Skip to main content

بچه را به کجا می‌بری؟

معرفی کتاب
مجموعه «آی دکمه دکمه دکمه» حاوی 10 جلد کتاب داستان مناسب کودکان بالای 3 سال است. این اثر سعی کرده است به اضطراب کودکان در هنگام رفتن به مهدکودک بپردازد و تجربه لذت‌بخشی از حضور در مهدکودک برای آنان به وجود آورد. «ابیش» پسر بچه‌ی کوچولویی است که هر بار با چالش‌های خاص دوره‌ی سنی‌اش مواجه می‌شود. او برای رفتن به مهدکودک نگرانی‌هایی دارد. در این داستان ابیش نگران است مبادا در مهد هم‌بازی نداشته باشد.

تمرین بازی با دوستان آینده

معرفی کتاب
مجموعه «آی دکمه دکمه دکمه» حاوی 10 جلد کتاب داستان مناسب کودکان بالای 3 سال است. این اثر سعی کرده است به اضطراب کودکان در هنگام رفتن به مهدکودک بپردازد و تجربه لذت‌بخشی از حضور در مهدکودک برای آنان به وجود آورد. «ابیش» پسر بچه‌ی کوچولویی است که هر بار با چالش‌های خاص دوره‌ی سنی‌اش مواجه می‌شود. او برای رفتن به مهدکودک نگرانی‌هایی دارد. در این داستان ابیش می‌خواهد در بازی با دوستان آینده‌اش خیلی قوی، شجاع و سریع باشد.

کجا می‌توانم یک دوست پیدا کنم؟

معرفی کتاب
«کجا می‌توانم یک دوست پیدا کنم؟ » از مجموعه کتاب‌های کودک و صفات خدا با موضوع خداشناسی برای کودکان نوشته شده است. نویسنده این کتاب با زبانی ساده و روان، مفهوم عمیق خداشناسی را برای کودکان قابل فهم می‌کند. مادر توکا به روش غیر مستقیم، فرزندش را به شناخت خدا سوق می‌دهد. توکا کوچولوی بنفش، تنها مانده و حوصله‌اش سر رفته است. او باید همین امروز برای خودش یک دوست پیدا کند. اما از کجا؟ شما می‌دانید؟

حدس بزن توی زمستان چه‌قدر دوستت دارم!

معرفی کتاب
یکی از مفاهیم مهمی که در اولین دوره تربیتی انسان باید مورد توجه قرار گیرد، دریافت محبت از امن‌ترین اشخاص زندگی انسان یعنی والدین است که در ایجاد و استحکام عزت‌نفس کودکان و ایجاد حس بی‌بدیل امنیت نقش ویژه‌ای ایفا می‌کند. در کتاب «حدس بزن توی زمستان چه‌قدر دوستت دارم» ارتباط والد و کودک در سایه عشق و محبت بی‌دریغ به تصویر کشیده شده است و طعم شیرین آرامش در سایه امنیت حضور والدین به کودک چشانده می‌شود و با استفاده از گزاره‌هایی که در طبیعت وجود دارد، عشق‌ورزیدن و محبت‌کردن را به کودک می‌‎آموزد.

دوست‌شدن بچه‌های کوچک برای رفتن به مدرسه‌های بزرگ

معرفی کتاب
مجموعه‌ «سری اولین مهارت‌های زندگی ویژه کودکان مهدکودک، پیش‌دبستانی و دبستان» شامل مواردی مانند تصمیم‌گیری، روابط اجتماعی، مدیریت زمان، مهارت نه گفتن، تفکر انتقادی، بهداشت، برقراری ارتباط و مقابله با شکست می‌شود. این مهارت‌ها به کودکان کمک می‌کنند تا در زندگی روزمره بهتر عمل کنند و در آینده با موفقیت بیشتری روبرو شوند. «دوست شدن» درباره دوست‌یابی چیزهای زیادی برای فکر کردن وجود دارد. از به اشتراک گذاشتن اسباب‌بازی ها و خوراکی‌های خود تا مودب بودن و فکر کردن در مورد احساسات دیگران. اما نگران نباشید! این راهنمای کاربردی اینجاست تا به شما کمک کند یک دوست واقعا عالی باشید.

برای من هم جا بگیر

معرفی کتاب
برای من هم جا بگیر داستان دو پسر به نام‌های جو و راوی است. داستان از زبان دو راوی اول شخص که دقیقاً مثل شخصیت‌های کتاب آمریکایی و هندی هستند؛ نقل می‌شود. جو و راوی هر دو در مدرسه مشکلاتی دارند؛ راوی که تازه از هند به آمریکا در برقراری ارتباط با همکلاسی‌هایش دچار مشکل است. جو نیز اگرچه اهل آمریکاست اما اختلال شنوایی دارد و امسال دوستان صمیمی‌اش از مدرسه رفته‌اند و تنهاست. این دو پسر هیچ نقطه مشترکی ندارند، اما یک دشمن مشترک دارند، آیا یک دشمن مشترک می‌تواند آن‌ها را به هم پیوند بزند؟ ...

بوفی در مسیر خانه

معرفی کتاب
بوفی فقط یک دوست می‌خواهد...
بوفی یک جغدکوچولوی خوش‌قلب است و همیشه در حال کمک کردن به اطرافیانش می‌باشد. اما با وجود مهربانی‌اش دیگران از او می‌ترسند چون فکر می‌کنند جغدها موجودات ترسناکی هستند. البته همه چیز وقتی بوفی با لولی آشنا می‌شود تغییر می‌کند. درست مثل بوفی، لولی هم به یک دوست احتیاج دارد. یک دوست خوب که برای کمک به دیگران، شادبودن و ماجراجویی کردن بشود روی او حساب کرد. این داستان برای آموزش مهارت ارتباطی مناسب می‌باشد.

تنها

معرفی کتاب
تنها بودن خیلی سخت است، ‌برای همین زمین دنبال دوست می‌گشت. اما دوست پیداکردن اصلاً کار راحتی نیست، ‌مخصوصاً در فضای تاریک و خلوت کهکشان. تا اینکه یک چیز آتشین و نورانی به زمین برخورد می‌کند. زمین حسابی می‌ترسد... یعنی این می تواند نشانه‌ی یک اتفاق عجیب و فوق‌العاده باشد؟ این کتاب وضعیتی را برای مخاطب شرح می‌دهد که در آن پیداکردن دوست به یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی قهرمان تبدیل شده است. کره‌ی زمین در این اثر قهرمان اصلی در نظر گرفته می‌شود که استعاره‌ای از تمام ساکنین خودش است. زمین در کتاب «تنها» همچون دختر خردسالی توصیف می‌شود که چشمش را در سیاهی بی انتهای فضا بازکرده و هیچ آشنا و دوستی در نزدیکی خود نمی‌بیند. سیارات دیگر اگرچه او را می‌بینند اما هیچ‌کدام تمایلی با ایجاد ارتباط و دوستی با زمین ندارند. خورشید در این میان از همه بدتر است و همچون موجودی خودشیفته سعی در تخریب وضعیت روانی زمین دارد. داستان اما با خودباوری زمین به نقطه‌ی اوج خود می‌رسید؛ جایی که بالاخره این باور برای زمین پیش می‌آید که اگر کسی نمی‌خواهد با تو دوست باشد، خودت بهترین دوست خودت باش...

پسری که همه را دوست داشت

معرفی کتاب
دیمیتری به همه‌ی دوستانش در مهدکودک، مردمِ توی خیابان، حتی مورچه‌های توی حیاط، می‌گوید: «دوستت دارم.» اما هیچ‌کس جوابش را نمی‌دهد. دیمیتری نگران است که نکند کسی او را دوست نداشته باشد... تا اینکه متوجه می‌شود، آدم‌ها هر کدام یک‌جور احساساتشان را نشان می‌دهند و راه‌های زیادی برای ابزار عشق و محبت وجود دارد.

کاش یکی با من بازی کنه!

معرفی کتاب
توی یک جنگل خیلی دور، زرافه کوچولویی به اسم «لویی» همراه خانواده‌اش زندگی می‌کرد. لویی دوستان زیادی نداشت. او همیشه دلش می‌خواست کنار بقیه‌ی بچه‌ها بتواند توپ بازی کند؛ اما به خاطر گردن درازش نمی‌توانست، برای همین کسی با او بازی نمی‌کرد.
لویی هر روز یواشکی لابه‌لای درخت‌ها قایم می‌شد و از دور و با حسرت، توپ بازی بچه‌ها را تماشا می‌کرد و با خودش می‌گفت: «آخه این گردن دراز من به چه دردی میخورد؟ خوش به‌حال بچه‌ها که می‌توانند بدون داشتن این گردن دراز، راحت بازی کنند... » یک روز فیل کوچولو با یک ضربه‌ی محکم توپ را به طرف درخت‌ها پرتاب کرد. توپ رفت و رفت و رفت تا روی یک درخت بلند لای یک شاخه گیر کرد...