معلمی برای شدن
معرفی کتاب
کتاب پیشرو قصد دارد به انسانها برای پیداکردن پاسخ پرسشهایی مانند: حقیقت خوشبختی چیست، دنیا چیست، آخرت کجاست و... کمک کند. نویسنده برای یافتن این پاسخها از قرآن کریم و احادیث بزرگان دین اسلام کمک گرفته است.
نام برخی از بخشهای کتاب عبارتاند از: در پی درستترین پاسخ؛ کار را بسپار به کاردان؛ کارشناس بیاشتباه.
نام برخی از بخشهای کتاب عبارتاند از: در پی درستترین پاسخ؛ کار را بسپار به کاردان؛ کارشناس بیاشتباه.
به سمت شدن
معرفی کتاب
این کتاب یکی از مجموعه کتابهای «انسانشناسی برای همه» است که قصد دارد برای مخاطبان آموزههای اسلامی را با استفاده از منابع معتبری همچون قرآن کریم و احادیث بزرگان دین شرح دهد.
نویسنده درباره موضوع کتاب عنوان کرده است:«همانگونه که رَحم مادر محل ساختن بدن بهعنوان ابزار زندگی دنیایی هر انسان است، دنیا نیز برای آخرت در حکم رَحمی است که انسان میتواند به اراده خود قابلیتهای درونی و ذاتیاش را در آنجا به فعلیت برساند».
نویسنده درباره موضوع کتاب عنوان کرده است:«همانگونه که رَحم مادر محل ساختن بدن بهعنوان ابزار زندگی دنیایی هر انسان است، دنیا نیز برای آخرت در حکم رَحمی است که انسان میتواند به اراده خود قابلیتهای درونی و ذاتیاش را در آنجا به فعلیت برساند».
شروع شدن
معرفی کتاب
این کتاب قصد دارد دلیل تمایل و نیاز انسان به «دانستن» و «آگاهشدن» را بررسی کند.
نویسنده برای این پرسش، پاسخهای احتمالی گوناگونی مثل «بیزاری ذاتی انسان از جهل» و... یافته است و آنها را در فصلهای گوناگون شرح میدهد. نام برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از: انسان حیوانی؛ شرافت به جان است؛ رشد همهجانبه؛ شروعِ شدن.
نویسنده برای این پرسش، پاسخهای احتمالی گوناگونی مثل «بیزاری ذاتی انسان از جهل» و... یافته است و آنها را در فصلهای گوناگون شرح میدهد. نام برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از: انسان حیوانی؛ شرافت به جان است؛ رشد همهجانبه؛ شروعِ شدن.
اگر دوست نداری میتوانی کرم بمانی
معرفی کتاب
این داستان دربارة کرم ابریشمی است که تازه متولد شده و با دیدن پروانه دلش میخواهد مثل پروانه شود و پرواز کند. پروانه برای او توضیح میدهد که او باید چاق شد، بعد میتواند پیلهای برای خود ببافد و تلاش و صبر کند تا کمکم تبدیل شود به پروانه. کرم که اول از این کار میترسید بالاخره تصمیمش را گرفت و آمادة ساختن پیله شد. مدتی بعد او خوشحال و زیبا شده بود و مثل باقی پروانه بالِ پرواز درآورده بود.
این کتاب کودکان را به صبر و تلاش برای رسیدن به هدفهای بهظاهر سخت و دستنیافتنیشان تشویق میکند.
کتاب با محتوای تألیفی و در قالب داستانی، با بیانی بسیار ساده، تلاش، کوشش، صبر و چشم پوشی از لذت ها را در جهت رسیدن به اهداف بزرگتر، به تصویر کشیده است .
هر چند کتاب های متعددی به این موضوعات پرداخته است اما تکراری بودن موضوع از جذابیت آن نکاسته است
لازم به ذکر است تصویر گری کتاب به جذابیت آن افزوده است
این کتاب کودکان را به صبر و تلاش برای رسیدن به هدفهای بهظاهر سخت و دستنیافتنیشان تشویق میکند.
کتاب با محتوای تألیفی و در قالب داستانی، با بیانی بسیار ساده، تلاش، کوشش، صبر و چشم پوشی از لذت ها را در جهت رسیدن به اهداف بزرگتر، به تصویر کشیده است .
هر چند کتاب های متعددی به این موضوعات پرداخته است اما تکراری بودن موضوع از جذابیت آن نکاسته است
لازم به ذکر است تصویر گری کتاب به جذابیت آن افزوده است
تو هنوز یک شیری
معرفی کتاب
این داستان دربارة شیری کوچک است که در کودکی گم میشود. کفتارها او را به خانه میبرند تا از آنها محافظت کند و به او آب و غذا میدهند. شیر که کاملاً با روش تربیت کفتارها بزرگ شده بود همیشه احساس میکرد تفاوتی با کفتارها دارد تا اینکه به طور اتفاقی در بیشه شیری را میبیند و متوجه میشود دلیل ناراحتی و تفاوتهای رفتاریاش با خواهر و برادرهایش این است که کفتار نیست و شیر بهدنیا آمده است. شیر کوچک همراه با شیری که او را دیده بود راهی محل زندگی شیرها میشود و تازه به هویت اصلی خود پی میبرد.
کت چرمیات را پاره کن
معرفی کتاب
این داستان دربارة دو درخت به نام «تیزه» و «ریزه» است که فرزندان خاک هستند و قرار است به درختانی بزرگ تبدیل شوند. تیزه زودتر از ریزه رشد میکند و میوه میدهد اما با کرمی دوست میشود و اجازه میدهد آن کرم درون تنة او زندگی کند. همان کرم باعث میشود تیزه حواسش پرت شود و موقعی که باید شکوفه بزند به خواب برود و نتواند مثل باقی درختان شکوفه و میوه بدهد. ریزه برخلاف تیزه، با تلاش و دقت توانست به درختی تنومند و زیبا با میوههای خرمالو تبدیل شود.
هدف داستان هشدار به کودکان است تا عمر و فرصتهایشان را صرف دوستان نااهل و و ناباب نکنند و از رشد و شکوفاشدن خود غافل نشوند. علاوه بر این نباید تصور کنیم آن کسی که جثة کوچکتری دارد و اصطلاحاً ریزه است، موفق نمیشود. به هدفرسیدن به جثه و زور جسمی ربطی ندارد.
هدف داستان هشدار به کودکان است تا عمر و فرصتهایشان را صرف دوستان نااهل و و ناباب نکنند و از رشد و شکوفاشدن خود غافل نشوند. علاوه بر این نباید تصور کنیم آن کسی که جثة کوچکتری دارد و اصطلاحاً ریزه است، موفق نمیشود. به هدفرسیدن به جثه و زور جسمی ربطی ندارد.
وقتش نیست
معرفی کتاب
این داستان دربارة کانگرویی است که کمکم دارد بزرگ میشود و دیگر نمیخواهد در کیسة مامانش بماند. کانگرو هنوز آنقدر قوی نشده است که بتواند زیاد حرکت کند، برای همین مادرش از او میخواهد که زیاد راه نرود و به او میگوید که «هنوز وقتش نرسیده»، اما کانگرو در یک شب بارانی یواشکی به دشت میرود. او خیلی تلاش میکند درست راه برود اما چون پاهایش قوی نیستند مدام زمین میخورد. این اتفاق باعث شد تا پاهای کانگرو آسیب ببیند و دیرتر از باقی همسنو سالهایش شروع به راه رفتن کند.
این کتاب در تلاش است تا به مخاطبان اهمیت صبرکردن برای رسیدن به موقعیت مناسب را بشناساند و به آنها نشان دهد اگر صبر نکنند اتفاقات بدی خواهد افتاد.
این کتاب در تلاش است تا به مخاطبان اهمیت صبرکردن برای رسیدن به موقعیت مناسب را بشناساند و به آنها نشان دهد اگر صبر نکنند اتفاقات بدی خواهد افتاد.
به نظر من
معرفی کتاب
این کتاب دربارة حیوانات یک جنگل است که مدام فریب پیشنهادات روباه را میخورند و به حرفهای او گوش میدهند. روباه وظایف همة حیوانات را جابهجا کرده و حتی به فیل گفته که روی درخت زندگی کند و از لاکپشت خواسته تا به جای اسب آبی روی رودخانه سد بسازد. این مشکلات باعث شده تا هیچ چیز سرجای خود نباشد و روند کند سدسازی موجب شده تا در جنگل سیل راه بیفتد. حیوانات پس از اتمام سیل متوجه میشوند که نظرات روباه درست نیست و به ضرر آنهاست؛ بنابراین دیگر به حرفهای او گوش نمیدهند و فریبش را نمیخورند.
این داستان به کودکان کمک میکند تا به حرف افراد غیرمتخصص و دروغگو اعتماد نکنند و همیشه راه عقل و منطق را برای انجامدادن کارها در پیش بگیرند.
این داستان به کودکان کمک میکند تا به حرف افراد غیرمتخصص و دروغگو اعتماد نکنند و همیشه راه عقل و منطق را برای انجامدادن کارها در پیش بگیرند.
حتما بر میگردد
معرفی کتاب
این کتاب داستان زندگی حضرت یونس(ع) است که به زبان ساده و کودکانه برای کودکان 9 تا 12 سال روایت شده است. حضرت یونس(ع) نزدیک به سی سال مردم شهرش را هدایت کرد اما آنها ایمان نیاوردند و ایشان هم شهر را ترک کرد. به همین علت خداوند بر آنها عذابی نازل کرد تا به قدرت و وجود خدا پی ببرند. پس از نزول عذاب مردم به خداوند ایمان آوردند. آنها بهدنبال حضرت یونس(ع) گشتند و او را به شهر بازگرداندند.