رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
معرفی کتاب
در این کتاب، شرح عملیات نظامی روز 26 آبان 1359 (مصادف با شب تاسوعا) که به آزادسازی سوسنگرد از محاصره و بیرونراندن نیروهای عراقی منجر شد، از قول شهید دکتر چمران روایت میشود. این عملیات پیروزمندانه به وسیله ستاد جنگهای نامنظم، متشکل از نیروهای داوطلب مردمی به فرماندهی شهید چمران انجام شد. در ضمن بخشی از کتاب به نیایشهای شهید چمران اختصاص دارد و در صفحات پایانی نیز عکسهایی از شهید چمران به چاپ رسیده است. این کتاب مخاطبان را با ابعاد پنهانی از شخصیت این قهرمان مبارز آشنا خواهد کرد.
نیایشها
معرفی کتاب
کتاب حاضر در سه بخش نیایشها در آمریکا، لبنان و ایران تنظیم شده است. شهید چمران در سال 1337، برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و با وجود موفقیتهای علمیاش در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، احساس غربت و تنهایی او را میآزرد. این مشخصه در 8 نیایش دکتر چمران در آمریکا پیداست. بخش دوم کتاب، دربرگیرنده 25 نیایش شهید چمران در زمان حضور او در لبنان است. وی به درخواست امام موسی صدر، برای تأسیس و تقویت شاخه نظامی سازمان «امل» به لبنان رفت. نکته قابل توجه این است که دستنوشتهها و نیایش های او در لبنان امیدوارانهتر و نگاهش به زندگی روشنتر است. نیایشهای دکتر چمران در ایران که همزمان با جنگ تحمیلی نوشته شده، نشانگر اراده محکم او در مبارزه با دشمنان است. این دستنوشتهها را می توان بهعنوان قسمتی از خاطرات و زندگینامه او تلقی کرد. چون با مطالعه هر نیایش، گویی خواننده قدم به قدم در زندگی روزمره او پیش میرود.
عارفانه
معرفی کتاب
کتاب حاضر، مجموعهای از دستنوشتههای شهید دکتر «مصطفی چمران» است که به کوشش مهدی چمران جمعآوری شده است. این نوشتهها بازگوکنندهی بسیاری از حالات شهید چمران در لحظات و مواقع مختلف و در شرایط خاص خود بوده است؛ مباحثی که عموماً در زاویهی دید عارفانه شهید چمران قرار گرفته و با قلمی زیبا بیان شده است؛ بنابراین دستنوشتهها در ارتباط با موضوع خاصی نیست و مطلب مشخصی را دنبال نمیکند. محل و زمان نگارش دستنوشتهها دقیقاً مشخص نیست، گرچه با شواهد و قرائنی میتوان حدس زد که در آمریکا، لبنان یا ایران به رشته تحریر درآمده است. برخی از عناوین دستنوشتهها عبارتاند از: احتیاج به عرفان، آرزو داشتم، قلب محبوب، من زاده توام، من نماینده خدایم، عشق و تنهایی، قربانی عشق، غوغای عشق، فقر و عشق، قربانگاه عشق، نیاز دارم و ای اشک مقدس.
آقای رئیسجمهور
معرفی کتاب
این کتاب حاوی داستان زندگی جذاب آیتالله رئیسی است. این کتاب با زبان ساده و شیرین، قصههای قشنگی از مهربانی، تلاش و خدمتگزاری روایت میکند. خواندن این کتاب الگوی قوی برای زندگی میباشد. این کتاب، ابعاد مختلف شخصیت شهید رئیسی را از جمله سادهزیستی، خدمت به مردم، عدالتخواهی و ولایتمداری را به تصویر میکشد. مطالب کتاب به گونهای بیان شده که برای کودکان و نوجوانان قابل فهم و جذاب باشد. با خواندن این کتاب، کودکان و نوجوانان میتوانند با دوران کودکی و نوجوانی شهید رئیسی آشنا شوند و از تلاشها و فداکاریهای ایشان الگو بگیرند.
آقاداماد
معرفی کتاب
این کتاب دربرگیرندۀ ماجرای جوانی است که در اخلاق و رفتار الگو بود. شهید عباس دانشگر شهید مدافعحرمی بود که توانست بسیار زود بدرخشد و روحش را به قد و قواره لباس شهادت برساند. او از کودکی به مسائل دینی توجه داشته و دیگران نیز او را همواره در لباس جوانی باادب و خوشاخلاق میدیدند. او برای ادامه راه زندگی تصمیم میگیرد تا لباس سبز پاسداری را بر تن کند. همزمان تحصیلات و مطالعاتش را با جدیت ادامه میدهد و بسیار زود به یک نیروی کارآمد و موفق تبدیل میشود. او هنگامی که به تازگی با دختر عمویش نامزد کرده درخواست اعزام به سوریه میدهد و در دفاع از حرم به شهادت میرسد. این کتاب در قالب قصههای کوتاه و شیرین سیره اخلاقی و تربیتی این شهید عزیز را به کودکان ایرانی نشان میدهد و زیبایی زندگی یک جوان مومن انقلابی را به تصویر میکشد.
آقامصطفی
معرفی کتاب
این کتاب حاوی قصههای کوتاهی در مورد شهیدمصطفی صدرزاده است که مقام معظم رهبری ایشان را الگوی نسل جوان دانستند. مصطفی جوان دهه شصتی بود که فعالیت در خط انقلاب و رهبری، اولویت اول زندگیاش بود. او در قالب بسیج و مسجد تلاش داشت تا نوجوانان شهرش را از آسیبهای اجتماعی و اخلاقی حفظ کند و با اجرای فعالیتهای مختلف روح و جسم آنها را پرورش دهد. شوق جهاد و مبارزه در راه حق باعث گشت تا به هر طریق که شده خود را به معرکه سوریه برساند و در آنجا به یکی از فرماندهان قابلِ لشکر فاطمیون تبدیل شود. او سرانجام در همین راه جانش را فدای حضرت زینب و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) نمود. در این کتاب به همراه تصویرگریهای زیبا، کودکان را با رفتار و اخلاق این شهید والامقام آشنا میگرداند.
آقای خوشتیپ
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی داستان زندگی یکی از شهدای مدافعحرم است، بابک نوری هریس جوان تحصیل کرده و ورزشکاری از شهر رشت بود. هرکس ظاهر بابک را میدید خیال نمیکرد که او یک بسیجی فعال و خاکی باشد. او در جوانی دامنش را از گناه پاک نگه داشت و تلاش کرد با تمام انرژی و توانش خادم کشور و دینش باشد. در زمانه جنگ با داعش تمام تلاشش را کرد تا فرماندهان را راضی کند و بتواند در این جهاد با دشمن اسلام حضور پیدا کند و سرانجام موفق شد. در این کتاب کودکان با اخلاق و رفتار این جوان نخبه و باصفا آشنا میشوند.
خلبان اف14
معرفی کتاب
کتاب حاضر روایتی از قصه یکی دیگر از قهرمانهای بزرگ این سرزمین است که با وجود داشتن بهترین موقعیتها همواره مراعات تقوا و مردم را میکرد. شهید عباس بابایی از جمله فرماندهان نیروی هوایی ایران بود که در جریان دفاعمقدس به مقام شهادت نائل آمد. او از دوران کودکی حامی مستضعفین و جریان حق بود و با اینکه توانست به واسطه هوش سرشارش به آمریکا برود و آموزش خلبانی ببیند اما هیچگاه از باورها و ارزشهایش کوتاه نیامد و همچون خادمی متواضع و مردمی به کشور و دینش خدمت نمود. فعالیتهای شایستهاش سبب شد تا در زمان جنگ به عنوان معاون عملیات نیرویهوایی ارتش منصوب شود و سرانجام مزد یک عمر مجاهدت خود را در روز عیدقربان گرفت.
درسهای مجید: روایت زندگی منصوره بهمنی، مادر شهید مجید سیفی
معرفی کتاب
خانواده سیفی، خانوادهای است که در عین معمولی بودن، به خاطر معنویت و نگاهشان به زندگی، خاص هستند. ماجراهایی که در این کتاب برای این خانواده در روستا اتفاق میافتد، جذاب و پر از هیجان و تعلیق است. مجید در خانوادهای رشد میکند که بیش از هر چیزی، مسئولیتپذیری و محبت است که سکان زندگی را حرکت میدهد. مسئولیتپذیری و محبت به اعضای خانواده و فرزندان، مسئولیتپذیری فامیل، مسئولیتپذیری و محبت نسبت به روستا و همینطور به کشور و دین و اسلام. این خانواده برای ما انقلاباسلامی را رمزگشایی میکنند و پیروزی در مقابل استکبار را به نمایش میگذارند.
من مادرم، فرید!: زندگی شهید سیدفریدالدین معصومی به روایت فاطمه صابری، مادرشهید
معرفی کتاب
«من مادرم، فرید» روایت زندگی نخبهای گمنام است که در اوج سالهای جوانی برای تحصیل به کشوری غیر همسو با دین و مذهب خود میرود، اما لحظهای از یاد خدا غافل نمیشود؛ دانشمند جوانی که فقط و فقط به عشق وطن و آرمانهایش به تمام پیشنهادهای مادی و رفاهی کشورهای خارجی پشت پا میزند، تا در ایران سرافراز افتخار بیافریند. این کتاب عاشقانهای مادرانه است که زندگی «سید فریدالدین معصومی» را از تولد تا شهادت در حرم شاهچراغ (ع)، پیشِ روی نگاه خواننده میگذارد. برشی از کتاب: مگر تو خبر داشتی فرید؟ ! مگر تو میدانستی قرار است چه اتفاقی برایت بیفتد؟ ! آن هم اینقدر دقیق! تو میدانستی فرید، میدانستی خوب زندگی کردن و خوب بندگی کردن تو را به آرزویت میرساند. این را دوستانت هم فهمیده بودند. فهمیده بودند که وقتی تقید به نماز اول وقتت را دیده بودند، گفته بودند: «همین نماز اول وقت، آخرش تو را شهید میکنه.» نماز اول وقتی که حتی در نیوزلند هم ترک نشد.