Skip to main content

پهلوان پنبه

معرفی کتاب
کتاب حاضر یکی از قصه‌های مثنوی معنوی را به زبان ساده و کودکانه بازنویسی کرده است. قصه کتاب درباره پهلوانی ظاهرا قوی و پرزور است که ادعای زیادی دارد. او که به خود مغرور شده، تصمیم دارد یک شیر را روی کمر خود خالکوبی کند! اما وقتی که دلاک شروع می‌کند به خالکوبی‌کردن، پهلوان از درد به خود می‌پیچد و از انجام کار منصرف می‌شود.
هدف این داستان تشویق کودکان به فروتن‌بودن و نداشتن ادعای پوچ و توخالی در کاری است که توانایی انجام آن را ندارند.

کر‌و‌کور و لخت‌و‌عور

معرفی کتاب
این کتاب بازنویسی یکی از داستان‌های مثنوی مولانا به زبان فارسی کودکانه امروزی است. قصه حاضر درباره سه دوست است که یکی کور بود و دیگری کر و نفر بعدی لخت.
در شهری که این سه نفر زندگی می‌کنند جنگ می‌شود و آن‌ها مجبور به فرار می‌شوند. فرارکردن آن‌ها باعث می‌شود اتفاقات عجیب و بدی را برای آنها به وجود می‌آورد.
هدف این داستان آشناکردن کودکان با داستان‌های اخلاقی، آموزنده و عرفانی است.

سه مروارید

معرفی کتاب
کتاب حاضر بازنویسی امروزی و کودکانه یکی از منظومه‌های مثنوی مولوی است. این داستان درباره شکارچی است که گنجشکی را شکار می‌کند و بعد از شنیدن التماس‌های گنجشک تصمیم می‌گیرد او را در قبال شنیدن سه نصیحت آزاد کند. نصیحت اول و دوم این است که:«حسرت چیزی که از دست داده‌ای را نخور» و «چیز غیرممکن را باور نکن» و اما نصیحت سوم ناگفته می‌ماند. دلیل ناگفته‌ماندن آن را در داستان حاضر خواهید خواند.

آرزو

معرفی کتاب
کتاب حاضر بازنویسی به زبان امروز و برگردان کودکانه یکی از داستان‌های مثنوی مولانا است. این قصه درباره مردی حریص و مال‌اندوز است که خیرش به هیچ‌کس، حتی حیوانات خانه‌اش، نمی‌رسد و همیشه به دنبال سود و پول است. او از حضرت موسی(ع) می‌خواهد به او زبان حیوانات خانگی‌اش را یاد بدهد تا بتواند از آن‌ها بیشتر کار بکشد، اما این عمل و دانستن برای مرد نتیجه بسیار بدی دارد...

خر باشم بهتر

معرفی کتاب
کتاب حاضر بازنویسی یکی از داستان‌های مثنوی مولانا است که قصد دارد کودکان را با مفاهیم اخلاقی و ادبی منظومه‌های مولانا، به کمک زبانی مناسب سن خودشان، آشنا کند.
این قصه درباره خری است که بدون اطلاع از شرایط حیوانات اصطبل شاه، به آن‌ها غبطه می‌خورد و از زندگی ساده خودش ناراضی است. خر در آرزوی رفتن به اصطبل شاه هست تا به خوشبختی واقعی دست پیدا کند اما...
هدف داستان قضاوت‌نکردن دیگران از روی ظاهر زندگی آن‌ها و حسادت نکردن به اطرافیان است؛ زیرا ما از باطن زندگی ایشان خبر نداریم.

عقاب

معرفی کتاب
این داستان با الهام از مثنوی عقاب اثر پرویز ناتل خانلری نوشته شده است. در بعضی از صفحات داستان، چند مصرع از مثنوی خانلری آمده‌اند. در این داستان زاغی که در دشت زندگی می‌کند با عقابی پیر که جوانی خود را از دست داده و از این بابت اندوهگین است، گفت‌وگو می‌کند.
مضمون اصلی داستان اشاره به تفاوت‌های بنیادین این دو پرنده است که نماد و نشانه‌ای از تفاوت سرشت و ذات انسان‌هاست.

آهوی آدم

معرفی کتاب
در این کتاب سه داستان از مثنوی معنوی برای کودکان بازنویسی شده است. "آهوی آدم"، " گوهر اول" و" سه ماهی" عنوان این داستانهاست. در داستان آهوی آدم، آهویی که در جنگل زندگی می کند، توسط شکارچی شکار شده و سر از طویله الاغان در می آورد. آهو و الاغان زبان همدیگر را نمی فهمند و ....

مرد جوان و خیاط حیله‌گر: براساس داستانی از مثنوی مولوی

معرفی کتاب
این کتاب، داستانی براساس یکی از افسانه‌ها و حکایت‌هایی است که مولانا در «مثنوی معنوی» خود آورده است. این داستان درباره مرد جوانی است که به شهری می‌رسد. به قهوه‌خانه می‌رود و آنجا صحبت مردم شهر را درباره خیاط می‌شنود. خیاط بسیار ماهر است اما همیشه از پارچه‌های مشتریان می‌دزدد و مردم به همین دلیل، دلِ خوشی از او ندارند. وقتی که جوان صحبت‌های آنان را می‌شنود، با مردم شرط می‌بندد که... .

سلخ: چونک شمس‌الدین تبریزی کنون شد یار

معرفی کتاب
«مقالات»، سخنانی است که «شمس تبریزی» در دیدارهایی که با مولانا و یارانش داشته، بیان کرده است. یاران مولانا نیز یا عین عبارات شمس و یا با دخل و تصرفاتی در آن‌ها، گفتار را مکتوب کرده‌اند. نویسنده در این کتاب به‌شیوه داستان‌گویی و با پایبندی به روش مطالعه تطبیقی به کندوکاو مقالات شمس می‌پردازد و یادآوری می‌کند که فهم داستان شمس تنها با خوانش مقالاتش امکان‌پذیر نیست؛ بلکه باید قسمت‌های زیادی از این داستان را در «مثنوی» و «دیوان شمس» جست‌وجو کرد.

عشق رنگی

معرفی کتاب
این کتاب، داستانی برگرفته از دفتر اول «مثنوی معنوی مولانا» با نام داستان «کنیزک و پادشاه» است. روزی پادشاهی نیرومند که دین و سیاست را یکجا با خود دارد اما هرگز «عشق» را تجربه نکرده ‌است، به شکار می‌رود و هنگام بازگشت در بازار کنیزی را می‌بیند و به او دل می‌بازد و خریداری‌اش می‌کند. وقتی کنیز به کاخ شاه می‌رسد، بیمار می‌شود. شاه پزشکان را از سراسر کشور جمع می‌کند و برای درمان کنیز، پاداشی بزرگ درنظر می‌گیرد. پزشکان، با اطمینان قول درمان می‌دهند و... .