سوتفاهم
معرفی کتاب
داستان این نمایشنامه در مسافرخانهای در قلب «چکسلواکی» رخ میدهد؛ مسافرخانهای که دو زن آن را اداره میکنند، مادری پیر با دخترش که «مارتا» نام دارد. برادر مارتا پس از بیست سال دوری از خانه، به مسافرخانه میآید؛ اما مادر و خواهرش او را نمیشناسند. به همین علت، او هویتش را آشکار نمیکند. مادر و دختر قصد دارند به مرد دارو بدهند و او را در دریاچه غرق کنند و ثروتش را به دست بیاورند و... .
دعوت در آلاسکا، دیدار در مشهد
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از چهار نمایشنامه است. «روایت آهنگر»، «افسانه باغ آرزوها»، «جاماندهای که رسید» و «دعوت در آلاسکا، دیدار در مشهد»، نام این نمایشنامههاست. نمایش «روایت آهنگر»، درباره واقعه کربلا و مرد آهنگری است که «ابن زیاد»، حاکم کوفه، همه سلاحهای دستساز او را میخرد. «دعوت در آلاسکا، دیدار در مشهد» درباره مردی است که از لندن به تهران آمده است تا آقا، «علیبنموسیالرضا» را ملاقات کند! نمایش «باغ آرزوها»، داستان زندگی مردی را روایت میکند که نگهبان اسبهای سلطان است و نمایش «جاماندهای که رسید»، روزی را به تصویر میکشد که اهل بیت امام حسین (ع) وارد شهر کوفه میشوند.
بهشتفروشی
معرفی کتاب
این کتاب جلد دوم از مجموعه «نمایشنامههای مدرسه» است و دربردارنده پانزده نمایشنامه کوتاه از زندگی بزرگان دینی و تاریخ و علماست که از کتابهای «داستان راستان»، هزار و یک نکته اخلاقی، از محمدحسین محمدی و دیگر کتب اخلاقی و تاریخی گرفته شده است. «راز یک اسم»، «پنداشتم تو بیداری»، «جایگاه یک ملت» و «دعای مستجاب» نام بعضی از این نمایشنامههاست. «راز یک اسم»، روایت حکایتی تاریخی است از دوران حضرت علی (ع) که در آن نام پسربچهای را «ماتالدین» گذاشتهاند، به معنای «مرگ دین». حضرت علی (ع) راز این نامگذاری را کشف میکنند.
مردی که برای انسانشدن آمده بود
معرفی کتاب
این کتاب جلد نخست از مجموعه دو جلدی «نمایشنامههای مدرسه» و حاوی پانزده نمایشنامه کوتاه است. نام برخی از این نمایشنامهها به این ترتیب است: «یک تصمیم»، «مردک چاپلوس»، «تازه مسلمان»، «همسفر عشق»، «راز بحرالعلوم» و مشتمل بر حکایات و گزیدههای عرفانی و ادبی و داستانهای تاریخی است. هر یک از این نمایشنامهها دربردارنده پیامی اخلاقی و دینی است و قابلیت اجرا در مدارس را دارد. نمایشنامه «مردی که برای انسان شدن آمده بود»، حکایتی تاریخی از دوران رسول اکرم (ص) است که رسم جوانمردی را تبلیغ میکند.
قربت غریب
معرفی کتاب
نمایشنامه حاضر با شخصیتهای عارفه، مریم و سیمین، داستان دانش آموزانی است که برای اردو به مناطق جنگی خرمشهر سفر کردهاند. هر سه در این مناطق پرسه میزنند که به خانهای مخروبه در اثر جنگ میرسند. با ورود به خانه حال سیمین منقلب میشود. اشیای موجود در خانه برای وی بسیار آشنا است. با دیدن آلبوم مدفون شده در زیر آوار معلوم میشود که آنجا خانه دوران کودکی سیمین است و... .
ترکش
معرفی کتاب
نمایشنامه درباره دانش آموزانی است که بعد از اتمام مدرسه در پارک مشغول بازی هستند. یکی از آنها به نام «مهدی» در حال وارسی کیفهای دیگران است و به دنبال چیزی میگردد. چند دقیقه بعد، «عابد» نیز به او ملحق میشود. آنها به دنبال ترکشی هستند که «روحالله» از خرمشهر آورده است و تا به حال به هیچکس نشان نداده است و فقط درباره آن صحبت میکند. مهدی و عابد بر سر کیف روحالله با هم درگیر میشوند، سرانجام روحالله سر میرسد. او میگوید ترکش جایی است که نمیتواند به کسی نشانش بدهد!
امانتداری
معرفی کتاب
این کتاب شامل سه نمایشنامه در تکریم مقام شامخ مادر است.در نماشنامه اول " امانتداری " زن مسن، خدمتکار و چند زن دیگر ازشخصیت های نمایش هستند. در مجلسی مادر یک شیخ به بیان دلایل موفقیت وی در ارتقای درجات معنوی اشاره می کند.نمایشنامه دوم، ارثیه مادر، داستان مشاجره زن و مردی بر سر فرستادن مادر به خانه سالمندان است که در همین حین از مرگ مادر با خبر می شوند.نمایشنامه سوم، بایزید و مادر، داستان بیدار ماندن بایزید بر بالین مادر را حکایت می کند.
تاپای جان
معرفی کتاب
نمایشنامه "تا پای جان" با انتفاضه فلسطین در ارتباط است. آدمهای نمایش نظامی، نوجوان، عمار، زبیر و سرباز هستند. نظامیها به دنبال یک مبارز به نام زبیر هستند. این خبر از طریق یک پسر بچه واکسی فلسطینی به بچههای دیگر میرسد. با تخریب خانههای مردم، زبیر به دام سربازان اسراییلی میافتد. گفت و گویی بین آنها در میگیرد و زبیر میگوید من یک فلسطینی آواره مسلمانم و برای آزادی مبارزه خواهم کرد. اسراییلی میگوید اگر شما بر حق هستید، پس چرا سازمانهای بینالمللی از شما حمایت نمیکنند؟ و ادامه میدهد ما در سرزمین اجدادیمان برای خشنودی خدا مبارزه می کنیم. در ادامه نوجوانان فلسطینی میخواهند یک خودروی نظامی را منفجر کنند و این چنین است که انتفاضه ادامه می یابد.
محاکمه
معرفی کتاب
داستان مؤاخذه دانش آموزانی است که عینک اولیای خود را برای اجرای نمایش به مدرسه آورده اند. شخصیت های نمایشنامه "مهدی"، "عابد"، "ناظم"، "امینی" می باشند. ناظم مهدی و عابد را هنگام تمرین نمایش با عینکهایی در دست می بیند، او که با اجرای نمایش مخالف است، عینک ها را از دسته آن ها گرفته و از آنها می خواهد که فردا بدون اولیا به مدرسه نیایند.
نماینده مرموز
معرفی کتاب
در این کتاب که با رگههای طنز است، پادشاه و یک وزیر از طولانی شدن جنگ با دشمن سخن میگویند. پادشاه از وزیر چاره میجوید و او میگوید که دشمن پیشنهاد صلح دارد. ما باید برای مذاکرات صلح نمایندهای انتخاب کنیم. وزیر، کشاورزی را به عنوان نماینده معرفی میکند. در زمان مذاکره نماینده کشور دشمن روی تخته سیاه دایرهای میکشد. نماینده کشور اول میرود و با تکیه به اطلاعات خود، خطی روی آن میکشد.آنها تا جایی پیش میروند که نماینده دشمن به نادانی و شکستش اعتراف میکند. پادشاه خوشحال و نگران است. از کشاورز میپرسد تو واقعا کشاورزی یا دانشمند؟ مرد میگوید کشاورزم و میخواهم به خانهام بروم و...