نوبتی بازی کنیم
معرفی کتاب
کتابهای این مجموعه علاوه بر تصاویر و متنهای ساده، هر یک چند بازی و فعالیت گروهی را نیز معرفی میکنند که والدین و مربیان میتوانند با اجرای آنها، کودکان را به شیوههای گوناگون گفتوگو، بازی و نمایش با مهارتهای مهم اجتماعی آشنا کنند. همچنین متناسب با موضوع هر یک از این کتابها، سؤالهایی نیز مطرح شده است که به وسیله آنها میتوان توجه کودک (یا گروهی از کودکان) را به موضوع موردنظر جلب کرد.جلد حاضر هفتمین جلد مجموعه میباشد، که در خصوص آموزش، تمرین و تثبیت موضوعاتی همچون «مشارکتپذیری، بازیهای دستهجمعی، همدلی...» نگاشته شده است.
بایکدیگر همدلی کنیم
معرفی کتاب
کتابهای این مجموعه علاوه بر تصاویر و متنهای ساده، هر یک چند بازی و فعالیت گروهی را نیز معرفی میکنند که والدین و مربیان میتوانند با اجرای آنها، کودکان را به شیوههای گوناگون گفتوگو، بازی و نمایش با مهارتهای مهم اجتماعی آشنا کنند. همچنین متناسب با موضوع هر یک از این کتابها، سؤالهایی نیز مطرح شده است که به وسیله آنها میتوان توجه کودک (یا گروهی از کودکان) را به موضوع موردنظر جلب کرد. جلد حاضر هشتمین جلد مجموعه میباشد، که در خصوص آموزش، تمرین و تثبیت موضوعاتی همچون «همدلی، درک متقابل، مهربانی...» نگاشته شده است.
با گفتوگو مشکل را حل کنیم
معرفی کتاب
کتابهای این مجموعه علاوه بر تصاویر و متنهای ساده، هر یک چند بازی و فعالیت گروهی را نیز معرفی میکنند که والدین و مربیان میتوانند با اجرای آنها، کودکان را به شیوههای گوناگون گفتوگو، بازی و نمایش با مهارتهای مهم اجتماعی آشنا کنند. همچنین متناسب با موضوع هر یک از این کتابها، سؤالهایی نیز مطرح شده است که به وسیله آنها میتوان توجه کودک (یا گروهی از کودکان) را به موضوع موردنظر جلب کرد.جلد حاضر نهمین جلد مجموعه میباشد، که در خصوص آموزش، تمرین و تثبیت موضوعاتی همچون «حلمسئله، گفتوگو، تعامل بین دوستان...» نگاشته شده است.
همهجا مقررات را رعایت کنیم
معرفی کتاب
کتابهای این مجموعه علاوه بر تصاویر و متنهای ساده، هر یک چند بازی و فعالیت گروهی را نیز معرفی میکنند که والدین و مربیان میتوانند با اجرای آنها، کودکان را به شیوههای گوناگون گفتوگو، بازی و نمایش با مهارتهای مهم اجتماعی آشنا کنند. همچنین متناسب با موضوع هر یک از این کتابها، سؤالهایی نیز مطرح شده است که بهوسیله آنها میتوان توجه کودک (یا گروهی از کودکان) را به موضوع موردنظر جلب کرد. جلد حاضر دهمین جلد مجموعه میباشد، که در خصوص رعایت نوبت و قوانین، آموزش، تمرین و تثبیت آن نگاشته شده است.
باهم بودن را یاد بگیریم؛ مجموعه 10 جلدی
معرفی کتاب
کتاب حاضر در برگیرنده مجموعهای 10 جلدی است که به کودکان راه و رسم زندگی و شیوه برخورد با دیگران در موقعیتهای گوناگون را آموزش میدهد. عنوانهای این مجموعه عبارتاند از: وقتی میترسیم، مراقب همه چیز باشیم، گوش کنیم و یاد بگیریم، با ادب و مهربان باشیم، بکوشیم و ادامه دهیم، میخواهی با هم بازی کنیم، نوبتی بازی کنیم، با یکدیگر همدلی کنیم، با گفتوگو مشکل را حل کنیم، و همهجا مقررات را رعایت کنیم. برای هر بخش پیشنهادهایی عملی برای بزرگترها نیز ارائه شده است.
سیب آخر
معرفی کتاب
این داستان درباره دختری به نام حنا است که میخواهد همراه با پدرش به کمک مردم سیلزده خوزستان برود. او یک سبد سیب همراه خود آورد و بین کودکان شهرِ سیلزده پخش کرد. زمانیکه تنها یک سیب در سبد مانده بود چشم حنا و پدرش به مردی مهربان و بلندبالا افتاد که مردم دور او حلقه زده بودند و همگی شاد و هیجانزده بودند. پدر با خنده جلو رفت و رو به حنا گفت: «آن مرد حاج قاسم سلیمانی است»، حنا به سمت حاج قاسم رفت...
خنده گمشده
معرفی کتاب
بسیاری از ما زمانی که کودک بودیم با نظرات منفی دیگران درباره ظاهرمان مواجه شدیم و آن نظرات تأثیر بدی روی روحیات ما گذاشت. این کتاب در تلاش است تا به کودکان بگوید ظاهرشان زیباست و باید قدر آن را بدانند. شخصیت اصلی این داستان یک بچه کفتار است که هروقت میخندید همه به او میگفتند دندانهایش زشت است؛ برای همین خندهاش گم شد. دوستان کفتار او به کمک کردند تا خندهاش را پیدا کند و این داستان درباره چگونه پیدا شدن خنده اوست.
آخرین برگ
معرفی کتاب
لنس یک برگ زرد رنگ سختکوش است که قرار است به زودی از مدرسه فارغالتحصیل شود. او از این تغییر میترسد، زیرا برای فارغالتحصیلی باید درخت را رها کند و به روی زمین فرود بیاید. نگرانیهای او باعث شده که بیشتر از همه روی درخت بماند و از جایش تکان نخورد. آیا لنس میتواند به ترسهایش غلبه کند و فارغالتحصیلی موفق شود؟
این داستان میخواهد به کودکانی که قرار است به زودی تغییری بزرگ را تجربه کنند و بابت آن نگراناند کمک کند.
این داستان میخواهد به کودکانی که قرار است به زودی تغییری بزرگ را تجربه کنند و بابت آن نگراناند کمک کند.
اوکاپی شلوار گورخریاش را دوست دارد
معرفی کتاب
یک روز شامپانزه به اوکاپی گفت: «فکر میکنم تو شلوار گورخر را دزدیدهای، چون فقط پاهایت شبیه آنهاست»، اوکاپی گفت: «نه، اینها راهراههای پاهای خودم هستند و همیشه آنها را داشتهام». اوکاپی در عمرش یک گورخر هم ندیده بود. او باید واقعیت را میفهمید. باید میرفت و گورخرهایی را که شامپانزه گفته بود را میدید.صبح روز بعد، اوکاپی سفر پُرماجرایش را شروع کرد. دوست وفادارش طوطی هم همراهش رفت.