکه خرسی را جا گذاشته است. کجا جا گذاشته است؟ و آیا خرسی را پیدا می‌کند؟ ...

پپا عینک می‌زند

معرفی کتاب
پپا و جورج بیرون از خانه با دوستشان «پدرو» باز ی می‌کنند. پدرو عینک دارد. پپا با آزمایش پدرو مطمئن می‌شود که نیاز به عینک دارد. بابای پدرو عینک‌ساز است. پپا و مادرش پیش او می‌روند تا چشم‌های پپا را آزمایش کنند. آیا چشم‌های پپا به عینک نیاز دارد؟ ‌...

پپا به دندان‌پزشکی می‌رود

معرفی کتاب
بابا تصمیم می‌گیرد برای اولین بار جورج و پپا را به دندانپزشکی ببرد. جورج دوست ندارد نوبتش شود چون می‌ترسد. برای همین دندانپزشک به او اجازه می‌دهد آقای دایناسور عروسکی را توی بغلش بگیرد. دندان‌های جورج و پپا سالم و تمیز اند؛ اما یک دفعه دکتر فیل متوجه می‌شود که دندان‌های آقای دایناسور خیلی کثیف‌هستند و...

پپا فوتبال بازی می‌کند

معرفی کتاب
پپا، سوزی و جورج تنیس بازی می‌کنند. دوست‌هایشان هم می‌رسند. آن‌ها می‌گویند: «می‌شود ما هم بازی کنیم؟ » ولی آن‌ها فقط دو تا راکت تنیس دارند. دنی هاپ‌هاپ پیشنهاد فوتبال بازی می‌دهد. دخترها یک تیم و پسرها هم یک تیم می‌شوند. بازی با سرو صدای زیاد شروع می‌شود. بابا سر می‌رسد و داوری بازی را به عهده می‌گیرد. برنده کدام تیم است؟ ‌...

پپا با کامپیوتر بازی می‌کند

معرفی کتاب
مامان امروز با کامپیوتر خانگی تند تند تایپ می‌کند؛ چون یک عالمه کارهای مهم دارد. اما پپا و جورج می‌خواهند با کامپیوتر بازی کنند. پپا هم تند تند مثل مادر دکمه‌ها را فشار می‌دهد. باز هم روی دکمه‌ها می‌زند و این‌بار کامپیوتر هشدار می‌دهد. مامان از بابا می‌خواهد که کامپیوتر را درست کند؛ اما...

پپا به آکواریم می‌رود

معرفی کتاب
اسم ماهی پپا طلایی است. طلایی غمگین است. پپا فکر می‌کند طلایی خیلی تنهاست. حتماً‌دلش می‌خواهد با یک ماهی دوست شود. پپا و خانواده‌اش به آکواریوم می‌روند تا برای طلایی یک دوست خوب پیدا کنند. پپا به هر قسمت آکواریوم که می‌رود دوست مناسب برای طلایی پیدا نمی‌کند تا این‌که...

هدیه تولد مادر

معرفی کتاب
تولد مادر نزدیک بود و دخترک می‏‌خواست هدیه خوبی به مادرش بدهد و او را خیلی خوش‌حال کند. او تصمیم گرفت برای مادرش نقاشی بکشد و شروع کرد؛ اما هیچ‌کدام از نقاشی‌ها خوب از کار درنمی‌‏آمدند و دخترک دوستشان نداشت. او مرتب نقاشی کشید، به این امید که یکی از آن‎ها آن‌قدر خوب باشد تا بتواند به مادرش هدیه دهد تا اینکه در نقاشی‎هایش غرق شد، در دنیای کاغذ‌ها و نقاشی‌ها و... .

در اداره پست(17)

معرفی کتاب
والدین مایل‌اند کارهای درست و نحوۀ انجام دادن آن‌ها را به کودکانشان بیاموزند. در کتاب حاضر از مجموعه‌ای چندجلدی، رفتار درست در ادارۀ پست به کودک آموخته می‌شود. محتوای کتاب همراه با تصویر، دربارۀ چگونگی نامه‌فرستادن، ارسال بستۀ هدیه و دستگاه‌های اسکنر و نمابر، نکاتی را به مخاطب می‌آموزد.

در ایستگاه قطار(16)

معرفی کتاب
بزرگ‌ترها دوست دارند کودکانشان رفتار جمعی را بیاموزند. در کتاب حاضر، از مجموعه‌ای چندجلدی، چگونگی رفتار درست در قطار به کودک آموخته می‌شود. محتوای کتاب، همراه با تصویر، به مخاطب می‌آموزد صف را رعایت کند، از قسمت بازرسی عبور کند، روی صندلی مخصوص خود بنشیند و مواظب وسایلش باشد.

در مرکز خرید(15)

معرفی کتاب
والدین مایل‌اند کارهای درست و نحوۀ انجام دادن آن‌ها را به کودکانشان بیاموزند. در کتاب حاضر از مجموعه‌ای چندجلدی، چگونگی رفتار درست در مرکز خرید به کودک آموخته می‌شود. محتوای کتاب، همراه با تصویر، دربارۀ رفتار در اسباب‌بازی فروشی، شکلات فروشی و بخش فروش لباس‌ها، نکاتی را به مخاطب می‌آموزد.