پینوکیو
معرفی کتاب
این داستان درباره عروسکی چوبی به نام پینوکیو است که پیرمردی نجار به نام ژپتو او را بهوجود آورد و فرشتهای مهربان به او گفت: «اگر پسر خوبی باشی، تو را به یک بچه واقعی تبدیل میکنم». پینوکیو که تازه به جهان وارد شده بود و دوست داشت بداند در دنیا چه خبر است، از خانه فرار کرد تا دنیا را ببیند. پینوکیو در این داستان، خواننده را با خود به جهان خیالی میبرد و او را با موجودات ناشناخته و تخیلی آشنا میکند. در انتهای داستان برای پینوکیو اتفاقی عجیب رخ میدهد، آیا به پسر واقعی تبدیل می شود؟ ...
دنیای داداشی
معرفی کتاب
مجموعه حاضر به نام (داداشی)، شامل داستانهایی مصور با موضوعات متنوع و زندگی روزمره کودکان است. (روز داداشی)، (خانهی داداشی)، (دوستان دادشی)، (اسباببازیهای داداشی)، (رنگهای دادشی) و (گردش داداشی) عنوان شش داستان تصویری است که به شعر سروده شدهاند و تصاویر مصوری دارند. شخصیت اصلی راوی ماجراهای این کتاب (دادشی) است که در هر کدام از داستانها به تجربیات و ماجراهای خود پرداخته و زندگیاش را با کودکانهترین شیوهی ممکن بیان میکند.
پادشاهِ کوچکِ غولهای بزرگ
معرفی کتاب
این کتاب درباره سرزمین غولهاست. سرزمینی سیاه و کثیف که نه آب داشت و نه آبادانی. غولهای این سرزمین پشت کوه زندگی میکردند و عصبانی و ناراحت بودند. یک روز پسری به نام بزوین تصمیم گرفت از کوه نزدیک خانهشان پایین برود. او بدون اینکه بداند کجا میرود ناگهان به سرزمین غولها رسید. غولها که هزار و دویست سال بود پادشاهی نداشتند تصور کردند بزوین شاه آنهاست و او را روی تخت پادشاهی نشاندند. بزوین ابتدا خیلی ترسیده بود. نمیدانست باید چهکار کند و چه دستوری دهد. غولها هم منتظر بودند تا پادشاهشان کاری کند، اما اوضاع به سرعت عوض شد و بزوین تصمیم های عجیب و جدیدی گرفت که سرنوشت و سرزمین غولها را تغییر داد...
خودم لباسم را میپوشم
معرفی کتاب
کتاب «خودم لباسم را میپوشم» از مجموعه شش جلدی «تو هم میتوانی»ست. این مجموعه به اصلیترین مسائل و مشکلات کودکان میپردازد. مسائل و مشکلاتی که به نوعی مشکل بزرگترها هم هست. در این مجموعه با زبان غیرمستقیم در قالب قصه، در رفع این مشکلات آموزشهایی داده میشود. در این داستان کتی لباس راحتیاش را درآورد. باید بلوزش را میپوشید. با خودش گفت: «باید عجله کنم. میخواهم بروم شهربازی!» بلوز را برداشت؛ اما نمیدانست کدام طرف باید جلو باشد و کدام طرف پشت سرش...
اسباببازیهایم را جمع میکنم
معرفی کتاب
کتاب «اسباببازیهایم را جمع میکنم» از مجموعه شش جلدی «تو هم میتوانی»ست. این مجموعه به اصلیترین مسائل و مشکلات کودکان میپردازد. مسائل و مشکلاتی که به نوعی مشکل بزرگترها هم هست. در این مجموعه با زبان غیرمستقیم در قالب قصه، در رفع این مشکلات آموزشهایی داده میشود. در این داستان کتی با اسباببازیهایش بازی میکرد که مادرش به اتاق آمد و گفت: «حالا وقت خواب است. اسباببازیهایت را جمع کن و برو بخواب!» کتی با خودش گفت: «فردا دوباره میخواهم بازی کنم، چرا باید جمع کنم؟ » کتی خوابش برد و...
دندانم را مسواک میزنم
معرفی کتاب
کتاب «دندانم را مسواک میزنم» از مجموعه 6 جلدی «تو هم میتوانی»ست. این مجموعه به اصلیترین مسائل و مشکلات کودکان میپردازد. مسائل و مشکلاتی که به نوعی مشکل بزرگترها هم هست. در این مجموعه با زبان غیرمستقیم در قالب قصه، در رفع این مشکلات آموزشهایی داده میشود. در این داستان کتی از مادرش میخواهد که او را به پارک ببرد. مادر گفت: «اول صبحانهات را بخور، بعد هم دندانهایت را مسواک بزن تا به پارک برویم.» کتی صبحانهاش را خورد، اما تنبلی کرد و مسواک نزد. کتی در پارک بازی میکرد که یکدفعه دندانش درد گرفت و...
من نمیخواهم یک موش کوچولو باشم
معرفی کتاب
گاهی آدمها نمیخواهند آن چیزی باشند که هستند مثلاً کسی که در شهر زندگی میکند، میگوید ای کاش در روستا زندگی میکرد؛ کسی که در روستا زندگی میکند، میگوید ای کاش در شهر میبود! مثل این موش کوچولو که دقیقاً مثل برخی آدمها از موفعیت خودش راضی نیست و دلش میخواهد چیز دیگری باشد.
راضی بودن از موقعیت کنونی یک پدیدهی پیچیده است و بهراحتی به دست نمیآید. نمیتوان کسی را مجبور کرد تا ناگهانی بپذیرد همهی چیزهایی که دارد، خوب است. مثل قد، وزن، چهره، پدر و مادر، خانواده و غیره. در واقع این پذیرش به یک سفر نیاز دارد. این سفر درونی با کسب تجربه از سفرهای بیرونی همراه میشود...
راضی بودن از موقعیت کنونی یک پدیدهی پیچیده است و بهراحتی به دست نمیآید. نمیتوان کسی را مجبور کرد تا ناگهانی بپذیرد همهی چیزهایی که دارد، خوب است. مثل قد، وزن، چهره، پدر و مادر، خانواده و غیره. در واقع این پذیرش به یک سفر نیاز دارد. این سفر درونی با کسب تجربه از سفرهای بیرونی همراه میشود...
یک عالمه هویج
معرفی کتاب
این داستان درباره خرگوشی است که هویج را بیشتر از هر چیزی دوست دارد و هرجا که هویج میبیند، آن را میکند و در لانهاش نگهمیدارد. به مرور زمان خانه خرگوش دیگر جایی برای خود او نداشت و خرگوش مجبور شد مهمان خانه دوستانش شود؛ اما خانه دوستانش هم کوچکتر از چیزی بودند که خرگوش در آن جا شود!
خرگوش باید چطوری این مشکل را حل میکرد؟ ....
خرگوش باید چطوری این مشکل را حل میکرد؟ ....
اگرهای ناقلا
معرفی کتاب
گاهی اوقات برای کودکان پیش میآید که قبل از مسابقه یا اتفاقی مهم، نگران و مضطرب میشوند. به اتفاقات بد فکر میکنند و میترسند که نتیجه خوبی در انتظارشان نباشد. داستان این کتاب نیز درباره همین مشکل و چگونگی حل آن است. کارا دختری باهوش و بااستعداد بود که میخواست در مسابقه استعدادیابی شرکت کند. او نگران بود و اضطراب رهایش نمیکرد؛ اما دوست کارا به کمکش آمد و حرفهای آرامکنندهای به او گفت. حرفهایی که توانست به شجاعشدن و بالارفتن اعتمادبهنفس کارا کمک کند.
این کتاب میتواند به کودکانی که با مشکل اضطراب و کمبود اعتمادبهنفس مواجه هستند کمک و ایشان را به سوی موفقیت هدایت کند.
این کتاب میتواند به کودکانی که با مشکل اضطراب و کمبود اعتمادبهنفس مواجه هستند کمک و ایشان را به سوی موفقیت هدایت کند.