Skip to main content

همیشه دوستت خواهم داشت

معرفی کتاب
«اولین روزی که تو را دیدم؛ خورشید به زیبایی می‌درخشید. تو سرت را بالا آوردی و به من نگاه کردی و من لبخند زدم. حس می‌کنم تو هم لبخند زدی.» این کتاب درباره ورود یک فرد جدید به خانواده است. زرافه کوچولو که تازه پا به این دنیا گذاشته است، در کنار مادرش ماجراجویی‌های جدید را تجربه می‌کند.

دزد و گلنسا

معرفی کتاب
دزد دنبال چیزی برای برداشتن می گشت که به خانه‌ی ننه قمر رسید. ننه قمر بچه به بغل سر رسید چون چشم هایش خوب نمی دید فکر کرد دزد خواهر زاده اش است خوشحال شد و به گرمی از او استقبال کرد. در این میان دختر همسایه یعنی گلنسا وارد ماجرا شده و دزد عاشق او شد و ....

مسافر دریا

معرفی کتاب
سوفیا عروسک خرسی‌اش را خیلی دوست داشت. عروسکی که اول برای پدربزرگش بود، بعد برای مادرش و حالا برای او بود. آن‌ها با هم همه جا می‌رفتند. یک روز قرار شد همراه بابا و عروسک خرسی به ساحل بروند. آن‌ها باهم خیلی بازی کردند و خیلی هم خوش گذراندند. اما ناگهان طوفان از را رسید؛ با عجله همه چیز را جمع کردند و برگشتند به خانه. آن‌ها آن‌قدر عجله داشتند که متوجه باز بودن در کیف سوفیا نشدند و خرسی پرت شد بیرون.... سوفیا و پدرش همه جا را گشتند و از همه پرس و جو کردند؛ تا این‌که سال‌ها بعد...

عشق برای همه است

معرفی کتاب
اندازه‌ی چهارتا/ مزرعه با هویج‌هاش/ دوستت دارم مامانی/ مراقب خودت باش
این کتاب از مجموعه مهارت برای همه است که با استفاده از شعرهای ساده و تصاویری زیبا به صورت هدفمند و غیر‌مستقیم مهارت‌ دوست داشتن و عشق ورزیدن را به کودک آموزش می‌دهد. عشق یکی از زیباترین احساس‌هاست. اگر پدر و مادر رفتار محبت‌آمیزی با هم داشته باشند، کودک معنای عشق را درک و احساس امنیت می‌کند.

تاوان عاشقی

معرفی کتاب
"آلاء" دختر دانشجوی بیست و پنج ساله مسلمان اهل غزه در دانشگاه "الازهر" درس می خواند. پدرش نظامی و مادرش استاد تاریخ و دو برادر دارد به نام های "نمر" که سه سال از او بزرگتر است و "سامر" سه سال از آلاء کوچکتر است. آلاء از پنج سالگی به همراه خانواده به لیبی می رود و در هفده سالگی به غزه برمی گردند. پدرش چون به نیروهای سازمان های مبارز فلسطینی آموزش می داده مطرود فلسطین محسوب می شود و در همانجا می ماند. او به همراه 4 دانشجو در فضای مجازی فعالیت های سیاسی انجام می دهند. آنان فراخوان تجمع و اعتراض می دهند و علیه تحریم، کمبود امکانات، سختگیری برای سفر به خارج از غزه و محاکمه خائنین حکومتی شعار سرمی دهند و ....

رفاقت ناجور: وابستگی عاطفی نوجوانان به رفیق هم‌جنس

معرفی کتاب
مجموعه کتاب‌های «مخاطب خاص»، با محوریت آسیب‌های شایع در بین نوجوانان به بیان چیستی و چرایی آسیب و چگونگی مقابله با آن‌ها می‌پردازد. در این کتاب که جلد نخست از آن مجموعه است به چیستی، چرایی و چگونگی درمان وابستگی عاطفی نوجوانان به رفیق همجنس، پرداخته می‌شود.

روان‌شناسی عشق

معرفی کتاب
این کتاب، پیش‌درآمدی برای مطالعه‌ی عشق است، تا به سؤالات پیرامون عشق پاسخی جامع بدهد. کتاب، اطلاعات سودمند و آموزنده‌ای را به‌منظور آگاهی‌بخشی در روابط عاشقانه که منجر به نتیجه‌ای مثبت و زمینه‌ساز رشد باشد، فراهم آورده است. نویسنده سعی دارد، اطلاعاتی از روان‌شناسی عشق را در اختیار قرار دهد، تا از این طریق، شادمانی را در زندگیتان بیابید. او همچنین به روابط عاشقانه‌ای که از طریق اینترنت صورت می‌گیرد، اشاره می‌کند.

نمایشنامه مزار شریف

معرفی کتاب
شَکوه (دختر سرهنگ آصف) و ملامحمد (دانشجوی دانشگاه علوم هرات) دو دلداده عاشق که زیر چرخ‌دنده‌های جنگ و خیانت در افغانستان نیمه جان به در برده‌اند و به دنبال هویت خود می‌گردند. ملامحمد وجدان جهان را این‌گونه فرا می‌خواند که: افغانستان فلک زدۀ ما چه دارد که شما از سراسر جهان بر آن فرو ریخته‌اید و در آن به دنبال منافع ملی خود می‌گردید!؟ این نمایشنانه به رویارویی «عشق با جنگ و خیانت» در افغانستان پرداخته و تراژدی زمانه و تلخی روزگار مردم را بیان می‌دارد.

عشق یعنی چی؟

معرفی کتاب
روزی «زی»، رباتِ کوچولو، نامه رنگ‌و‌رو رفته‌ای پیدا کرد که فقط دو خط آخرش خوانده می‌شد: « باعشق، از طرف بیترس». زی نمی‌دانست عشق چیست. برای همین صبح روز بعد راه افتاد تا معنی آن را بفهمد. سمور آبی هم نمی‌دانست عشق چیست. آن دو با هم رفتند تا بیترس را پیدا کنند و از او بپرسند. زی و سمور آبی به هرکسی می‌رسیدند، سراغ بیترس را می‌گرفتند و معنی عشق را می‌پرسیدند. هیچ‌کس او را نمی‌شناخت؛ اما هرکس نظرش را درباره عشق می‌گفت تا اینکه... .

عشق من

معرفی کتاب
مجموعه داستان‌های دنیای ما، مجموعه‌ای جذاب و کاربردی برای کودکان خردسال است که در هر جلد، «آرشیبالد» شخصیت داستان، قصه‌ای از زندگی خودش تعریف می‌کند. در کتاب «عشق من»، یک شب آرشیبالد موقع شب به خیر گفتن از مادرش می‌پرسد: «آیا همیشه من را دوست خواهی داشت؟ » مادر در جواب این سوال آرشیبالد از عشق مادرانه‌اش و دوست داشتن فرزندش در همه حال می‌گوید...