جزیره خودمان
معرفی کتاب
این داستان از زبان دختری به نام «هالی» روایت میشود که دو برادر دارد و پدر و مادرش را از دست داده است. بچهها برای اینکه بتوانند در کنار هم بمانند، باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنند و از پسِ هزینههای زندگیشان برآیند وگرنه از هم جدا میشوند. «جاناتان»، برادر بزرگتر که به سن قانونی رسیده است، مسئولیت خواهر و برادرش را به عهده میگیرد. در این میان، وصیتنامه خاله «آیرین»، بچهها را با معمای بزرگی روبهرو میکند، معمایی که شاید با حل آن مشکلاتشان نیز حل شود!
چه جوری تا همیشه زنده باشی
معرفی کتاب
«سَم مککوئین» پسر یازدهسالهای است که سرطان خون دارد.سم و «فلیکس» که او هم سرطان دارد، هفتهای سه روز در خانه درس میخوانند. سَم تصمیم میگیرد کتاب بنویسد. کتابی که مجموعهای از لیستها، داستانها، سؤالها و حقایق است: فهرستی از کارهایی را که دلش میخواهد انجام دهد؛ مثلاً یک روح ببیند؛ داستانهایی مثل داستان ستارهها؛ سؤالهایی که تا به حال هیچکس به آنها پاسخ نداده است، مثلاً آدم چهجوری میفهمد که مرده است؟ و حقایقی درباره مرگ. سَم میخواهد قبل از مرگش جواب خیلی از سؤالاتش را پیدا کند.
پژواک
معرفی کتاب
این کتاب حاوی سه داستان، درباره سه نوجوان است که در زمان جنگ جهانی دوم میگذرد، «فردریک» در آلمان، «مایک» در پنسیلوانیا و «آیوی» در کالیفرنیا. در این داستانها، نجات پدر، محافظت از برادر، دور هم نگه داشتن اعضای خانواده و درنهایت تهدیدهای مختلفی که قهرمانان داستانها را به سمت سرنوشتی نامعلوم پیش میبرد، مطرح میشود. داستانها سرشار از تلخی و شیرینی هستند و نویسنده نشان میدهد که موسیقی چطور میتواند زندگی غمانگیز این شخصیتها را تغییر بدهد و آنها را به روشنایی هدایت کند.
پیتر نیمبل و چشمان شگفتانگیز
معرفی کتاب
رمان درباره پسربچه یتیم و نابینایی به اسم "پیتر نیمبل" است که زندگیاش را با دزدی میگذراند. او از فروشنده دورهگرد مرموزی، جعبهای میدزدد؛ جعبهای که حاوی سه جفت چشم جادویی است. اولین جفت او را بیدرنگ به جزیرهای مخفی میبرد که در آن مـاموریت ویژهای به او محول میشود: سفری خطرناک به «قلمرو ناپدیدشده» و نجات جان مردمی که به او نیاز دارند.پیتر نیمبل که چشمهای جادویی را با خودش دارد، بههمراه دستیار وفادارش، شوالیهای که بهشکل آمیزه تأسفباری از اسب و گربه درآمده، راهی ماجرایی فراموشنشدنی و پرحادثه میشود تا تقدیر واقعیاش را کشف کند.
اژدهایی با قلب شکلاتی
معرفی کتاب
«اَوِ نتورین»، یک اژدهای جوان است که هنوز پولکهای سخت و محافظش کاملاً شکل نگرفتهاند. دنیای بیرون از غار خطرناک است؛ اما او باید به خانوادهاش ثابت کند که میتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. پس دل به دریا میزند و به شکار انسان میرود! اژدهای جوان فریب انسان را میخورد و از شکلات داغ سحرآمیز مینوشد. حالا دیگر او ضعیف و بیدفاع است؛ نه چنگالی دارد، نه دندانهای تیز و نه نفس آتشین؛ اما هنوز هم درندهترین موجود کوهستان است و علاقه واقعیاش، یعنی شکلات را نیز کشف کرده است! اما... .
پایین
معرفی کتاب
«پت اُتول» شیفته برادرش «کوپ» است. کوپ آدم متفاوتی است؛ با تلفن حرف نمیزند، از ایمیل استفاده نمیکند، هیچ دوست و رفیقی ندارد، غیر از هیجان رفتن به زیرزمین به چیزی علاقه ندارد و از هیچچیزی خوشش نمیآید. بنابراین، اصلاً عجیب نیست اگر بعد از یک دعوای مفصل، با پدر و مادرش پا به فرار بگذارد. یک سال بعد، بستهای به دست پت میرسد که حاوی یک ضبطصوت دیجیتال و پیامی مرموز از طرف برادرش است. پت دنبال سرِ نخها تا شهر نیوریورک میرود و خیلیزود متوجه میشود که کوپ عضو انجمنی شده است، اجتماعی که زیر خیابانها زندگی میکنند! حالا او باید برادرش را پیدا کند و به خانه بازگرداند.
زمانی برای دویدن
معرفی کتاب
در روستای «گوتو»، در کشور «زیمباوه»، پسرها فوتبال بازی میکنند که از دور سربازهایی را میبینند که سوار بر جیپهایشان به آنها نزدیک میشوند. «دئو» فکر میکند شاید رئیسجمهور آنها را فرستاده است. «بابا گودالی» میگوید هروقت مردم از گرسنگی ضجه بزنند، آنوقت سربازها میآیند؛ اما دئو تا به حال ندیده است که آنها با خودشان غذا بیاورند. پسرها بازی را ادامه میدهند، شاید تا رسیدن سربازها نتیجه بازی عوض شود. وقتی سربازها میرسند، یکی از آنها از جیپ پیاده میشود و... . او سراغ شورشیها را از دئو میگیرد و دئو نمیداند چه جوابی باید بدهد، پس سکوت میکند، بعد... .
راز اسبهای توی آینه
معرفی کتاب
«اِمالاین» و «آنا» و ... همراه چند راهبه، ازجمله خواهر «کانستنس»، در بیمارستان «برایرهیل» زندگی میکنند. آنا به شدت بیمار است و دکتر پشت در اتاقش برچسب قرمز زده است، یعنی نمیتواند حتی از تخت بیرون بیاید! اولین روزی که امالاین به بیمارستان میآید، یک راست به دفتر خواهر کانستنس میرود و وقتی جلوی آینه درحال مرتب کردن موهایش است، اسبی بالدار را در آینه میبیند. امالاین سعی میکند خواهر را متوجه اسب کند؛ اما خواهر کانستنس در آینه هیچ اسبی نمیبیند و بعد از آن پچپچها شروع میشود. امالاین در آینه بالای سرِ آنا هم اسبهای بالدار را میبیند؛ ولی هیچکس حرف او را باور نمیکند و... .
بیست گفتار فروش و بازاریابی: کتاب همراه فروشندگان و بازاریان
معرفی کتاب
موضوع فروش و بازاریابی در جامعه امروز اهمیت فراوانی یافته است. به این ترتیب فروشنده و بازاریاب در محیط کسب و کار دارای شرایطی میشوند که در کتاب پیش رو به آن ها اشاره شده است. اشتباهات بازاریابان و فروشندگان، ارزشهای مورد نظر مشتری، ضرورت تدوین چک لیست مذاکره، مهارتهای برقراری ارتباط و مصادیق اخلاق در فروشندگی چند مبحث از موارد مذکور در این کتاب است.
ساکنین خیابان 141
معرفی کتاب
چند روز بیشتر به کریسمس نمانده است و بچههای خانواده «وندربیکر» باید به فکر شیرینیها و هدیههای کریسمس باشند؛ اما وقتی صاحبخانه بیرحم، به طرز اسرارآمیزی قراردادشان را تمدید نمیکند، بچهها باید به فکر یافتن راهی باشند تا قبل از شروع سال نو، نظر او را عوض کنند. کافی است به او نشان دهند که آنها چقدر فوقالعاده هستند! اما هر نقشهای که با خوشنیتی میکشند، خندهدار و افتضاح از آب درمیآید و شیطنتهایشان بیشتر صاحبخانه را عصبانی میکند. حالا دیگر خانواده وندربیکر به یک معجزه احتیاج دارند!